ارسال به دیگران پرینت

قاچاقچیان | میراث باستانی

قاچاقچیان میراث باستانی چگونه طبیعت ایران را تخریب می‌کنند؟ | شکارچیان گنج

حفاری غیرمجاز برای گنج‌یابی دیگر فقط از سوی قاچاقچیان عتیقه و حتی برخی از باستان‌شناسان متخلف و کسانی که دانشی در این زمینه دارند صورت نمی‌گیرد.

قاچاقچیان میراث باستانی چگونه طبیعت ایران را تخریب می‌کنند؟ | شکارچیان گنج
حفاری غیرمجاز برای گنج‌یابی دیگر فقط از سوی قاچاقچیان عتیقه و حتی برخی از باستان‌شناسان متخلف و کسانی که دانشی در این زمینه دارند صورت نمی‌گیرد. امروز نقطه‌ای از کشور نیست که مورد دستبرد حفاران غیرمجاز قرار نگرفته باشد. اکنون تنها سایت‌های تاریخی و باستانی، گورهای قدیمی و غارهای کهن نیستند که حفاران و گنج‌یابان با تخریب به سراغ آنها می‌روند، آنها اکنون حتی به بیابان‌ها و جنگل‌ها و کوهستان‌ها هم رحم نمی‌کنند. شاید بتوان گفت تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی و حتی تلویزیون دولتی در ایران برای گنج‌یابی و حفاری غیرمجاز یکی از دلایل تهاجم باورنکردنی سوداگران به طبیعت و تاریخ ایران است. اگر در درگاه‌های جست‌وجوی پلت‌فرم‌هایی مثل اینستاگرام و تلگرام اندکی کنکاش کنید، خواهید دید که سهم تبلیغات گنج‌یابی تا چه اندازه برجسته است. به باور متخصصان میراث فرهنگی و طبیعی ایران، عمده کسانی که در این شبکه‌ها تبلیغ گسترده‌ای با تخریب طبیعت و کوهستان‌های ایران راه انداخته‌اند کمتر دانشی در حوزه میراث فرهنگی و طبیعی ایران دارند. سوداگران یا دنبال دیده شدن و جذب مخاطب در بستر فضای مجازی، یا ناشیانی هستند که قصد دارند یک‌شبه ره صدساله را طی کنند. عمدتاً هم شکست می‌خورند اما این شکست به قیمت نابودی بسترهای تاریخی و اخیراً تخریب گسترده منابع طبیعی و محیط ‌زیست ایران از جمله کوهستان‌ها و جنگل‌ها تمام شده است.

پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی دلیل جولان حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان اشیای تاریخی در کشور را «ناشی از نبود ضوابط بازدارنده در متن قوانین یا ضعف در خصوص ضمانت اجراهای در نظر گرفته‌شده، می‌دانند». از بعد دیگر اما دلیل این هجمه به میراث طبیعی و تاریخی ایران را باید علاوه بر فراوانی سایت‌های تاریخی و تعدد مراکز احتمالی باستانی در این کهن‌زادبوم و وسوسه برخی سوداگران نادان، در گسترش فقر و سخت شدن زندگی و مشکلات شدید در تامین معیشت روزمره نیز جست‌وجو کرد. برخی از سایت‌های تبلیغاتی گنج‌یابی مردم را تشویق می‌کنند که در محل زندگی خود یا در مکان‌هایی که برای تفریح و تفرج می‌روند، دنبال فلان سنگ قیمتی بگردند. آنها وعده می‌دهند به ازای هر مقدار سنگ، فلان مقدار پول به آنها پرداخت می‌کنند. همین یک مورد توانسته دستبرد به کوهستان‌های ایران را افزایش دهد. تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که افراد زیادی برای یافتن سنگ به دل کوهستان‌ها می‌روند. عجیب آنکه در موارد بسیاری تخریب جنگل‌ها برای یافتن سنگ‌های قیمتی یا گنج‌های تاریخی را می‌توان مشاهده کرد. البته با تاکید پژوهشگران باستان‌شناسی عمده تصاویری که در شبکه‌های اجتماعی به عنوان یافتن کوزه، سماور، مجسمه و سکه و... از این شبکه‌ها پخش می‌شود، ساختگی و به تعبیری فیلم است. برای مثال نمی‌توان در یک غار چندهزارساله دنبال زیرخاکی و سکه و مجسمه گشت. اما گنج‌یابان و حفاران دیگر نه دانش باستان‌شناسی دارند و نه چندان با قواعد و فنون آن آشنا هستند. آنها مثل همیشه مخربان و سوداگرانی هستند که برای یافتن سنگی بی‌ارزش حاضرند تاریخ و طبیعت مملکت را ویران کنند و سرمایه‌های آن را به تاراج ببرند.

دی‌ماه سال 1399 یکی از عجیب‌ترین اتفاقات در تلویزیون ایران رخ داد. صداو‌سیما در تبلیغات بازرگانی خود از ابزار فلزیاب یا به اصطلاح گنج‌یاب برای تبلیغ موضوعی استفاده می‌کرد تا به تعبیر برخی باستان‌شناسان و علاقه‌مندان به تاریخ طبیعی و میراث تاریخی ایران به‌طور ناخواسته دستبرد به میراث ایرانی را عادی‌سازی کند. اگرچه برخی به شکل بدبینانه‌تری معتقد هستند، چون ساختار سیاسی و مدیریتی کشور به دلایل ایدئولوژیک اعتقادی به تاریخ و تمدن ایران ندارد، تخریبگران و سوداگران میراث فرهنگی ایران را آزاد گذاشته است تا هر کاری می‌خواهند بکنند، اما واقعیت این است که کشور در بسیاری از زمینه‌های دیگر نیز وضع به مراتب بدتری دارد و آزادی عمل سودگران و حفاران لزوماً به معنی تعمدی سیاسی نیست. بلکه ناشی از نوعی بی‌مبالاتی و سوءمدیریت است.

آن زمان محمداسماعیل اسمعیلی‌جلودار، رئیس وقت انجمن علمی باستان‌شناسی ایران، به علی عسگری، رئیس وقت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نامه نوشت و در آن نامه توضیح داد که «به تازگی شاهد پخش برخی آگهی‌های تبلیغاتی و برنامه‌های تلویزیونی هستیم که غیرمستقیم یا مستقیم به تبلیغ و عادی‌سازی استفاده از گنج‌یاب اقدام می‌کنند. آگهی تبلیغاتی یک شرکت اپراتور و برخی از برنامه‌های تلویزیونی شبکه‌های پویا و نهال از آن جمله است. اگرچه هدف سازندگان این آگهی‌ها یا برنامه‌ها اشاعه گنج‌یابی نیست، اما محتوای آنها به گونه‌ای طراحی شده که نخست نشانگر عدم آگاهی سازندگان نسبت به اهداف دانش باستان‌شناسی است. دوم اینکه تصویری غیرواقعی از باستان‌شناسی ارائه می‌کند. در این نگاه، تعریف باستان‌شناسی به مفهوم «گنج‌یابی و عتیقه‌یابی با دستگاه‌های گنج‌یاب و فلزیاب و خرید و فروش آثار عتیقه» تنزل یافته است. نکته سوم اینکه مخاطب را به استفاده از روش‌های غیرقانونی برای کشف آثار تاریخی ترغیب می‌کنند».

رئیس وقت انجمن علمی باستان‌شناسی ایران در ادامه توضیح داده است که همین نگرش‌ها «زمینه را برای تخریب ناآگاهانه محوطه‌ها و آثار باستانی کشور فراهم می‌کنند. این در حالی است که باستان‌شناسی به عنوان علم شناخت جوامع گذشته بر پایه بقایای عادی و ملموس، از دهه‌های گذشته جایگاه مهمی در دانشگاه‌های جهان و سایر مجامع آکادمیک داشته و دستگاه‌های به اصطلاح گنج‌یاب با اهداف گنج‌یابی هیچ جایگاهی در دانش باستان‌شناسی ندارند. به بیان دیگر، فعالیت‌های باستان‌شناسی بر پایه اهداف و رویکردهایی کاملاً علمی و با نگاهی متشکل از دانش میان‌رشته‌ای صورت می‌گیرد. در این فعالیت‌ها تمام شواهد برجای‌مانده از زندگی پیشینیان (نظیر گرده‌های گیاهی و دورریزهای مواد غذایی، بقایای جانوری، استخوان و...) در هر نهشته و لایه تاریخی در دل زمین اهمیت داشته و مورد مطالعه علمی دانشمندانی با گرایش‌های گیاه باستان‌شناسی، جانوری باستان‌شناسی، استخوان باستان‌شناسی، زمین باستان‌شناسی و... قرار می‌گیرد تا دانش ما را نسبت به جوامع گذشته افزون‌تر کنند».

حفاری غیرمجاز، عملی است که شامل حفر یا کندن در زمین یا اماکن غیرمجاز با هدفی خاص می‌شود. این عمل ممکن است به منظور به دست آوردن اشیای تاریخی و میراث فرهنگی انجام شود، که در این صورت به نوعی سرقت آثار تاریخی و فرهنگی محسوب می‌شود. همچنین، حفاری غیرمجاز می‌تواند شامل حفاری چاه‌های آب زیرزمینی یا حفاری به دنبال استخراج نفت و مواد معدنی نیز باشد. این نوع اقدامات غیرمجاز به‌طور گسترده از طریق قوانین جرمی تنظیم شده و با مجازات‌هایی همچون حبس و پرداخت جریمه مجازات می‌شوند. حفاظت از منابع طبیعی، میراث فرهنگی، و آثار تاریخی از اهمیت بسیاری برخوردار است، و بهره‌برداری غیرمجاز از این منابع می‌تواند به تخریب آنها منجر شود. بنابراین، قوانین تنظیمی به منظور جلوگیری از این نوع فعالیت‌ها و حفاظت از موارد مذکور بسیار حیاتی هستند.

تخریب میراث و طبیعت به خاطر نادانی

63کامیار عبدی، باستان‌شناس و استاد دانشگاه، در مورد دلایل تاراج میراث باستانی و تخریب منابع طبیعی ایران برای یافتن گنج به تجارت فردا می‌گوید؛ حفاری غیرمجاز و تبلیغات گنج‌یابی در شبکه‌های اجتماعی و دستبرد به میراث تاریخی و طبیعی ایران موضوعی چندوجهی است و البته چندین لایه دارد. بخشی از این اتفاق محصول نادانی افراد است. چه بی‌دانشی مردم و چه ناآگاهی و نادانی کسانی که مشغول این کار هستند. بسیاری از مردم خوش‌خیال هستند و فکر می‌کنند می‌توانند با این روش‌ها راه صدساله را یک‌شبه بروند. بنابراین فکر می‌کنند با کندن یک مکان به گنج می‌رسند. اما واقعیت این است که چنین چیزی ممکن نیست. من 30 سال است که در کار باستان‌شناسی هستم. محوطه‌های باستان‌شناسی را هم حفاری کرده‌ام. در روز روشن و با مجوز پژوهشکده باستان‌شناسی و با کارگر کار کرده‌ام، من تاکنون در طول این همه سال حتی یک منجوق طلا پیدا نکرده‌ام. سوال اینکه این افراد که از خودشان فیلم هم منتشر می‌کنند چگونه شبانه، دست تنها در کوه و کمر حفاری می‌کنند و بعد به مردم از همه‌جا بی‌خبر می‌گویند، سکه طلا، مجسمه طلا، سماور طلا و... پیدا کرده‌ایم؟ این تناقض برای فهم کار این افراد کافی است. واقعیت این است که مطالعه روش کار این افراد نشان می‌دهد که اینها چیزی از کار باستان‌شناسی نمی‌دانند. اساساً از تاریخ بی‌اطلاع هستند. این افراد وارد یک غار 60 هزارساله شده‌اند و آنجا حفاری کرده‌اند. اینها نمی‌فهمند که آن زمان انسان هنوز با ابزار سنگی زندگی می‌کرده است و هنوز فلزات کشف نشده است. خب این حیرت‌انگیز است که در غار 60 هزارساله جز ابزار سنگی و استخوان چیزی پیدا نمی‌شود. این خمره‌های طلای خیالی که این افراد دائم پیدا می‌کنند صرفاً برای فریب دادن مردم و جذب مخاطب ناآگاه در شبکه‌های اجتماعی است. این کارها و این تخریب‌ها برای جلب توجه است. متاسفانه هیچ غاری در ایران وجود ندارد که در آن حفاری نشده باشد. واقعیت این است که مردم دچار انواع و اقسام مشکلات مالی هستند و فشارهای اقتصادی زندگی مردم را مختل کرده است. بعضی از مردم برای نجات از شرایط سخت اقتصادی و تورمی به سمت سوداگران می‌روند تا با گنج‌یابی و فروش سنگ‌های قیمتی که البته جنبه میراثی ندارند بلکه بخشی از میراث طبیعی ایران هستند، روزگار بگذرانند. مردم وقتی تحت فشار هستند دست به هر کاری می‌زنند. متاسفانه این روش که برای نجات از فشار اقتصادی به سمت گنج‌یابی می‌روند نیز روش مرسومی شده که با تبلیغات شبکه‌های اجتماعی بدتر هم شده است. در صورتی که این افراد نمی‌دانند یافتن اشیای قدیمی و با‌ارزش به این آسانی نیست و دانش و تکنولوژی خودش را می‌خواهد. رفتار این افراد مصداق این ضرب‌المثل است که «دزد ناشی به کاهدان می‌زند». چرا که آنها محوطه‌هایی را از طبیعت ایران تخریب می‌کنند که حتی یک نعل اسب زنگ‌زده هم نیست، چه برسد به اینکه طلا و جواهر و... باشد. نادانی این افراد تا جایی است که مثلاً جنگل‌ها را هم حفاری می‌کنند که در طول تاریخ پیدایش زمین اصلاً جای انسان نبوده است. این سطح از بی‌سوادی و نادانی تا اندازه‌ای است که نمی‌دانند اگر شما دنبال گنج هستید قطعاً نباید در جنگل و کوه و کمر دنبال آن باشید. تخریب کوه‌ها برای یافتن سنگ‌های قیمتی، پدیده قابل تاملی است. واقعیت این است که این موضوع اساساً به کار باستان‌شناسان و سازمان میراث مرتبط نیست و ابعاد تاریخی ندارد اما بخشی از میراث طبیعی ایران است. باید دید سازمان‌هایی مثل سازمان زمین‌شناسی و منابع طبیعی که اراضی ملی در اختیار آنهاست چرا اجازه می‌دهند، به این شکل از سوی سوداگران تخریب شود. من هنوز نمی‌دانم که سازمان زمین‌شناسی آیا فعال است و کنترلی بر برون‌زدگی‌های سنگی دارد یا نه. باید میراث طبیعی ایران نیز در مقابل این موج وندالیسم و تخریب در امان باشد. چرا که همین سوداگران برای تامین مواد لازم برای گروه‌هایی که زیورآلات سنگی می‌سازند دست به تخریب غیرقانونی طبیعت می‌زنند.

در حقیقت آماری از میزان تعرض به سایت‌های تاریخی و محوطه‌های باستانی در ایران از سوی سوداگران میراث فرهنگی و قاچاقچیان وجود ندارد. اگر هم آماری در این زمینه وجود داشته باشد در اختیار باستان‌شناسان و کارشناسان این حوزه نیست. اما نحوه مواظبت و حفاظت از آثار تاریخی و محوطه‌های باستانی ایران بسیار ضعیف است. حدود 250 محوطه باستانی در ایران وجود دارد. ایران کشوری با قدمت تاریخی است و طبیعی است که باید از میراث تاریخی خود در برابر تخریب و دزدی و سوداگری محافظت کند. حتی محوطه‌های تاریخی ایران که ثبت جهانی شده‌اند و تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی مثل یونسکو و... هستند نیز هیچ حفاظت استانداردی ندارند. تخت جمشید محوطه‌ای بسیار بزرگ و باعظمت است. اما 10 نگهبان بیشتر ندارد. آنها باید از یک محوطه بسیار وسیع به‌طور شبانه‌روزی مراقبت کنند. در نظر بگیرید بقیه محوطه‌های باستانی ایران چه وضعیتی دارند. واقعیت این است که در این محوطه‌ها به‌طور پیوسته حفاری غیرمجاز انجام می‌شود و اشیای قیمتی قاچاق می‌شود. بُعد نگران‌کننده‌تر ماجرا این است که وقتی ما از محوطه‌های باستانی بین‌المللی و ثبت‌شده خود حفاظت نمی‌کنیم، چطور می‌توانیم توقع داشته باشیم که از محوطه‌های آزاد و مناطق طبیعی و بدون حفاظت خود مراقبت کنیم. شهر فیروزآباد فارس که یک محوطه ثبت جهانی یونسکو است و حتی یک پایگاه برای نگهبانی دارد، در روز روشن قاچاقچیان توانسته‌اند در این محوطه حفاری و اشیای تاریخی را قاچاق ‌کنند. وضعیت حفاظت از آثار باستانی در ایران اسفناک است. اثر شبکه‌های اجتماعی بر میراث تاریخی و طبیعی ایران، اثری مخرب است. برخی از مردم برای خودنمایی از خود تصاویری نشان می‌دهند که فاقد هیچ ارزش میراثی است. اما این افراد خود را مطرح می‌کنند و با این روش دیگران را تشویق به خرید ابزارآلات می‌کنند یا آنها را به شکلی وادار می‌کنند تا در طیف‌های گسترده صفحات مجازی آنها را دنبال کنند. عده‌ای هم کلاهبردارهایی هستند که تور راه می‌اندازند و روش‌های حفاری در مناطق مختلف را به مردم آموزش می‌دهند. بنابراین سوداگران و کلاهبرداران از ناآگاهی و نادانی مردم بهره‌برداری می‌کنند و از یک طرف هم بخشی از میراث تاریخی و باستانی ایران را غارت و از طرف دیگر نیز به طبیعت ایران خسارت‌های جبران‌ناپذیر وارد می‌کنند.

بررسی گزارش‌های رسانه‌ها در طول سال‌های اخیر نشان می‌دهد که نظارت کافی بر حفاری‌های غیرمجاز وجود ندارد. بعضاً برخی از مخربان طبیعت و سایت‌های تاریخی و باستانی ایران خود مسئول محوطه‌های تاریخی، مسئولان موزه‌ها و مدیران کشوری هستند. شاید شگفت‌ترین مورد از سرقت‌های میراث تاریخی ایران ماجرای سرقت و آب کردن لوح زرین داریوش هخامنشی در سال ۱۳۷۷ از سوی نصرت‌الله معتمدی، باستان‌شناس، رئیس اسبق موزه ملی ایران و امین‌ اموال وقت الواح زرین و سیمین هخامنشی باشد که سرقت، تکه‌تکه و به طلافروشان فروخته شد و با پول حداقلی آن شی‌ء باارزش یک دستگاه خودرو پیکان خریداری شد. لوح زرین هخامنشی ارزشمندترین اثری است که طی نیم‌قرن اخیر از موزه‌های ایران به سرقت رفته است. اثری که یکی از چهار لوح سیمین (نقره‌ای) و زرین (طلایی) کاخ آپادانا به‌حساب می‌آمد. این لوح زرین در روز ۲۷ یا ۲۸ شهریور سال ۱۳۱۲، از سوی فردریک کرفتر آلمانی، از اعضای هیات حفاری تخت جمشید، از زیر ستون‌های کاخ اصلی آپادانا به‌دست آمد. در میان این جعبه‌ها و گنجینه‌های داخل آنها دو عدد در طول سال‌ها به تاراج رفته است و جای خالی یکی از آنها در گوشه شمال غربی آپادانا، در دلِ سنگِ کوه آشکار مانده است. در ماه‌های اخیر اما یکی دیگر از سرقت‌های سازمان‌یافته در موزه شهر کرمانشاه خبرساز شد. روزنامه محلی «باختر» در این مورد نوشته است: «۶۰۰ شی‌ء تاریخی از گنجینه موزه تکیه بیگلربیگی سرقت شده که ۱۰۰ قلم از آنها دارای شماره اموال بوده است. در این گزارش آمده سارق که یکی از کارمندان موزه بود، با قطع دوربین بخش گنجینه موزه موفق شد به مرور ۶۰۰ شی‌ء از گنجینه خارج و به خانه خود منتقل کند. باختر مدعی شده است که پس از شناسایی سارق از سوی ماموران انتظامی، بخشی از آثار سرقتی در منزل سارق پیدا شده؛ اما بخش زیادی از آنها به فروش رفته است و ماموران در تلاش برای شناسایی همدستان احتمالی سارق و خریداران این اموال هستند.»

سال 1399 رسانه‌ها یک ماجرای جنجالی را رسانه‌ای کردند که در آن فردی که خود را مارکوپولو معرفی کرده بود، در شبکه‌های اجتماعی آموزش یافتن گنج در محوطه‌های تاریخی را تبلیغ می‌کرد. کار بیخ پیدا کرد و او حتی 500 نفر را به صورت میدانی در این زمینه آموزش داده بود. سایت «صدای میراث» در این مورد نوشت: «تصاویر عجیب و تکان‌دهنده‌ای در فضای مجازی منتشر شده که براساس آن یک شخص توانسته است کاروانی از خودروها و ۵۰۰ علاقه‌مند به گنج‌یابی و حفاری غیرمجاز در ایران راه بیندازد و ۱۴۰ خودرو را نیز برای آموزش یافتن گنج در محوطه‌های تاریخی با خود همراه کند. این نخستین‌بار در تاریخ تاسیس سازمان و بعدتر وزارتخانه میراث فرهنگی ایران است که گروهی با راه‌اندازی یک کاروان پرتعداد به شناسایی محوطه‌های تاریخی به منظور آموزش گنج‌یابی و حفاری غیرمجاز به سراغ محوطه‌های تاریخی کشور می‌روند. از آن زمان تا‌کنون به نظر نمی‌رسد با این متخلفان و سوداگران میراث تاریخی و منابع طبیعی ایران جز دستگیری ساده، برخوردی حقوقی صورت گرفته باشد.

اما شاید حساس‌ترین بخش جامعه میراث کشور، در روزگاری که حفاظت از میراث کشور اولویت نهادهای نظارتی و قضایی و اجرایی کشور نیست، جامعه باستان‌شناسی ایران باشد که عمدتاً در زمینه تخریب و میراث تاریخی واکنش نشان می‌دهد. جامعه باستان‌شناسی در زمان انتشار اخبار مرتبط با فعالیت فردی موسوم به مارکوپولو و به دنبال انتشار روش جدیدی از تخریب آثار و محوطه‌های تاریخی به‌خصوص انجام حفاری‌های غیرقانونی در محوطه‌های تاریخی برای کشف گنج و آموزش حضوری حفاری در این مناطق در بیانیه‌ای این بار از مردم خواست تا نسبت به این اتفاقات واکنش نشان دهند و درخواست کرد تا دستگاه‌های دولتی نیز در این زمینه با قاطعیت بیشتری وارد عمل شوند. این بیانیه توضیح داده که «سال‌ها و ماه‌های اخیر، دوران سختی است که بر میراث فرهنگی ایران می‌گذرد. مشکلات گوناگون اقتصادی، بی‌توجهی به قانون، سستی و ناکارآمدی نهادهای مسئول، ناآگاهی عمومی و عوامل پیدا و پنهان دیگر سبب شده تا عده‌ای سودجو با بهره بردن از امکانات فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، اقدام به ایجاد گروه‌ها و کانال‌های غیرقانونی کرده و با بی‌پروایی اقدام به آموزش تیله‌کنی و گنج‌یابی در روز روشن کنند و قهرمانانه، قانون و باورمندان به میراث فرهنگی و تمدنی این آب و خاک را به ریشخند بگیرند، زورآزمایی کنند و سودای تنعم از خوان گذشتگان داشته باشند. نمونه شگفت و جدی آن، رژه کاروان گنج‌یابان و عتیقه‌خران در بیابان‌های استان اصفهان بود که در پی فراخوان فردی سودجو در اینستاگرام و همراهی شبکه ایجادشده به وسیله وی دیده شد و سبب نگرانی و درد عمیق جامعه فرهنگی کشور به ویژه باستان‌شناسان شد».

64

 تشکیلات متزلزل یگان حفاظت وزارت میراث

رسانه‌ها در مورد دلایل چنین تعرض‌هایی به میراث طبیعی و تاریخی ایران البته اظهارنظرها و تحلیل‌های متعددی نوشته‌اند. خبرگزاری تسنیم توضیح داده که در سایه برخی از کاستی‌ها و نبود نظارت‌ها شاهد گستردگی حفاری‌های غیرقانونی و تعدد استخراج‌های غیرمجاز و قاچاق اشیای تاریخی و فرهنگی نفیس و ارزشمند ایران به دیگر کشورها و به‌ویژه برخی از کشورهای همسایه و منطقه هستیم؛ به گونه‌ای که با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت درخواهیم یافت که کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس از امارات، کویت و عربستان گرفته تا عراق و حتی ترکیه، به بازاری برای حراج و فروش آثار تاریخی و فرهنگی ایران‌زمین بدل شده‌اند. بدون تردید یکی از مهم‌ترین علل رخداد این موضوع را باید فقدان قوانین کارآمد و بازدارنده دانست؛ به گونه‌ای که باعث شده یک شخص بتواند در کشورمان با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی به انواع و اقسام وسایل و ادوات مورد نیاز و ضروری برای شروع به عملیات استخراج یا حفاری غیرمجاز دست پیدا کند. در حالی که مکرر اعلام شده است خرید و فروش این دست از ادوات غیرقانونی بوده و واجد وصف مجرمانه است، اما به دلیل ضعف قانون در وضع ضمانت‌های اجرایی لازم و بعضاً عدم اجرای صحیح کماکان شاهد جولان این معضل در عرصه میراث فرهنگی و انتشار مداوم اخباری مبنی بر انجام عملیات‌های کاوش غیرقانونی یا قاچاق اشیای باستانی هستیم. مجتبی گهستونی، فعال میراث فرهنگی با اشاره به افزایش 79درصدی سرقت، تجارت اشیای تاریخی و استفاده از فلزیاب در بازه زمانی 1395 تا 1399، گفته است؛ به اذعان قاطبه کارشناسان میراث فرهنگی علت عمده عارض شدن چنین مسئله‌ای وجود بدنه و تشکیلات متزلزل و سست یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی است که وظیفه اصلی آن حفاظت و حراست از آثار تاریخی و همچنین مقابله و مبارزه با هرگونه اقدام غیرمجاز در راستای نفی قوانین اکتشاف و قاچاق اشیای تاریخی است. وی نبود نیروی انسانی متخصص و متبحر، کمبود امکانات و وسایل لجستیک و همچنین نداشتن تشکیلات رسمی و شناخته‌شده در سطح جامعه را علت عدم اقتدار و تزلزل این ارگان مهم و حیاتی در حفظ میراث فرهنگی کشور دانست و افزود: با توجه به وجود چنین نواقص و کاستی‌هایی تاب‌آوری یگان حفاظت میراث فرهنگی در برابر اعمال غیرقانونی و حفاران غیرمجاز بسیار کم، ضعیف و شکننده است.

 اگرچه فقدان یک ساختار سازمانی وفادار به میراث طبیعی و تاریخی ایران دلیل اصلی بروز چنین تخلف‌ها و خسارت‌هایی است اما مواردی از برخورد با سوداگران وجود دارد که می‌توان به آنها دلخوش بود. برای نمونه خبرگزاری خبرآنلاین پیشتر در گزارشی به نقل از مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان خوزستان، نوشته است که «یک باند 15نفره حفاری غیرمجاز با حفر تونل‌های زیرزمینی اقدام به تخریب تپه‌جنگل از تپه‌های تاریخی نزدیک به چغازنبیل کرده بودند که همگی با همکاری نیروی انتظامی و مساعدت قوه قضائیه دستگیر شدند. حفاران غیرمجاز تپه‌جنگل حدود 11 میلیارد تومان به این تپه تاریخی خسارت وارد کرده‌اند. او درباره نحوه رسیدگی به پرونده این حفاران غیرمجاز نیز تاکید کرد: این پرونده خلاف روند معمول پرونده‌هایی که یک طرف آن میراث فرهنگی است، خوب پیش رفت و در مجموع مجازات حدود 85 سال زندان برای این حفاران غیرمجاز صادر شد. تپه‌جنگل تپه‌ای باستانی در استان خوزستان است که آثار سطح‌الارضی اشکانی و آثار عمیق‌تر دوره عیلامی دارد. این تپه در پنج‌کیلومتری ضلع شرقی موزه هفت‌تپه واقع شده و در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۸۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است».

 ممنوعیت تبلیغات، آسیب‌رسان به میراث فرهنگی

روند تخریب میراث تاریخی ایران روندی ادامه‌دار است. با این حال نهادهای مسئول گاه‌وبی‌گاه برای خالی نماندن عریضه، اقداماتی حقوقی، قضایی و اجرایی انجام می‌دهند که می‌توان برای نمونه به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 1400 اشاره کرد. خبرگزاری مهر در این‌باره نوشته است: مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی به بررسی ممنوعیت تبلیغات، آموزش و معرفی محصولات و خدمات غیرمجاز و آسیب‌رسان به میراث فرهنگی در رسانه‌های ارتباط جمعی داخلی و بین‌المللی و فضای مجازی پرداخته است. در این گزارش ضمن بیان برخی قوانین در این حوزه و آسیب‌های آن نوشته شده، یکی از مسائل جدی در حوزه حفاظت میراث فرهنگی، اقدامات غیرقانونی است که در زمینه اکتشاف تا استخراج آثار تاریخی-فرهنگی مدفون‌شده رخ می‌دهد. دستیابی یک‌شبه به گنج یا دفینه موجب اغوای جمعیت بسیاری شده و فرصت را برای تخریب یا قاچاق ثروت‌های ملی مردم ایران هموار کرده است. از آن جهت که قوانین موجود مسئله را به شکلی جامع و سیستماتیک بررسی نکرده است، دامنه عظیمی از خدمات و فعالیت‌های تبلیغاتی و آموزشی برای اکتشاف، حفاری و استخراج آثار تاریخی-فرهنگی شکل گرفته است. هر چند قانون‌گذار استفاده و تبلیغ فلزیاب را منوط به داشتن مجوز کرده اما احکام بازدارنده‌ای در نظر نگرفته است. همچنین محدودیت نگاه قوانین به نتایج نهایی مثل رخداد حفاری غیرمجاز در محوطه‌های ثبت‌شده و دیده نشدن سایر عناصر اثرگذار در شکل‌گیری این جرائم بخش مهمی از کاستی‌های قوانین موجود را شامل می‌شود. در حالی که ترکیب خدمات آموزشی و فضای مجازی، به عنوان پوششی برای فروش تجهیزات اکتشاف آثار تاریخی-فرهنگی، ایجاد تیم‌های غیرمتمرکز گنج‌یابی و برگزاری تورهای غیرقانونی آموزشی-عملیاتی در مناطق مختلف ایران بسترساز این حفاری‌هاست. به نظر می‌رسد ضمن به‌روزرسانی فصل نهم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با موضوع تخریب اموال تاریخی، فرهنگی (آخرین به‌روزرسانی در سال ۱۳۹۲) و همچنین به‌روزآوری قوانین مرتبط با این حوزه، لازم است قانونی جامع با هدف ممنوعیت تبلیغات، آموزش و معرفی محصولات و خدمات غیرمجاز و آسیب‌رسان به میراث فرهنگی در رسانه‌های ارتباط جمعی داخلی و بین‌المللی و فضاهای مجازی تدوین و تصویب شود. این گزارش با هدف آسیب‌شناسی قوانین مرتبط با تبلیغات، آموزش و معرفی محصولات و خدمات غیرمجاز و آسیب‌رسان به میراث فرهنگی تدوین شده و می‌تواند راهنمای تکمیل، اصلاح یا الحاق مواد قانونی موضوعه باشد. در بخش دیگری از این گزارش پس از بررسی قوانین موجود، آمده که مرور قوانین نشان می‌دهد که نگاه قانون‌گذار به موضوع حفاری و اکتشاف میراث فرهنگی بیشتر با تاکید بر محوطه‌های ثبتی است، در حالی که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کمتر از 10 درصد آثار تاریخی-فرهنگی دارای ارزش میراثی را در این فهرست قرار داده است. بنابراین کارآمدی این قوانین، مستلزم فعالیت بیشتر و هوشمندانه دستگاه مذکور در ثبت آثار ملی است. ضمناً توجه کلیدی قوانین به انجام فعل حفاری و اکتشاف است و تنها موضوعی که در زمینه پیشگیری از حفاری مطرح شده، مربوط به موضوع فلزیاب است. در این میان، موضوعات مرتبط با تبلیغات، آموزش و برگزاری تورهای کاربردی اکتشاف و حفاری مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین استفاده از این دستگاه‌ها تنها در صورتی قانونی است که با اخذ مجوز از وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همراه شود. هر چند اگر دستگاهی خلاف قانون کشف شود، پیامدی که برای مالک آن به همراه دارد، توقیف آن از سوی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است. جای توجه دارد که قانون‌گذار جرایم سنگین‌تری را متوجه افرادی کند که به صورت غیرمجاز و به جهت کشف اموال فرهنگی-تاریخی از فلزیاب استفاده می‌کنند. همچنین لازم است تدابیری اندیشیده شود که هر نوع کسب‌وکار و مالکیت غیرمجاز فلزیاب و سایر ابزار، ملزومات و فعالیت‌های مختص حفاری و اکتشاف میراث فرهنگی جرم‌انگاری شده و دارای قوانین بازدارنده باشد؛ همان‌طور که حمل سلاح از جهت خطراتی که به همراه دارد، شامل مجازات‌های بازدارنده است. جواد حیدریان

 

منبع : تجارت فردا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه