ترامپ همان روز اول اپوزیسیون برانداز نظام جمهوری اسلامی ایران را نومید و بلکه ویران کرد.
حدود ۶۰ میلیون دلاری که به براندازان مدعی پروژه تغییر نظام در ایران داده میشد، داده نمیشود. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و به قول معجزه هزاره لولو برد!
عطاءالله مهاجرانی در روزنامه اعتماد نوشت:
۱- برای بسیاری آشکار بود که براندازان با بودجه و مواجب امریکا و نیز اسراییل اداره میشوند. تصریح ترامپ و فرمان اجرایی او مبنی بر قطع چنین بودجههایی پیداست که براندازان را در پریشانی و مخمصه انداخته است. ادعای مستقل و ملی بودن داشتند. روشن شد که نه مستقلند و نه ملی.
۲- این واژه مستقل هم برای گروهها یا افراد یا رسانههایی که از دولت امریکا مواجب (فاند!) میگرفتند، از طنزهای روزگار است. برخی از این رسانهها که برای خود رسالت علمی تعریف کرده بودند، به صراحت در اساسنامهشان نوشته بودند: «از وزارت خارجه امریکا مواجب میگیرند.» این پولها هم برکت نمیکرد. بین زن و شوهرها جدایی انداخت. بخش عمده بودجه گاه تا بیش از 50درصد بودجه را برای خودشان برمیداشتند. اینها که حدشان سالی ۲۰ تا ۳۰ هزار دلار حقوق هم نبود و نیست تا سالی ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلار برای خودشان در بودجهشان حقوق سالانه نوشته بودند و مدعی بودند که مستقلند.
۳- ترامپ دنیای واهمه زده براندازان را ویران کرد. اینها گمان میکردند که با آمدن ترامپ و اتحاد ترامپ-نتانیاهو دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است. رضا پهلوی هم که هر چه تخممرغ شانسی و تخم اردک داشت توی سبد نتانیاهو انداخته بود. دید که نتانیاهو در ماجرای غزه و جنوب لبنان به اهدافش نرسید. ترامپ هم به بیبی روی خوش نشان نداد و این فاصله با عدم شرکت نتانیاهو در اجلاس آغاز ریاستجمهوری ترامپ معنای روشنتری یافت.
کسانی هم که به براندازان امید میدادند، مثل جان بولتون که قرار بود شش سال پیش در تهران باشد یا پمپئو که در آشوب ۱۳۹۸ دفترش به عنوان وزیر خارجه امریکا تبدیل به دفتر هماهنگی و مدیریت براندازان شده بود، توییت فارسی میزد و میگفت برای این دفتر از آشوب یا اعتراض عکس و فیلم بفرستید. با فاندی که از سازمان مجاهدین خلق گرفت تازگی دیداری از پاریس داشت، اما پیداست ترامپ از این جماعت فاصله معناداری گرفته است. پنس و پمپئو و بولتون که هر سه فاند بگیرند، از نظر ترامپ تا به اینجای کار و دولت دوم ترامپ محذوفند. ترامپ حتی از جان بولتون به عنوان «احمق جنگافروز» انتقاد کرد. آیا تمامی این نشانهها موجب میشود که براندازان با قطع مواجب برای خود فکری کنند؟!
گمان نمیکنم. اگر اهل فکر بودند، سرنوشت و سرانجامشان به این نقطه نمیرسید.اپوزیسیون نه مبدا خود را میشناسد و نه تصویر روشنی از مراد دارد. توهم تبدیل به سبک زندگی شده است. روش مبارزه سیاسی و دل بستن به سراب امریکا و اسراییل. ناگاه ترامپ بساط را بر هم میزند و امکان چنان زندگیهایی را منتفی میکند. واقعیت با توهم به زبان دیگری سخن میگوید. وقتی فاند نرسید رسانه تعطیل میشود.
دیدگاه تان را بنویسید