[امین فرجپور] پل شرایدر، فیلمنامهنویس فیلمهای شاخص مارتین اسکورسیزی از راننده تاکسی تا گاو خشمگین و آخرین وسوسه مسیح که سال گذشته میهمان ویژه جشنواره جهانى فیلم فجر بود در جدیدترین گفتوگویش با «ایندىوایر» دغدغههایش را در دوران کرونا با سینمادوستان شریک شده است. او که در همان نخستین روزهای همهگیری کرونا فیلمبرداری جدیدترین فیلمش («ورقباز» با بازی اسکار ایساک و تیفانی هدیش) را برای حفظ فاصله اجتماعی متوقف کرد، معتقد است که در این روزهای رکود و تعطیلی سامانههاى معروف پخش آنلاین باید به جشنوارههاى بزرگ و فیلمهاى هنرى کمک کنند.
شرایدر پیشنهاد میدهد که نتفلیکس و آمازون با حمایت مالی و تبلیغاتی از جشنوارههای متوقفشده مانند کن، ونیز، تورنتو، تلوراید، لوکارنو و... و البته نمایش فیلمهای انتخابی دوره اخیر این فستیوالها یک فستیوال مجازی را سامان بدهند. ایدهای بسیار شبیه جشنواره مجازی «ما با همیم» که گفته میشود جشنواره ترایبکا با همکاری یوتیوب برگزار خواهد کرد.
در گفتوگوی پیش رو، نویسنده فیلمنامه راننده تاکسی درباره دغدغهها و تأملاتش در روزهای کرونایی سینما حرف زده است: «فکر میکنم نتفلیکس این روزها با برگزاری یک جشنواره پرسروصدا و پرستاره میتواند حال خیلیها را خوب کند. جشنوارهای رقابتی که فیلمهایش میتواند گزیدهای از فیلمهای پنج- شش فستیوال مهم باشد و نتفلیکس با تبلیغ آن فضایی را که فیلمهای مستقل به آن نیاز دارند، مهیا کند؛ مثلا فیلمی که خودم دارم تدوینش میکنم یک فیلم جشنوارهای تمامعیار است، ولی فکر نمیکنم حداقل تا پایان پاییز جشنوارهای برگزار شود.»
یعنی اطمینان دارید که قرار نیست تا آخر سال جشنوارهها برگزار شوند؟
بیشتر جشنوارههای بزرگ -تورنتو، ونیز، تلوراید، نیویورک- میگویند که میخواهند برگزار شوند؛ اما روند اخبار چیز دیگری را نشان میدهد. تیهری فرمو بالاخره لغوشدن فستیوال کن را اعلام کرده. کارلوویواری و لوکارنو هم خبر دادهاند که در سال ۲۰۲۰ برگزار نخواهند شد. ونیز هم احتمالا لغوشده بعدی خواهد بود. درواقع کسی نمیخواهد به جشنواره برود؛ نه واکسنی پیدا شده و نه درمانی. البته مدیر تلوراید گفته میخواهد جشنواره امسال را زنده نگه دارد؛ مثل بیشتر جشنوارههای شهرهای توریستی کوچک. دلیلش اما شاید این باشد که میخواهند نشان بدهند شهرشان ایمن و پاک است.
اگر شرایط عادی بود، فکر میکنید فیلمتان شانس حضور در جشنوارههای پاییزی را داشت؟ در این صورت کدام جشنوارههای پاییزی مناسب فیلم شما بودند؟
قطعا شانس داشتیم. مثلا فستیوال ونیز که سال گذشته فیلم قبلی من «اولین اصلاح» را نمایش داد، امسال هم از من خواست فیلم جدیدم را بدهم. ونیزیها میخواستند بدانند حالوهوای فیلمم چگونه است و آیا میتوانم فیلم را برسانم یا نه. اما چرا باید این کار را بکنم؟ میبینید شرایط ناامیدکننده است.
چه باید کرد؟
یکی از بهترین اتفاقاتی که رخ میدهد، برگزاری چیزی شبیه یک فستیوال واقعی به وسیله یکی از استریمرهاست؛ یعنی یکی از این سامانههای آنلاین آمده و یک فستیوال مجازی برگزار کند.
فکر میکنید این ایده موفق خواهد شد؟
بهترین راه این است که بازیگران بزرگ این عرصه را به همکاری کشاند؛ بهخصوص که شمار فیلمهای مهم هم چندان زیاد نیستند. میدانیم که جشنوارههای بزرگ تقریبا دنبال فیلمهای مشترکی میروند و فقط شرایط است که تعیین میکند چه فیلمی در کدام جشنواره باشد؛ مثلا اگر فیلمی تا اوایل سال آماده شود، احتمالا به کن میرود. بعد نوبت کارلوویواری است و بعد هم جشنوارههای پاییزی. در این وقت از سال فیلم مهمی که برای کن یا کارلوویواری و لوکارنو انتخاب نشده باشد، قاعدتا شانس بالایی برای فستیوال ونیز یا مثلا تلوراید دارد.
شما و دیگر سینماگرانی که اصرار به اکران و جشنوارههای آنلاین دارند، چرا نمیخواهید تا سال آینده صبر کنید؟
اول اینکه هنوز معلوم نیست اوضاع چه زمانی عادی خواهد شد و حتی نمیتوان با اطمینان گفت که در اواخر زمستان جشنواره برلین برگزار خواهد شد یا نه؛ اوضاع بهشدت بیثبات است.
بسیاری از سینماگران مخالف جشنوارههای مجازی هستند، مدیران فروش هم فکر میکنند که بدون نیاز به فستیوالها میتوانند فیلمها را بفروشند و نمایش آنلاین به این بازار لطمه میزند.
خب، شاید این ادعاها درباره بعضی از فیلمها درست باشد اما در سوی دیگر فیلمهای زیادی هم هستند که بدون کمک جشنوارهها به رادار خریداران و مخاطبان نمیآیند؛ مثلا همین فیلم پارازیت را در نظر بگیرید که اگر جشنواره کن نبود، نمیتوانست در میان انبوه فیلمهای دیگر خودش را نشان دهد.
و شما چگونه میخواهید آن هیاهوی کن را در فضای مجازی تکرار کنید؟
این اتفاق شدنی است به شرطی که بازیگران اصلی وارد بازی شوند. اگر نتفلیکس وارد شود و برگزارکنندگان فستیوالهای مهم هم فهرست امسالشان را بدهند و در دیگر سو هم یک هیأت داوران پرستاره متشکل از بازیگران، هنرمندان و منتقدان شکل بگیرد، میتوان گفت که همه چیز برای داشتن یک اتفاق سینمایی آماده است و نتفلیکس میتواند آن را با عنوان «فستیوال فستیوالهای پاییزی نتفلیکس» تبلیغ کند. این بهراحتی توجه مردم را جلب میکند.
اما بیتردید رقبای نتفلیکس از این ماجرا خوششان نخواهد آمد.
طبیعتا؛ اما نتفلیکس تنها جایی است که میتواند این کار را پیش ببرد. برای چنین کاری که نمیتوان روی یک نیمچه شرکت محلی حساب باز کرد. فستیوال فستیوالهای پاییزی را شرکتی برگزار میکند که بتواند به مارتین اسکورسیزی دویستمیلیون دلار بدهد که فیلمش را بسازد چون این فستیوال مجازی تدارکات زیادی لازم دارد، باید به تک تک جشنوارههای درگیر که تعطیل شدهاند و توانایی ادامه مسیر را ندارند، پول داد.
شما مطمئنید فستیوالها از این جشنواره حمایت میکنند؟
اگر بازیگران اصلی وارد بازی شوند این اتفاق رخ میدهد. اگر نتفلیکس بگوید با فستیوالهای ونیز، تلوراید و لوکارنو به توافق رسیده، نیویورک هم پا پیش خواهد گذاشت تا جزوی از این بازی باشد و این دومینو دیگران را هم وسط خواهد کشید.
چرا فکر میکنید جشنواره مجازی «ما با همیم» یوتیوب و جشنواره ترایبکا قرار نیست این اهداف را برآورده کنند؟
جشنواره ترایبکا چندان قدرتی ندارد. برای موفقیت در این عرصه باید غولها را وارد بازی کرد. در آمریکا تنها سه کمپانی این قدرت را دارند -نتفلیکس، آمازون و دیزنی- که دیزنی فکر نمیکنم علاقهای به این موضوع داشته باشد. اما آن دو تای دیگر میتوانند جشنواره جشنوارهها را همین امسال هم برگزار کنند. اتفاقی بزرگ مثل فینال جامجهانی یا چیزی در مایههای رقابت بوکس محمدعلی کلی و جو فریزر که توجه همه را به خود جلب میکند.
برای مقابله با قاچاق فیلم چه راهکاری دارید؟
سوال خوبی است چون سرقت و قاچاق همه جا اتفاق میافتد و زمانی که فیلم در فضای مجازی قرار میگیرد، سرقت یا قاچاق اجتنابناپذیر است. چیزی که به هر حال باید با آن کنار آمد و با افزایش مجازات متخلفان هزینههای قاچاق را بالا برد.
نمیترسید خریداران در خرید فیلمی که در فضای مجازی به نمایش درآمده، احتیاط کنند؟
شاید، اما از سوی دیگر همین خریداران این پوئن مثبت را هم دارند که میدانند درباره این فیلمها چه واکنشی وجود دارد، مثل اتفاقی که در جشنوارههای واقعی رخ میداد و خریداران امسال تاکنون از این فضا محروم ماندهاند.
چه زمانی متوجه اهمیت و ارزش اقتصادی جشنوارههای سینمایی شدید؟
در سال ۱۹۷۶ که با فیلم راننده تاکسی به فستیوال کن رفتیم، این اهمیت شناخته شده بود. ما بودیم، فاسبیندر و سرجیو لئونه بود. فیلم ما در آمریکا اکران شده بود، اما کن باعث محبوبیت راننده تاکسی در اروپا شد. بعد از کن، جشنوارههایی چون تلوراید و تورنتو هم برای فیلمها ارزش اقتصادی پیدا کردند و اخیرا هم ونیز یعنی جشنوارههایی که یک زمانی زیر سایه کن بودند، الان خودشان ارزش و اهمیت منحصربهفردی برای خود پیدا کردهاند.
گفتهاید فیلم قبلیتان «آخرین اصلاح» هم با اتکا به جشنوارهها موفق شده.
درست است. اگر جشنوارهها نبودند «آخرین اصلاح» شکست میخورد. حتی در جشنواره تلوراید مدیر استودیوی سونی به من گفت که نمیداند این فیلم را چگونه بفروشد. اما وقتی در این جشنواره و البته ونیز به نمایش درآمد، باعث شد پخشکنندهای از فیلم خوشش بیاید. میدانید چرا؟ چون فیلم را در کنار مردم و منتقدان دید و متوجه شد که کسی وسط فیلم بیرون نمیرود و تکان نمیخورد و بنابراین فهمید که میتواند از پس فروش فیلم برآید. این کاری است که جشنوارهها میکنند. سالنی بزرگ پر از داور گرد میآورند و به دیدهشدن فیلم کمک کرده و بعد هم سروصدا راه میاندازند و تبلیغ میکنند.
اما این اتفاق آیا در فضای مجازی هم میافتد؟
نتفلیکس این کار را برای فیلم «ایرلندی» مارتین اسکورسیزی انجام داد. البته درست است که آن فیلم نمایش جشنوارهای هم داشت اما به هر حال در کنار برگزاری جشنواره جشنوارهها سخت نیست اجاره یک سالن دویست نفره و نمایش فیلم برای ٤٠ نفر از تماشاگرانی که میتوانند این سروصدا را ایجاد کنند.
آدم حس میکند این پیشنهاد ریشه در منافع شخصی شما دارد. اگر فیلم آماده نداشتید باز هم با این همه تأکید دنبال جشنواره مجازی میرفتید؟
این پیشنهاد فارغ از اینکه نیت من چیست، به نفع فیلمهای هنری و روشنفکرانه کوچک است. فیلمی مانند «ترول» یا هر بیگ پروداکشن دیگری چندان عایدی خاصی از این پیشنهاد نخواهد داشت؛ چون اینجور فیلمها میتوانند از خودشان مراقبت کنند. اما وقتی فیلمهایی را که از جشنوارههای سال گذشته سر درآوردند، مرور کنیم، میبینیم که بدون فستیوال نمیتوانستند دیده شوند و بیشک امسال هم دهها فیلم از آن نوع منتظر فستیوالها هستند.
اخیرا نوشتهاید که سریالهای کوتاهی چون «Devs» و «طرح علیه آمریکا» از هر فیلمی در سالهای اخیر بهتر بودهاند و اظهار بدبینی کردهاید که یک فیلم هنری مستقل مانند فیلم خودتان نمیتواند با این درامهای اعتیادآور رقابت کند. آیا ایمانتان را نسبت به سینما از دست دادهاید؟
نه، همه چیز درست خواهد شد و سر جای خودش بازخواهد گشت. همانطور که ارکستر فیلارمونیک دوام آورده باز هم شاهد سینماتکها، فیلمهای خانوادگی، نوجوانان و... خواهیم بود. اما به نظرم سینمای تجاری جریان اصلی در رقابت با این درامهای تلویزیونی به مشکل خواهد خورد. سینمای جریان اصلی که دچار مشکلات زیادی بود با معضلاتی که کرونا به بار آورد، در حال سقوطی تلخ و کامل است.
در حال حاضر اوضاع سینما را چگونه میبینید؟
داشتم با استیون سودربرگ درباره این تشکیلاتی که برای بازگشایی سینماها و آغاز دوباره فعالیتهای سینمایی سامان داده حرف میزدم؛ که گفتم ٨٥درصد کارهای فیلم من تمام شده و میخواهم آن ١٥درصد باقیمانده را کار کنم که گفت دست نگه دارم. این نگرانکننده است؛ تحت تأثیر کرونا فیلمهای زیادی متوقف شده و معلوم نیست توان ادامه کار را خواهند داشت یا نه. مایکل مان داشت در توکیو فیلمبرداری میکرد که تعطیلی کرونا کارش را متوقف کرد. آیا او دوباره خواهد توانست به توکیو برود و فیلمش را تکمیل کند؟ آیا من خواهم توانست دوباره فیلمی بسازم؟ آیا قادر خواهیم بود فیلم جدید اسکورسیزی را تماشا کنیم؟ یا فیلم آخر کلینت ایستوود را؟ یا ریدلی اسکات را؟ آیا کسی میداند فیلمسازان مسنی که یک سال نتوانند کار کنند، وضع سلامتیشان به چه حال و روزی خواهد افتاد؟
از اوضاع مارتین اسکورسیزی خبر دارید؟
تازه با او حرف زدهام. او هم مثل همه منتظر پایان محدودیتهای اجتماعی است تا فیلمش را بسازد؛ مثل من که البته فکر نکنم به این زودی این رویا تعبیر شود. از کل کار من چهار روز مانده، اما امیدی به پایان محدودیتها ندارم.
دیدگاه تان را بنویسید