نمایشگاه “هزار و یک نقش” با هدف آشنایی کودکان و نوجوانان با هنر و فرهنگ ایرانی، فضایی برای خلاقیت و بیان هنری آنها فراهم کرده است. فتانه پیریخواه، مدرس و ایدهپرداز این پروژه، در گفتوگو با ما از روند شکلگیری این نمایشگاه، تأثیر آن بر هنرجویان و برنامههای آینده برای پرورش ذوق ایرانی سخن میگوید.
- ایدهی برگزاری این نمایشگاه از کجا شکل گرفت و چرا “هزار و یک شب” را بهعنوان الهام انتخاب کردید؟
ما همیشه در مسیری که با بچهها قرار میگرفتیم، کار را بهشکل پروژهمحور پیش میبردیم. چون مسئلهی ما خلاقیت و ایدهپردازی بود، در یک پروسهی زمانی به این نتیجه رسیدیم که بچهها با بیتاریخی مواجه شدهاند؛ به این معنا که از فرهنگ و ریشههای گذشتهشان فاصله گرفتهاند.
نخستین بار تصمیم گرفتیم که این ذائقهی ایرانی بودن را در ذهن بچهها پرورش دهیم. اما این کار نیاز به بستری داشت تا هنرجوها طعم آن شیرینی و قند پارسی را بچشند.
به همین دلیل، از یک قصه شروع کردیم: “هزار و یک شب”. این قصه را بر اساس داستان برای بچهها طرح کردیم و در مکانهای مختلف روایت کردیم. در دل این روایتها، معماری آن دوره، پوشش لباسها، تزیینات نگارگری، نوع غذاها، سبک پذیرایی، کاشیکاریها و تمام این المانها را بررسی کردیم. در این روند، بچهها خودشان به این کشف رسیدند که گذشتهی ما، شامل معماری، نقاشی و ادبیات، چقدر دلنشین، شیرین و جذاب بوده است. این آشنایی با میراث فرهنگی، نهفقط در سطح دانشی، بلکه بهصورت احساسی و تجربی در آنها نهادینه شد.
- روند انتخاب آثار در این نمایشگاه چگونه بود؟ آیا تمامی هنرجویان امکان شرکت داشتند یا آثار بر اساس معیارهایی گزینش شدند؟
در این نمایشگاه، همهی هنرجوها امکان شرکت داشتند. ما هیچ تفکیکی برای آثار قائل نشدیم، زیرا باور داریم که هر هنرجویی، با هر سطح توانایی و در هر زمینهای که فعالیت دارد، حق حضور در این نمایشگاه را دارد.
هدف ما این نبود که آثار را به شکل رقابتی بررسی کنیم، بلکه قصد داشتیم تجربهی نمایش آثار و درک این فضا را برای همهی شرکتکنندگان فراهم کنیم. به همین دلیل، انتخاب یا گزینشی انجام نشد. بلکه هدف اصلی، این بود که هنرجوها طعم و شیرینی این تجربه را در جان خود حس کنند.
- آیا کودکان و نوجوانان در فرآیند چیدمان نمایشگاه و آمادهسازی آثار نیز مشارکت داشتند؟
طرح درس این پروژه را من و خانم سها درخش طراحی کردیم. ایشان که کیوریتور این پروژه بودند، در تمام این مسیر همراه ما بودند و روند کار را از نزدیک ملاحظه میکردند.
وقتی به مرحلهی نهایی چیدمان نمایشگاه رسیدیم، با مدیر گالری جلسهای برگزار کردیم. در این فرآیند، خانم سها درخش مدیریت چیدمان و تنظیم استیتمنت نمایشگاه را بر عهده گرفتند. در نتیجه، روند چیدمان بهگونهای طراحی شد که آثار هر هنرجو در جایگاه خودش بدرخشد و بهشکلی نمایش داده شود که برای شرکتکنندگان حس مثبت و انگیزهبخشی ایجاد کند.
- نمایشگاه چه تأثیری روی اعتمادبهنفس و انگیزهی هنرجویان گذاشته است؟ آیا تغییری در نگرش یا اشتیاق آنها بعد از دیدن آثارشان در گالری مشاهده کردهاید؟
اهداف پروژهی پرورش ذوق ایرانی، یکی از مباحث مهم در ادبیات و فرهنگ ایران است که بهویژه در زمینههای هنر، ادبیات و فلسفه به چشم میخورد. این مفهوم به توانایی و استعداد ایرانیان در خلق و درک زیباییها و هنرها اشاره دارد.
در فلسفهی ایرانی، زیبایی نهتنها در هنر، بلکه در اخلاق و زندگی روزمره نیز اهمیت دارد. پرورش ذوق ایرانی، یعنی توجه به زیباییها و تلاش برای ایجاد آنها در زندگی. در نگرش فلسفی ایرانی، هستی و وجود بهعنوان یک کل متعالی در نظر گرفته میشود.
این نمایشگاه فرصتی بود تا کودکان و نوجوانان با این مفهوم ارتباط برقرار کنند. پرورش ذوق ایرانی یعنی ایجاد فضایی که در آن کودکان بتوانند از طریق هنر، داستانگویی و تصویرسازی، با هویت فرهنگی خود پیوند عمیقی برقرار کنند.
نمایش آثار کودکان، فرصتی برای معرفی و تقویت ارزشهای فرهنگی ایرانی است. این آثار، نهتنها بازتابی از خلاقیت کودکانه، بلکه نمایانگر فرهنگ و تاریخ ایران نیز هستند. نمایش این آثار در یک گالری، میتواند تأثیر عمیقی بر اعتمادبهنفس کودکان داشته باشد. احساس دیدهشدن و تقدیر از هنر آنها، انگیزهای قوی برای ادامهی مسیر خلاقانهی آنها خواهد بود.
این نمایشگاه، حس تعلق را در کودکان و نوجوانان تقویت کرد. آنها احساس کردند که بخشی از یک جامعهی بزرگتر هستند و آثارشان برای دیگران ارزش دارد. این حس تعلق، تأثیر روانی مثبتی دارد و آنها را به مشارکت بیشتر در فعالیتهای هنری تشویق میکند.
این آثار، میتوانند بهعنوان ابزاری برای انتقال داستانها، افسانهها و ارزشهای فرهنگی به نسلهای آینده عمل کنند. نمایش این آثار، فضایی برای گفتوگو دربارهی فرهنگ و هنر ایرانی فراهم کرد و امکان یادگیری متقابل را افزایش داد.
هنر، به کودکان این امکان را میدهد که احساسات و تجربیات خود را به شیوهای غیرکلامی بیان کنند. این فرآیند میتواند در کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی آنها مؤثر باشد.
همچنین، شرکت در نمایشگاهها و تعامل با دیگران، مهارتهای اجتماعی کودکان را تقویت میکند. این تجربه، به آنها کمک میکند که ارتباطات مثبتتری برقرار کنند و احساس تعلق بیشتری به دنیای پیرامون خود داشته باشند.
در مجموع، این نمایشگاه نشان داد که چقدر میتوان از طریق هنر، کودکان و نوجوانان را با فرهنگ و هویت خود پیوند داد و انگیزهی آنها را برای خلاقیت و ایدهپردازی بیشتر تقویت کرد.
- چه بازخوردهایی از مخاطبان و والدین دریافت کردهاید؟ آیا انتظارات شما از نمایشگاه برآورده شده است؟
بازخوردها بسیار مثبت و تحسینبرانگیز بود. والدین و مخاطبان تحت تأثیر قرار گرفتند و بسیاری از آنها از اینکه چنین فضایی برای کودکان فراهم شده، ابراز خوشحالی کردند.
حتی آرتیستهایی که از نمایشگاه بازدید کردند، آثار را مورد تحسین قرار دادند. مدیر گالری و تیم مدیریت گالری نیز بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. بهطور کلی، این نمایشگاه فضای بسیار خوشایند و انگیزهبخشی را ایجاد کرد که تأثیر آن در روحیهی کودکان و نوجوانان کاملاً محسوس بود.
- چه چالشهایی در برگزاری نمایشگاه برای این گروه سنی وجود داشت؟
برگزاری نمایشگاه برای این گروه سنی، حساسیتهای خاصی دارد. برخلاف نمایشگاههای آرتیستهای حرفهای، در اینجا باید مراقب باشیم که هیچ هنرجویی احساس نکند که کارش نادیده گرفته شده یا کماهمیت است.
کودکان و نوجوانان در لحظه زندگی میکنند و برایشان مهمترین موضوع، این است که اثرشان در نمایشگاه حضور دارد. آنها چندان به نتیجهی کلی نمایشگاه یا بازخوردهای حرفهای فکر نمیکنند، بلکه همینکه دیده شوند و خانواده و دوستانشان اثر آنها را تحسین کنند، برایشان کافی است.
بنابراین، در این نمایشگاه سعی کردیم که تجربهی حضور برای همهی شرکتکنندگان لذتبخش باشد و هیچ تفکیکی میان آثار آنها ایجاد نشود.
- آیا امکان فروش آثار هنرجویان وجود داشت؟ این تجربه چه تأثیری بر درک آنها از حرفهای شدن در هنر دارد؟
ما بر اساس تجربهای که از دورههای قبل داشتیم، متوجه شدیم که تقریباً ۷۰ تا ۸۰ درصد از هنرجوها تمایل ندارند که آثارشان فروخته شود. دلیل این موضوع این است که آنها این آثار را بخشی از زندگی و خاطراتشان میدانند.
این هنرجویان در بازهی سنی ۸ تا ۱۴ سال قرار دارند و برایشان مهم است که این آثار را بهعنوان یک یادگاری نگه دارند. آنها احساس میکنند که این آثار، قسمتی از وجودشان هستند و نمیخواهند آن را از دست بدهند.
در مقابل، تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد از هنرجوها ممکن است موافق فروش آثارشان باشند. اما در کل، این کودکان و نوجوانان هنوز به درک حرفهای از هنر نرسیدهاند.
آنها هنوز در مرحلهی تجربه کردن هستند و ممکن است امروز به هنر علاقه داشته باشند و چند ماه بعد، علاقهی آنها تغییر کند. ممکن است امروز بخواهند نقاش شوند، اما چند ماه بعد بگویند که دوست دارند یک آشپز یا قناد شوند.
در نتیجه، هنوز تصمیم قطعی دربارهی آیندهی حرفهای خود نگرفتهاند. این نمایشگاه برای آنها بیشتر یک تجربهی آموزشی است که به آنها کمک میکند تا مسیر خود را در آینده راحتتر پیدا کنند. هدف ما این است که آنها از این تجربه لذت ببرند و یاد بگیرند که چگونه میتوانند استعدادهایشان را کشف کنند و پرورش دهند.
این تجربه باعث میشود که در آینده، اگر تصمیم بگیرند که مسیر هنری را دنبال کنند، آمادگی بیشتری داشته باشند و بتوانند بهترین نسخه از خودشان را در دنیای هنر ارائه دهند.
- در چه زمینههایی از دنیای “هزار و یک شب” بیشتر کار شد؟ آیا موضوعات خاصی پیشنهاد شد یا انتخاب کاملاً آزاد بود؟
ما داستانهای “هزار و یک شب” را برای بچهها تعریف کردیم و سپس آنها را با المانهای فرهنگی آن دوران آشنا کردیم؛ از معماری و پوشش گرفته تا غذا، جشنها و بزمها.
انتخاب موضوع کاملاً آزاد بود. برخی از بچهها بزمها و جشنها را انتخاب کردند، برخی باغهای ایرانی را محور آثارشان قرار دادند، و گروهی هم شخصیت شهرزاد را موضوع کار خود کردند. در نهایت، هنگام چیدمان نمایشگاه، آثار بر اساس این دستهبندیها قرار گرفتند.
- آیا نمایشگاههای مشابهی را در آینده برنامهریزی کردهاید؟
بله، قطعاً! ما تصمیم داریم که در پروژههای آینده هم روی موضوعات ایرانی و فرهنگی کار کنیم. پروژهی بعدی که در دست اجرا داریم، مربوط به عطار و داستان “سیمرغ” است.
- چگونه میتوان خلاقیت کودکان را پرورش داد و از کلیشههای رایج در آموزش هنر جلوگیری کرد؟
به نظر من، برای پرورش خلاقیت باید بستری مناسب فراهم کنیم؛ درست مثل کاشت یک بذر در خاک حاصلخیز که آب و نور مناسب دریافت میکند. اما اینکه بذر چقدر رشد کند، به پتانسیل درونیاش بستگی دارد.
ما باید فضایی ایجاد کنیم که در آن، هنرجوها احساس آزادی کنند و بتوانند بدون ترس از قضاوت، ایدهپردازی کنند. اگر بستر مناسبی فراهم شود، خلاقیت به بهترین شکل ممکن شکوفا خواهد شد.
- چه توصیهای برای والدینی دارید که میخواهند خلاقیت هنری فرزندشان را تقویت کنند اما نمیدانند از کجا شروع کنند؟
والدینی که تمایل دارند خلاقیت هنری فرزندشان را تقویت کنند، باید ابتدا پذیرای این باشند که کودکان تفکر انتقادی داشته باشند، پرسشگر باشند و مدام سؤال بپرسند.
خلاقیت در محیطی رشد میکند که در آن، کودک احساس آزادی و امنیت داشته باشد؛ فضایی که در آن بتواند بدون ترس از قضاوت، ایدههایش را مطرح کند. یکی از مهمترین مواردی که والدین باید در نظر بگیرند، این است که به کودکان فرصت تجربه کردن بدهند.
باید جسارت این را داشته باشند که اجازه دهند کودکان از چارچوبهای رایج فراتر بروند.
مثلاً اگر کودکی آسمان را به رنگی غیر از آبی بکشد، اولین واکنش نباید اصلاح او باشد. بلکه باید از او پرسید: “چرا این رنگ را انتخاب کردی؟” این نوع برخورد، باعث میشود که کودک احساس کند ایدههایش ارزشمند هستند و جرأت کند بهصورت خلاقانهتر فکر کند.
دیدگاه تان را بنویسید