معرفی کتاب منگی
کتاب منگی که جایزهی لیورانتر را برای ژوئل اگلوف به ارمغان آورد، روایتگر زندگی ملالآور جوانی بینام است. او در کشتارگاه کار میکند و همواره با خود میگوید که بالاخره یک روز از این محل متعفن برای همیشه خواهد رفت. رمان منگی، اثری کاملاً نمادین است و این جوان مجهول نمایندهی تمام انسانهای دنیای مدرن محسوب میشود.
معرفی کتاب مغازه خودکشی | رمانی با طنز سیاه و تکاندهنده
موضوع کتاب منگی:
در رمان منگی (Etourdissement) شخصیت اصلی داستان نامی ندارد و این اقدام هوشمندانهی ژوئل اگلوف (Joel Egloff) باعث میشود شما به راحتی خود را جای آن شخص بگذارید و ارتباط برقرار کنید. در حقیقت برای هر کدام از شنوندگان رمان منگی این امکان وجود دارد که جای قهرمان داستان باشند.
شخصیت اصلی داستان، جوان کارگری است که از صبح تا شب در کشتارگاه کار میکند و از بوی بد آنجا دیگر جانش به لبش رسیده است. برخی از منتقدان کشتارگاه، داستان را نمادی از زندگی مدرن میدانند؛ چرا که به همان اندازه پر سر و صدا و ناخوشایند است.
راوی داستان که کارگر سادهای است با لحنی عامیانه ماجرا را شرح میدهد و همین موضوع به صمیمیت آن اضافه میکند. او زندگی سختی دارد و از وضعیت خود راضی نیست و در مواجهه با شرایط بد به خود میگوید: «بالاخره روزی از اینجا خواهم رفت.» این جوان تا شب زیر دست کارفرمایی ظالم کار میکند که از کارگران خود در سختترین وضعیت ممکن کار میکشد و آنها را به مرز جنون میرساند. شخصیت دیگر رمان منگی مادربزرگ راوی است که او شبها برای استراحت به خانهاش میرود.
برداشتی سطحی است اگر رمان منگی را اثری بدانید که میخواهد وضعیت کشتارگاههای فرانسه را به تصویر بکشد. در حقیقت ژوئل اگلوف با به تصویر کشیدن زندگی روزمره و ملالآور جوانی عادی، رمان خود را مانند آینهای در مقابلتان قرار میدهد و باعث میشود تصویر حقیقی خودتان را در این کتاب بیابید. به همین دلیل تا آخرین لحظات، نگران و پیگیر سرنوشت راوی هستید. از طرف دیگر، نویسندهی این رمان جذاب و شنیدنی، سابقهی فیلمنامهنویسی و کارگردانی دارد و همین موضوع قدرت توصیفات کتاب را بیشتر میکند.
نکوداشتهای کتاب منگی:
- سرشار از انسانیت. (Goodreads)
- غافلگیرکننده و بامزه. (Amazon)
- فراموش نشدنی! (Critiques Libres)
ژوئل اگلوف را بیشتر بشناسیم:
او در سال 1970 متولد شد و امروزه به عنوان نویسنده، کارگردان و فیلمنامهنویس شناخته میشود. اگلوف رشتهی تاریخ را در دانشگاه انتخاب کرد و پس از آن، تحصیلات خود را در دانشکدهی سینمای پاریس ادامه داد. اگلوف تا سالها در حوزهی سینما فعالیت داشت و فیلمنامههای بسیاری نوشت، حتی به عنوان دستیار کارگردان نیز در چندین پروژه مشارکت داشت، اما اکنون به صوت تمام وقت به نویسندگی میپردازد.
در بخشی از کتاب منگی می خوانیم:
به هر حال دلم برای کشتارگاه تنگ نمیشه، حتم دارم. من خرج زندگیام رو از اونجا درمیآرم مثل همهی اهالی اینجا یا تقریباً مثل همه. دیگرون یه مشت ترسواَن. ترجیح میدم دربارهشون حرف نزنم. من هیچوقت چیز دیگهای ندیدم خیلی وقته داره خون میریزه از این خونریزی طولانی سرسام گرفتم. از همون روز اول مادربزرگ صبح زود همراه من بیدار میشه تا برام قهوه درست کنه هر چی بهش میگم که لازم نیست این کارو بکنه که خودم تنها از پسش برمیام فایدهای نداره بیدار میشه.
نام کتاب | کتاب صوتی منگی |
نویسنده | ژوئل اگلوف |
مترجم | اصغر نوری |
ناشر چاپی | نشر افق |
دیدگاه تان را بنویسید