زورگیری که منجر به کما رفتن دختر جوان شد | سارقین خشن افغانستانی با جان دختر جوان بازی کردند

سرقت گوشی 

سه سارق افعانستانی برای سرقت گوشی دختر جوان او را کتک زده و باعث به کما رفتن او شدند .

سه سارق افغان که دختری جوان را به قصد سرقت اموالش آنقدر کتک زدند تا بیهوش شد، به دستور بازپرس دادسرای سرقت دستگیر شدند.این پرونده زمانی در دستور رسیدگی قرار گرفت که دختر جوانی برای شکایت به دادسرای ویژه سرقت مراجعه کرد و پرونده‌اش به شعبه پنجم بازپرسی این دادسرا ارجاع شد. دختر جوان وقتی نزد بازپرس مصطفی تقی‌زاده رفت در توضیح شکایت خود گفت: یک روز غروب که از سر کار به خانه می‌رفتم هرچه در خیابان فرعی که نزدیک محل کارم است ایستادم تاکسی نیامد. برای همین پیاده به سمت خیابان اصلی که فاصله زیادی هم ندارد راه افتادم تا بتوانم تاکسی بگیرم. در میانه راه سه مرد افغان به من حمله کردند و شروع به کتک زدن من کردند. آنقدر کتکم زدند که بیهوش شدم. بعد هم گوشی 50 میلیونی و کیف دستی من را بردند. نمی‌دانم چه مدت بعد مردم رهگذر پیدایم کردند و به اورژانس اطلاع دادند تا به بیمارستان انتقال پیدا کنم.این شاکی ادامه داد: در بیمارستان چند روزی در کما بودم و چون مدارکم هم در کیفم بود کسی به خانواده‌ام خبر نداده بود. برای همین آنها که نمی‌دانستند چه بلایی سر من آمده است اعلام مفقودی کرده بودند تا از سرنوشتم مطلع شوند. بعد از به هوش آمدن با خانواده‌ام تماس گرفتم و آنها سراغم آمدند.

با طرح این شکایت دختر جوان بازپرس دستور داد دوربین‌های محل حمله و حوالی محل کار شاکی مورد بررسی قرار گیرد. به این ترتیب اولین سرنخ‌های پرونده به دست آمد، ماموران با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته سرنخی از یکی از افغان‌ها به‌دست آوردند و معلوم شد او در حوالی محل حمله کار می‌کند. بنابراین با دستور قضایی ماموران پلیس آگاهی اقدام به دستگیری او کردند.متهم دستگیر شده که اول منکر حمله به شاکی و سرقت از او بود بعد از دیدن فیلم و عکس‌ها به جرمش اعتراف کرد و گفت: آن شب دو نفر از دوستانم که یکی از آنها فامیلم است پیش من آمده و مهمان من بودند، سه نفری برای تهیه غذا بیرون رفتیم و چون مست بودیم نمی‌دانستیم چه می‌کنیم. وقتی دیدیم دختری تنها است به او حمله کردیم تا اموالش را سرقت کنیم،‌ بعد از حمله او مقاومت کرد. کتکش زدیم تا کیف و موبایل را سرقت کنیم. وقتی به محل نگهبانی برگشتم دوباره به محل حادثه آمدم و سر زدم و دیدم خبری نیست. پیش خود گفتم لابد حالش  خوب شده و رفته است. تصور نمی‌کردم که به کما رفته باشد.

در پی این اعترافات اولین متهم دستگیر شده دو همدست او نیز شناسایی و دستگیر شدند.