سلفی گرفتن عربستان سعودی
عربستان سعودی تحت رهبری محمد بن سلمان در حال بازنگری و تعدیل رویکرد مذهبی خود است تا از سلفیگری فاصله بگیرد و جایگزین آن، نسخهای معتدلتر از اسلام را ترویج کند. این تغییرات که بخشی از برنامههای گستردهتری برای بهبود روابط بینالمللی و مدرنسازی داخلی هستند، میتواند تأثیرات عمیقی بر نفوذ عربستان در جهان اسلام و جایگاه آن در عرصه جهانی داشته باشدهشام الغنام در یاداشتی تحت عنوان «عربستان سعودی سلفیگری را در تلاشها برای گسترش نفوذ نرم خود کنار می گذارد» در پایگاه اینترنتی بنیاد کارنگی نوشت: پادشاهی عربستان با هدف ایجاد روابط بینالمللی گرمتر، در حال فاصله گرفتن از رویکرد مذهبی که مشروعیت را برای خاندان سلطنتی به ارمغان آورده بود است؛ با این حال، ریاض اقداماتی را نیز برای به حداقل رساندن بهای احتمالی این تغییر اتخاذ میکند.در ادامه این مطلب آمده: در سالهای اخیر، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی مجموعهای از اصلاحات را برای تضعیف نفوذ افراطی سلفیگری در این کشور و تعدیل شیوههای مذهبی در جامعه آغاز کرده است. هدف، مقابله با اثرات تفسیرها و فعالیتهای افراطی سلفی و حمایت از رویکردهای معتدلتر به اسلام است که همگام با ارزشهای معاصر جهانی و اجتماعی باشد.
امروزه، هم در عربستان سعودی و هم در خارج از این کشور، آگاهی بیشتری از ارتباط بین برخی از آموزههای سلفی و افراطگرایی وجود دارد. بن سلمان با کاهش حمایت عربستان سعودی از سلفیگری، تلاش کرده این تصور را از بین ببرد که عربستان از گروههای افراطی حمایت میکند. وی همچنین خطرات امنیتیای را که برخی از این گروهها ممکن است ایجاد کنند، درک کرده است، به ویژه تهدیدات علیه خود عربستان سعودی پس از تحولات عربی در سال ۲۰۱۱ و ظهور جنبشهای اسلامگرا در سراسر خاورمیانه.با این حال، بن سلمان در حال فاصله گرفتن از یک موضع ایدئولوژیک است که نقش مهمی در تقویت نفوذ عربستان در سراسر جهان اسلام و فراتر از آن ایفا کرده بود. حمایت از سلفیگری به پادشاهی عربستان این امکان را داده بود تا در میان جوامع مسلمان در بسیاری از کشورها حامیانی برای خود ایجاد کند. عربستان سعودی با کاهش رویکرد سختگیرانه به اسلام، به دنبال ایجاد روابط گرمتری در خارج از کشور، به ویژه در جهان غرب است، جایی که از ریاض به دلیل ترویج ایدئولوژیهای افراطی انتقاد کرده است. این تغییر اساسی در موضع عربستان ممکن است هزینهزا باشد، زیرا رویکرد عربستان به اسلام ارتباط تنگاتنگی با مشروعیت داخلی و بینالمللی حکومت این کشور داشته و رهبری عربستان را مجبور میکند تعادل مناسبی بین تداوم و تغییر پیدا کند.پیامدها و پیچیدگیهای فاصله گرفتن از سلفیگری
محمد بن سلمان پس از انتصاب به عنوان معاون ولیعهد ملک سلمان در آوریل ۲۰۱۵، اجرای تغییرات سیاستی مهم را آغاز کرد. هدف او تغییر اساسی در چشمانداز اجتماعی و اقتصادی عربستان سعودی بود. تغییرات پیشبینیشده به طور سیستماتیکتر در طرح چشمانداز ۲۰۳۰ شاهزاده یک سال بعد، در آوریل ۲۰۱۶، ارائه شد و شامل تنوع بخشیدن به اقتصاد و کاهش وابستگی پادشاهی به نفت، و همچنین اصلاحات در آموزش، حقوق زنان و رویکردها به سرگرمی بود.کاهش حمایت از سلفیگری بخشی از یک تغییر جهت گستردهتر بود که در آن سعودیها به دنبال تقویت روابط با کشورها یا بلوکهایی بودند که ایدئولوژیهای مذهبی را اعمال نمیکردند، مانند کشورهای غربی، و به ویژه کشورهای اروپایی، یا کشورهایی با بازارهای پرسود، مانند چین. این تغییر جهت به سمت تعامل بیشتر اقتصادی و سیاسی، و دور شدن از ترویج آموزههای مذهبی، با تعهد پادشاهی برای کاهش اتکا به هیدروکربنها مرتبط بود. باز کردن سایر بخشهای اقتصادی نیازمند سرمایهگذاری خارجی بود، که به معنای کاهش محدودیتهای اجتماعی و به چالش کشیدن تصورات مبنی بر ارتجاعی بودن عربستان سعودی است. علاوه بر این، حدود ۶۳ درصد از جمعیت عربستان سعودی زیر ۳۰ سال سن دارند و درصد بالایی از جوانان به طور فعال در پلتفرمهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند. این امر آنها را در معرض سبک زندگی لیبرالتری قرار داده که با تفاسیر سنتی یا محافظهکارانه اسلام توسط علمای سلفی بسیار متفاوت است.تصمیم عربستان سعودی برای کاهش حمایت از سلفیگری پیامدهای متعددی به دنبال داشته است. با توقف تأمین مالی مساجد و نهادهای مذهبی در خارج از کشور، سعودیها کمتر قادر به شکل دادن به گفتمان اسلامی در سراسر جهان، به ویژه در جایی که گروههای سلفی نفوذ بالایی دارند، بودهاند. به همین دلیل، پادشاهی عربستان امروز با خطر از دست دادن اقتدار ایدئولوژیک بر جوامع مذهبی در کشورهایی مانند یمن و پاکستان و بخشهای وسیعی از آفریقا مواجه است. این امر میتواند خلأیی ایجاد کند که ممکن است توسط سایر قدرتهای منطقهای یا ایدئولوژیها، از جمله ایران یا سازمانهای نظامی سنی، پر شود.همچنین این احتمال وجود دارد که با پایان دادن به حمایت خود، سعودیها واکنشی را از سوی برخی گروههای سلفی برانگیزند، که تصمیم سعودی را معادل دست کشیدن از ارزشهای مذهبی خود میدانند. این امر ناخواسته ممکن است برخی از گروهها را رادیکال کند و به آنها انگیزه دهد تا خارج از مدار عربستان سعودی عمل کنند. در عین حال، مکانهایی وجود دارد که ریاض به حمایت نظامی و سیاسی از گروههای سلفی ادامه داده است، مانند یمن، جایی که این گروهها به مقاومت در برابر انصارالله ادامه میدهند. این نشان میدهد که رویکرد عربستان سعودی عملگرایانه است و ریاض میتواند برای پیشبرد منافع عربستان سعودی بدون دنبال کردن یک سیاست خارجی ایدئولوژیک، سلفیها را تقویت نماید. در عین حال، این نشان میدهد که سعودیها از خطرات ناشی از کاهش کمک به سلفیها آگاه هستند. این امر میتواند تأثیر بیثبات کنندهای به دنبال داشته باشد، به ویژه اگر گروههای سلفی را وادار کند تا برای بقا به دنبال وابستگی با جناحهای افراطیتر یا با دولتهای مخالف عربستان سعودی باشند.هزینههای اقتصادی و دیپلماتیک ناشی از این تغییر، مانند احتمال افزایش رادیکالیزه شدن، عواملی هستند که اگر عربستان سعودی میخواهد از تضعیف منافع استراتژیک خود در خارج از کشور جلوگیری کند، نیاز به مدیریت دقیق آنها خواهد داشت.
به همین دلیل، محمد بن سلمان در فاصله گرفتن از سلفیگری مجبور شد آن را با رویکردهای مختلفی جایگزین کند که بتواند نفوذ خارجی عربستان را افزایش دهد. عربستان سعودی با طیفی از بازیگران بینالمللی، از جمله کشورهای غربی، چین و روسیه، روابط برقرار کرده است، بنابراین روشهای تعامل جهانی خود را متمرکز کرده است. گذار از سلفیگری همچنین پیامدهای اقتصادیای در پی داشته است. عربستان سعودی پول قابل توجهی را برای گسترش سلفیگری در سراسر جهان خرج کرد. در تغییر مسیر این منابع، استراتژیهای جدیدی برای دیپلماسی اقتصادی ریاض ایجاد شده است که شامل سرمایهگذاریهای عمده در زیرساختها، فناوری و حتی بخشهای ورزشی کشورهای خارجی به عنوان راهی برای پیشبرد اشکال جایگزین قدرت نرم است. علاوه بر این، محمد بن سلمان هرگونه از دست دادن نفوذ احتمالی که میتواند با تغییر در سیاست مذهبی مرتبط باشد را با رسیدگی به خواستههای ژئوپلیتیک خارجی و مدرنسازی داخلی متعادل کرده است. به عنوان مثال، سعودیها توافقنامههای امنیتی جدیدی را با سایر کشورها، به ویژه ایالات متحده، مذاکره کردهاند. پادشاهی همچنین فرهنگ سعودی را از طریق رسانهها و ابتکارات آموزشی به سراسر جهان صادر میکند. هدف این تلاش برای تغییر برداشتها از عربستان سعودی به عنوان یک کشور مذهبی است؛ و پادشاهی عربستان از پروژههای زیستمحیطی، مانند ابتکارات سبز سعودی و خاورمیانه، برای به تصویر کشیدن خود به عنوان یک بازیگر جهانی تاثیرگذار در رسیدگی به تغییرات آب و هوایی و گذار به انرژیهای پاک استفاده کرده است. با این حال، عربستان سعودی با چالش متعادل کردن این آرزوهای سبز با تکیه بر درآمدهای هیدروکربن خود نیز روبرو بوده است. این تعادل مسیر پیچیدهای را که پادشاهی برای مطابقت دادن تعهدات عمومی زیستمحیطی خود با واقعیتهای عملی یک اقتصاد وابسته به نفت طی کرده است، نشان میدهد.نتیجه
به طور کلی، موضع نوظهور عربستان سعودی در مورد سلفیگری بازتابی از یک تعدیل استراتژیک گستردهتر در تعامل مذهبی و دیپلماتیک پادشاهی عربستان است، که ممکن است پیامدهای گستردهای را در سالهای آینده از خود نشان دهد. سعودیها امیدوارند با ترویج نسخه کمتر قطبی و تساهل گرانهای از اسلام، به منظور کاهش افراطگرایی در داخل و خارج از کشور، صادرات سلفیگری در قالب بخشی از سیاست خارجی قبلی خود را جبران کنند. این امر ممکن است پیش درآمدی بر کاهش فرقه گرایی در جهان اسلام، انسجام بیشتر سنی ها، حتی انسجام بیشتر بین اهل تسنن و اهل تشیع باشد، به شرطی که تکثرگرایی به شاخص اصلی رویکرد جدید عربستان سعودی تبدیل شود. چنین رویکردی به نوبه خود میتواند شهرت پادشاهی عربستان را در سطح بین المللی، به ویژه در غرب و در میان دولتهایی که اشکال معتدل تری از اسلام دارند، ارتقا بخشیده و قدرت نرم عربستان سعودی را از طریق یک مدل اسلامی هماهنگ با ارزشهای تسامح و همزیستی افزایش دهد.
دیدگاه تان را بنویسید