معرفی کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ
کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ ما را با این واقعیت مواجه میکند که چرخهی خودتخریبی پس از مدتی به یک الگو و رفتار ثابت تبدیل میشود و اجازه نمیدهد ما در زندگی خود هیچ تحول مثبتی ایجاد کنیم.
نمیتوانید صبحها بهموقع از خواب بیدار شوید. میترسید که بهسراغ شغلی جدید بروید. از اینکه دوستان بدخواه و مسمومتان را فراموش و با آدمهایی بهتر آشنا شوید واهمه دارید. شما میدانید که باید اوضاع را عوض کنید، اما به این سادگیها نمیتوانید هر چه تاکنون ساختهاید را ویران و جهانتان را از نو علم کنید. تغییر دادن همهچیز دشوار و خطرناک است و ممکن است آدم را به پوچی محض برساند. خوشبختانه برای بهبود بخشیدن به وضعیت زندگی، به ایجاد زلزلهی ده ریشتری در زندگیتان نیازی ندارید.
شما میتوانید با قدمهای کوچکتر در جادهی تحول قدم بردارید و به مقصدی که رویایش را در سر میپرورانید برسید. ممکن است ترک کردن عادتها برای شما نیز کاری دشوار و آزاردهنده باشد و نتوانید به آسانی آنها را کنار بگذارید. کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ (Small Habits for a Big Life)، دقیقاً برای برطرف همین مشکل بهوجود آمده و قصد دارد چگونگی جایگزین کردن عادتهای مخرب با استفاده از برنامهریزی و هدفمند بودن را به مخاطبان خود آموزش دهد.
عادتها و الگوهای مخرب به میل و ارادهی خودآگاه شما به وجود نمیآیند. مغز شما بهگونهای طراحی شده که «خودتخریبی» بخشی از عادتهای اوست. وقتی خودتخریبی آغاز میشود مغز بهدنبال بهانه میگردد تا تنبلیها و ترسهایمان را توجیه کنیم؛ مثلاً به خود قول دادهایم که بعد از ساعت کاری ده صفحه کتاب بخوانیم، اما مغزمان میگوید: «حالا خستهای. بگذار برای بعد». در همین حین، در قشر پیشپیشانی چپ الگویی وجود دارد که بهدنبال کاستن از ناراحتی و رنجهای ماست و برای جلوی ناراحتی و عذاب وجدان ما را بگیرد، «خسته بودن» را به یک توجیه منطقی تبدیل میکند تا بابت کتاب نخواندن و بدقولی کردن، از خود متنفر نشویم. ربکا ری (Rebecca Ray)، به ما نشان میدهد که ساختار مغز چگونه فرایند خودتخریبی و آرامسازی رنجها را انجام میدهد.
کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ ما را با این واقعیت مواجه میکند که چرخهی خودتخریبی پس از مدتی به یک الگو و رفتار ثابت تبدیل میشود و اجازه نمیدهد ما در زندگی خود هیچ تحول مثبتی ایجاد کنیم.
کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ همچون یک روانشناس در مقابلمان مینشیند و از ما میخواهد که دربارهی بهانهتراشیها و عادتهای ذهنیمان فکر کنیم. آیا وقتی که حس خستگی به ما غلبه میکند و به این بهانه از انجام یک کار صرفنظر میکنیم، تنها خستگی جسمی مانع ماست؟ ترس ناخودآگاه ذهن، وحشت از شکست و یا تنبلی مانع ما نیست؟ ربکا ری از خوانندگان خود میخواهند که با خودشان صادق باشند و به خود دروغ نگوید. اغلب اوقات وقتی از انجام کاری شانه خالی میکنیم، به دلیل نداشتن برنامهی دقیق و هدفمند است. کتاب حاضر در تلاش است تا چگونگی برنامهریزی قابلاجرا و طراحی اهداف هوشمندانه را برای ما نمایان کند. هنگامی که هدفی قوی و قابل ارزش در انتهای مسیر تلاش انتظارمان را بکشد میتوانیم بر عادتهای تخریبگر ذهنمان غلبه کنیم.
پیش از هر چیز باید این نکته را در نظر داشته باشیم که فراموش کردن عادات منفی و روی آوردن به برنامهای دقیق و عادت کردن به آن برنامهی ثابت، کاری یکشبه نیست و به تمرین و تکرار نیاز دارد، بنابراین کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ تمرینها و پرسشهایی را در اختیار ما میگذارد. ربکا ری قصد دارد شما دربارهی احساساتتان فکر کنید و آنها را برای خود تحلیل کنید. برای مثال هنگامی که ناراحت هستید، آن ناراحتی را چه رنگی میبینید؟ زمانی که دچار لغزش عاطفی میشوید، چه واکنشی از خود نشان میدهید؟ کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ به ما نشان میدهد که پاسخدادن به این پرسشها میتواند ما را به نتایجی دربارهی خودمان برساند که تا پیش از آن تصورش را نیز نمیکردیم.
مطلع شدن از تجربیات دیگران و تحولاتی که توانستهاند در زندگیشان به وجود بیاورند، باعث میشود تا ما متوجه شویم ایجاد تحول و تغییر، کاری نشدنی و محال نیست. مسلماً اگر باپشتکار و استمرار به تمرینات خود ادامه بدهیم، میتوانیم معجزهای بزرگ را برای آیندهی خود به ارمغان آوریم.
نکوداشتهای کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ
این کتاب راه را برای خوانندگان میگشاید تا بتوانند با حمایت و اطمینان خاطر، مسیر خود را در زندگی تغییر دهند و راه تازهای را بپیمایند. (گودریدز)
کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ برای چه کسانی مناسب است؟
اغلب ما با عادتهایی بیدلیل و عذابآور دستوپنجه نرم میکنیم و خود نیز میدانیم که این عادتها مانع پیشرفت و بهبود زندگی ما هستند. کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ به ما کمک میکند تا دیگر بهانهتراشی نکنیم، مسیر پیشرفت را بیابیم و وضعیت زندگی خود را متحول کنیم.
در بخشی از کتاب عادتهای کوچک برای یک زندگی بزرگ میخوانیم
برای اینکه به شما نشان دهم که ذهنتان دوست دارد تا مدام در حال فعالیت باشد از شما میخواهم که تنفستان را مشاهده کنید. یک دقیقه صبر میکنم تا این کار را انجام دهید.
چقدر طول کشید تا ذهنتان شروع به صحبت کند؟ «آیا این کار را درست انجام میدهم؟» «آیا باید آهستهتر نفس بکشم یا سریعتر؟» «آیا قرار است نفسهایم را بشمارم؟» «این یک دقیقه چقدر طولانی است!» «این کار چه فایدهای دارد؟»
شما از ذهنتان چیزی نخواستید، با این حال مجموعه کاملی از گزینهها را به شما ارائه میدهد که میتوانید از بین آنها انتخاب کنید. ذهنتان میگوید: «سلام! من اینجا هستم! لطفاً به من کاری بدهید که انجام دهم!» چیزهای کوچک جالبی در مورد ذهنمان وجود دارد، اینطور نیست؟ مشکلی در کار نیست ذهنمان همیشه به دنبال یک مشکل است، حتی زمانی که مشکلی برای حل کردن وجود ندارد.
اگر لاستیک ماشینتان را عوض میکنید، یا کودکتان را میخوابانید، یا پیانو یاد میگیرید، ذهنتان باید روی آن کار تمرکز کند. با این حال، اگر در حال انجام کاری «خودکار و ناآگاهانه» هستید، مانند رانندگی، دوش گرفتن، یا شستوشو، ذهنتان لازم نیست سخت کار کند و مشکل از اینجا شروع میشود. وقتی از ذهنها خواسته میشود تا فقط حضور داشته باشند و کاری نکنند، دچار مشکل میشوند. در عوض با ابداع مشکلات به دنبال کسبوکار پردرآمد خود هستند. ما طوری تکامل یافتهایم که به ذهنهایمان گوش دهیم، انگار تمام مدت حقیقت را میگویند، اما ذهنها میتوانند کمی فیلم بازی کنند و گهگاه تصویری از واقعیت را ایجاد کنند که کاملاً دقیق نیست.
دیدگاه تان را بنویسید