معرفی کتاب ذهنیت برنده
این کتاب برای شما که اهداف و ایدههای بزرگ و ارزشمندی دارید، اما تاکنون در مسیر رسیدن به آنها شکست خوردهاید، یک راهکار ذهنی حیاتی ارائه میدهد.
جستارهایی دربارهی رسیدن به اهداف
رویاهای بزرگ ما در گروی ایجاد عادتهای کوچکی هستند که هر یک، کلید گشودن ذهن به روی تغییرات تازهاند. جیمز کلیر در کتاب ذهنیت برنده، به شما میگوید چطور بر ذهنتان مسلط شوید و با ایجاد تغییرات تدریجی و ساده به هر هدفی که دارید دست یابید.
دربارهی کتاب ذهنیت برنده
همهی ما در زندگیمان رویاهای بزرگی داریم که ممکن است در شرایطی آنها را بسیار دوردست و ناممکن ببینیم. البته این اصلا بدان معنا نیست که برای تحققشان تلاش نکردهایم. ممکن است حتی بازههای زمانی گوناگونی را برای رسیدن به این اهداف تعیین کرده باشیم، اما با گذر زمان و فرارسیدن ضربالعجلهایمان میبینیم همچنان دست خالی هستیم. آنوقت ممکن است حس بیکفایتی و ناکامی اجازه ندهد همهچیز را از نو شروع کنیم. جیمز کلیر (James Clear)، نویسندهی کتاب معروف «عادتهای اتمی»، در کتاب ذهنیت برنده (The winners mind) علت این ناکامیهای پیدرپی را به شما خواهد گفت.
در زندگی روزمرهی همهی ما عادتهای ساده و کوچکی مثل خوردن یک لیوان شیر قبل از خواب، سه بار مسواک زدن در روز، بیدار شدن در ساعتی خاص از صبح، گوش دادن به موسیقی پیش از خواب و... وجود دارد که روزانه بهشکل خودکار انجامشان میدهیم. این اعمال انقدر برای ما بدیهی و ساده هستند که انجام دادنشان نیازمند تلاش و تحمل استرس مضاعفی نیست. اما همین عادات کوچک سبب میشوند به دستاوردهایی چون خواب راحتتر یا تهیهی لیستی از موسیقیهای فاخر در گوشیمان برسیم. پس چرا این روش مطلوب را برای اهداف بزرگترمان پیاده نکنیم؟
یک ضربالمثل ایرانی میگوید «سنگِ بزرگ علامت نزدن است». اگر اهداف بزرگ و دوردستی دارید، مثلاً میخواهید در عرض چند ماه 20 کیلو وزن کم کنید یا زبان انگلیسیتان را ظرف مدتی کوتاه تقویت کنید، باید بدانید اگر تا به حال با تعیین بازهی زمانی به آنها نرسیدهاید، به احتمال زیاد از این پس نیز نخواهید رسید. چون ذهن شما هنوز آمادهی این تغییرات یکباره نیست و فقط مقداری هیجانزده شده. بنابراین خیلی زود در ابتدا یا نیمهی راه تنهایتان خواهد گذاشت و از انجام هدف دشواری که برای خودتان تعیین کرده بودید پشیمان میشوید. حالا اگر به جای تعیین زمان قطعی، روزانه یا در هفته ساعات مشخصی را به هدف خود اختصاص دهید، خیلی زود با ایجاد یک عادت و سبک زندگی تازه به پیشرفت میرسید.
جیمز کلیر در کتاب ذهن برنده تکنیکهایی را به شما یاد میدهد که به کمکشان بتوانید رویاهایتان را با روش سادهسازی به هدفی قابل تحقق تبدیل کنید. در این کتاب میآموزید که چطور بر اهمالکاری و عادات بد ذهنیتان غلبه کنید. همچنین همراه با جیمز کلیر از رازهای مهم و بیشمار دیگری آگاه میشوید که میتوانند تغییرات بزرگی در زندگی شما ایجاد کنند. کتاب ذهن برنده با ترجمهی سبحان خسروجردی از سوی انتشارات میلکان منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
جملات برگزیدهی کتاب ذهن برنده
اگر رفتار کماهمیت مناسبی را انتخاب و ترتیب انجام آن را رعایت کنید دیگر برای رشدش نیازی به انگیزه ندارید. این اتفاق خودبهخود رخ میدهد، مانند بذر خوبی که در محل مناسبی کاشته شده است. (بی جی فاگ، بنیانگذار سایت خردهعادتها)
وقتی با فردی براساس شخصیتی که دارد رفتار میکنیم، باعث میشویم او از آنچه هست بدتر شود. ولی اگر با او مطابق جایگاهی رفتار کنیم که گویی ظرفیتش را دارد به آن برسد، ما او را به فردی که باید باشد تبدیل میکنیم. (یوهان ولفگانگ فون گوته)
به نظر من کامیابی ترکیبی از موفقیت و قدردانی است. (تیم فریس)
هیچ تسلطی جزییتر یا مهمتر از تسلط بر خود نیست. (لئوناردو داوینچی)
ما این امتیاز را داریم که در اشتباه باشیم. البته نه اینکه عمداً اشتباه کنیم بلکه اشتباهکردن هزینهای است که باید در راه انجام کار درست پرداخته شود. (ست گودین)
وقتی درها توی زندگی واقعیتون باز شدن، از اونها رد بشین. اگه فرصتتون رو از دست دادین، نگران نباشین. همیشه در دیگهای هست که باز بشه. (جیم کری)
ما بیشتر از هر چیز با چیزهایی که به آنها نه میگوییم تعریف میشویم. (پل گراهام)
کتاب ذهنیت برنده مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای شما که اهداف و ایدههای بزرگ و ارزشمندی دارید، اما تاکنون در مسیر رسیدن به آنها شکست خوردهاید، یک راهکار ذهنی حیاتی ارائه میدهد.
با جیمز کلیر بیشتر آشنا شویم
جیمز کلیر نویسنده، سخنران و کارآفرین محبوب و مشهور آمریکایی است که عمدهی سخنرانیها و نوشتههای او پیرامون عادتها و نقش مؤثر آنها در زندگی و رسیدن به اهداف است. او در سال 1986 در هامیلتون ایالات متحده متولد شد و تحصیلات خود را در سال 2008 در رشتهی بیومکانیک دانشگاه دنیسون به اتمام رساند، و پس از آن، به مطالعه و تحقیق در حوزهی عادتها و رفتارهای انسانی پرداخت و اطلاعات جامعی در این باره کسب کرد.
این نویسنده کتابهای زیادی در این زمینه تألیف کرده که مشهورترین آنها کتاب «عادتهای اتمی» است. همچنین متن بیشتر سخنرانیهای او در نشریاتی مانند تایم، نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال به چاپ رسیده و او را به شهرتی وصفناپذیر رساندهاند. از دیگر آثار او باید به کتاب «قدرت شروع ناقص» اشاره کرد. جیمز کلیر در کتابهای خود بر موضوع پرورش عادتهای خوب و از بین بردن عادتهای بد در انسانها کار میکند؛ زیرا معتقد است این باورهای آدمی هستند که باعث پیشرفت و توسعهی فردی او میشوند و نقش عادتها در به وجود آمدن این باورها بسیار پررنگ است.
در بخشی از کتاب ذهنیت برنده میخوانیم
بیشتر اوقات من سعی میکنم به ایدههای خودم عمل کنم و کسی نباشم که صرفاً نظرات خود را با دیگران در میان میگذارد. این راهبرد را با استفاده از دو مثال واقعی از زندگی خودم توضیح میدهم.
مثال 1: نوشتن: همانطور که خوانندگان همیشگیام میدانند، من به مدت سه سال هر دوشنبه و پنجشنبه مقالهی جدیدی منتشر میکردم. گاهی اوقات مقاله کوتاهتر از آنچه بود که انتظار میرفت، گاهی بهاندازهای که دلم میخواست تأثیرگذار نبود، گاهی بهاندازهای که میشد مفید نبود و... اما علیرغم همهچیز، آنها را منتشر میکردم. نتایج این برنامهریزی ساده شگفتانگیز بوده است. میلیونها بازدیدکننده، صدهاهزار دنبالکننده و کسبوکاری تماموقت. تصور کنید که بهجای آن یک مهلت زمانی برای خودم مشخص کرده بودم، مثلاً «در طول دوازده هفته هزار نفر دنبالکننده به دست بیاورم». اگر به هدفم نمیرسیدم بههیچوجه امکان نداشت هر دوشنبه و پنجشنبه به نوشتن ادامه دهم و سپس احساس شکست میکردم. درعوض ما بهتدریج در حال ایجاد یکی از فوقالعادهترین اجتماعات آنلاین هستیم. (درضمن بابت تمام ایمیلها، توئیتها و پیامهای شما درمورد کاهش وزن، وزنهزدن، افزایش طول عمر و ایجاد عادتهای بهتر متشکرم. باز هم پیام بدهید! من همیشه از رسیدن سؤالات شما خوشحال میشوم و نهایت تلاشم را میکنم که تا حد توانم به شما کمک کنم).
مثال 2: ورزشکردن: در ماه آگوست 2012، تصمیم گرفتم که صد درازونشست پشتسرهم با حالت بدنی درست و دقیق انجام دهم. وقتی برای اولین بار امتحان کردم، فقط توانستم 36 درازونشست بزنم. قبلاً شاید برای خودم مهلتی تعیین میکردم: «باید تا 31 دسامبر صد درازونشست انجام دهم.» اما این دفعه تصمیم گرفتم برای ورزشکردنم برنامهریزی کنم. هر دوشنبه، چهارشنبه و جمعه شروع به درازونشست کردم. تابهحال تنها جلسات ورزشیای که از دست دادهام در حین مسافرتهای طولانی بوده. من درحین جلسات ورزشم هیچ هدفی برای تعداد درازونشستهایم در نظر نگرفتهام.
دیدگاه تان را بنویسید