ارسال به دیگران پرینت

اقتصادی | اقتصاد هند

خیزش یک قدرت جدید اقتصادی | اقتصاد هند چقدر قوی است؟

هند، چین دوم نیست اما می‌تواند هم خودش را و هم دنیا را تغییر دهد. انتظار می‌رود نارندرا مودی شش هفته دیگر برای سومین دوره پیاپی به عنوان نخست‌وزیر هند انتخاب و جایگاهش به عنوان مهم‌ترین رهبر هند از زمان جواهر لعل نهرو تثبیت شود.

خیزش یک قدرت جدید اقتصادی | اقتصاد هند چقدر قوی است؟

هند، چین دوم نیست اما می‌تواند هم خودش را و هم دنیا را تغییر دهد. انتظار می‌رود نارندرا مودی شش هفته دیگر برای سومین دوره پیاپی به عنوان نخست‌وزیر هند انتخاب و جایگاهش به عنوان مهم‌ترین رهبر هند از زمان جواهر لعل نهرو تثبیت شود. پیروزی او که پسر یک چای‌فروش است در انتخابات پیش‌رو نشان از مهارت سیاسی، قدرت ایدئولوژی ملی‌گرای هندو و کمرنگ ‌شدن تدریجی باورهای دموکراتیک دارد. با این همه، برنده شدن مودی نشان می‌دهد که رای‌دهندگان اعم از مردم عادی یا نخبگان این احساس را دارند که او می‌تواند هند را به شکوفایی و قدرت برساند. هند تحت رهبری نارندرا مودی، تجربه‌ای از ثروتمند شدن در دوران جهانی‌زدایی و حاکمیت مقتدر است. اینکه آیا هند می‌تواند در طول 10 تا 20 سال آینده رشد سریعی داشته باشد و همزمان از ناآرامی‌ها دور بماند، نه‌تنها سرنوشت 4 /1 میلیارد نفر هندی بلکه اقتصاد جهان را تعیین می‌کند. همان‌طور که در گزارش ویژه اکونومیست از وضعیت اقتصاد هند نشان داده شد، فرمول مودی تا یک جایی جواب می‌دهد و کار می‌کند، اما اینکه آیا موفقیت هند می‌تواند همچنان ادامه‌دار باشد و آیا تداوم این موفقیت به در قدرت ماندن مودی بسته است یا نه، جای سوال است. هند در حال حاضر نرخ رشد اقتصادی حدود شش تا هفت‌درصدی دارد که سریع‌ترین نرخ رشد در میان کشورهای بزرگ است. داده‌های جدید نشان می‌دهد که شاخص اعتماد بخش خصوصی هند به بالاترین سطح خود از سال 2010 رسیده است. هند که امروز به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ جهان شناخته می‌شود، ممکن است تا سال 2027 به سومین اقتصاد جهان بعد از آمریکا و چین بدل شود. هند برای پیشروی در اقتصاد جهان از مسیرهای جدیدی بهره می‌برد. شرکت‌های آمریکایی 5 /1 میلیون کارمند در هند دارند یعنی تعداد کارمندان هندی شرکت‌های آمریکایی بیش از دیگر کشورهای خارجی است. بازار سهام هند از لحاظ ارزش چهارمین بازار جهان است و بازار صنعت هوانوردی آن در جایگاه سوم جهان قرار دارد. هند با خرید نفت روسیه قیمت‌های جهانی را تغییر می‌دهد. افزایش ثروت، نفوذ ژئوپولیتیک بیشتری برای هند به ارمغان آورده است و با تکیه بر همین توان است که با بالا گرفتن تنش در کانال سوئز، هند 10 ناو جنگی به خاورمیانه اعزام کرد. جو بایدن و دونالد ترامپ هم بدون هیچ مناقشه‌ای پذیرفته‌اند که هند یک بازیگر 

مستقل باقی بماند. اگر از هند توقع «چین بعدی» را دارید که با معجزه تولید صنعتی ایجاد شد، باید نگاهتان را تغییر دهید. هند در دوران رکود تجارت کالا و تولید ماشینی توسعه می‌یابد. بنابراین باید پیشاهنگ الگوی جدیدی برای رشد باشد. یکی از ستون‌های تداوم این رشد، که با دیگر برنامه‌های رشد مشابه است، برنامه عظیم زیرساخت‌هاست که یک بازار واحد گسترده ایجاد می‌کند. هند 149 فرودگاه دارد که نسبت به یک دهه قبل دو برابر شده است. همچنین هر سال 10 هزار کیلومتر جاده و 15 گیگاوات ظرفیت انرژی خورشیدی اضافه می‌کند. برخی از این زیرساخت‌ها از جمله نظام پرداخت‌های دیجیتال، بازارهای سرمایه مدرن و بانک‌ها و نظام مالیاتی دیجیتالی یکپارچه نامشهود هستند. همه این عوامل به شرکت‌ها امکان می‌دهد از مزیت ملی کاهش هزینه در برابر افزایش حجم تولید برخوردار شوند. ستون دوم که جدیدتر است، صادرات خدمات است که به 10 درصد از تولید ناخالص داخلی هند رسیده. تجارت جهانی خدمات همچنان در حال رشد است و شرکت‌های فناوری اطلاعات هند، مراکز بین‌المللی توانمندی ایجاد کرده‌اند که تحقیق و توسعه و خدماتی چون حقوق و حسابداری به شرکت‌های چندملیتی عرضه می‌کنند. اما با وجود پردیس‌های فناوری جدید، هند همچنان یک جامعه نیمه‌روستایی است. این مسئله سومین و آخرین ستون رشد هند را توضیح می‌دهد؛ یک الگوی جدید از نظام رفاهی که در آن صدها میلیون نفر از مردم فقیر هند یارانه سیستمی دریافت می‌کنند. داده‌های جدید نشان می‌دهند که سهم جمعیتی هند که با 15 /2 دلار در روز یعنی زیر خط فقر جهانی زندگی می‌کنند، از 12 درصد در سال 2011 به زیر پنج درصد در حال حاضر کاهش یافته است. اما نارندرا مودی شایسته چه اندازه اعتبار است؟ موفق‌ترین سیاست‌ها بر پایه یک برنامه لیبرال استوار است که در دهه‌های 1990 و 2000 در هند ظهور کرد که چیز غلطی ندارد. او شایسته اعتبار امروزی‌اش است چون توانست اصلاحات متوقف‌شده را پیش ببرد، روی تصمیم‌های کلیدی به‌طور شخصی نظارت کند و در نظام دیوانی با عقب‌ماندگی‌ها و مخالفت‌ها مقابله کند. برخی می‌گویند او سرمایه‌داری رفاقتی را گسترش داده است. با این حال، اگرچه برخی شرکت‌های بزرگ از این شرایط سود بردند اما انحصار در تجارت رو به کاهش و فساد در حال از بین رفتن است. همچنین کسب‌وکارها تنوع بالایی دارند. آقای مودی تلفیقی از یک مدیرعامل و یک پوپولیست است، او همان‌قدر از ارائه یک پاورپوینت لذت می‌برد که از گردهمایی و تجمعات مردمی و طرفدارانش. اگر او پیروز شود و پنج سال دیگر در قدرت بماند، هند با قدرت به پیش خواهد رفت و رشد خواهد کرد. طبقه متوسط نیز به رشد خود ادامه خواهد داد: بانک گلدمن ساکس که اکنون 20 درصد از کارمندانش در هند هستند می‌گوید امروز 60 میلیون نفر در هند بیش از 10 هزار دلار در سال درآمد کسب می‌کنند؛ که این تعداد تا سال 2027 به 100 میلیون نفر می‌رسد.

با وجود این، هند با یک مشکل دلهره‌آور مواجه است. از یک میلیارد نفر جمعیت در سن کار این کشور تنها 100 میلیون نفر شغل رسمی دارند. مابقی این جمعیت اکثراً بیکارند یا کارهای موقتی و فصلی دارند. شروع به کار متواضعانه آقای مودی به او این امکان را داد که با این گروه از مردم ارتباط برقرار کند. او برای جذب بخشی از نیروی آماده به کار از برنامه مشوق دولتی برای بهبود تولید استفاده می‌کند. اما حتی اگر این برنامه به اهداف خود برسد، تنها هفت میلیون شغل ایجاد می‌کند. از طرفی برنامه شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، برای جهش صادرات کار آقای مودی را سخت‌تر می‌کند.

اقتصاد هند برای پایدارسازی رشد خود باید اشتغال انبوه ایجاد کند. یکی از راه‌ها، بزرگ‌تر شدن بخش فناوری اطلاعات است که به عنوان یک قطب دیجیتالی‌سازی جهان عمل کند و همچنین مجموعه‌ای از صنایع صادراتی شامل مالی دیجیتال، غذایی و دفاعی، که حداقل در صنعت دفاعی اتحاد قوی‌تر با آمریکا می‌تواند کمک‌کننده باشد. هزینه کارگران در این صنایع نیز می‌تواند در سایر بخش‌ها از جمله ساخت‌وساز و هتلداری اشتغال ایجاد کند. یک بازار داخلی واحد و کارآمد بهره‌وری کلی را افزایش می‌دهد و رفاهی که به درستی هدف‌گذاری شده است، می‌تواند به گروه‌های جامانده و کم‌برخوردار کمک کند. برای دستیابی به این اهداف، هند باید بخش آموزش و کشاورزی خود را متحول کند و امکان مهاجرت بیشتر افراد از شهرهای شمالی پرجمعیت را به سمت شهرهای جنوبی و غربی فراهم کند. اگر عملکرد آقای مودی را با این معیارهای استاندارد بررسی کنیم، او حرف زیادی برای گفتن ندارد. حزب او، بهاراتیا جاناتا، استعداد و ایده‌هایی دارد، اما بیشتر روی ایدئولوژی خود و مسلمان‌ستیزی خشونت‌آمیز متمرکز است. رشد غیرلیبرال، مخالفت سیاسی و آزادی بیان را محدود کرده است. این واقعیت که شرکت‌ها از آقای مودی می‌ترسند می‌تواند توضیح‌دهنده این باشد که چرا هنوز موج سرمایه‌گذاری شکل نگرفته است. روند آماده کردن عموم برای تغییرات اجتماعی گسترده در دهه 2030 هنوز به اندازه کافی پیش نرفته است. بازسازی نظام آموزشی، شهرها و کشاورزی نیاز به همکاری دولت‌های محلی دارد که به‌وسیله بهاراتیا جاناتا اداره نمی‌شوند، و گروه‌های اجتماعی هم در کار خود با اخلال مواجه می‌شوند و سیاست بازدارنده آقای مودی بسیاری از این گروه‌ها را از او دور کرده است.

لی کوان یو یا اردوغان؟

سوالی که درباره هند و اقتصاد بسیار بزرگ آن وجود دارد این نیست که آیا نارندرا مودی پیروز می‌شود یا نه، بلکه این است که آیا او هم رشد خواهد کرد؟ او در 73سالگی ممکن است قدرت مدیریت خود را روبه افول بیابد. برای ایجاد یک دستور کار اصلاحی جدید، در سطح همان برنامه‌ای که در دهه 1990 ظهور کرد، و برای پرورش و تغذیه یک اقتصاد پررونق مبتنی بر دانش که به مردم برای ایده‌هایشان پاداش می‌دهد، او باید انگیزه‌های استبدادی خود را تعدیل کند. همچنین برای جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی بیشتر و یافتن یک جانشین با تفکر رشد، حزب او باید «سیاست‌های شوونیستی» خود را مهار کند. در غیر این صورت، ماموریت نوسازی ملی آقای مودی نخواهد توانست به تعهدات و وعده‌های خود عمل کند.

99

چشم‌انداز توسعه

برای رسیدن به رشد و حفظ کردن شانس مبارزه برای بهبود و افزایش رشد، آینده باید متفاوت باشد. به دلیل تنوع قابل توجه این کشور، هیچ مسئله‌ای در سطح ملی، راه‌حل ساده‌ای ندارد. این کشور به همه چیز نیاز دارد، از افزایش رقابت در بخش‌هایی با کار بسیار فشرده مانند صنعت نساجی گرفته تا قدرت رو به رشد در بخش‌های فناوری پیشرفته که خدمات و تولید را با هم ترکیب می‌کنند. این امر مستلزم یک بازار واحد عمیق‌تر برای تقویت کسب‌وکارهای داخلی، نوآوری بیشتر برای صادرات در بازارهای جهانی، و دولتی قوی‌تر است که خدمات اولیه را برای اطمینان از رها شدن استعدادهای جوان فراوان هند ارائه می‌کند.

در دو دوره نخست‌وزیری آقای مودی، هند در برخی از این موارد پیشرفت داشته است. بخش مالی پاکسازی شده و از اعتبار جهانی رو به رشدی برخوردار است. بخش شرکتی دارای بازدهی بالاتر از میانگین جهانی است. این نشان‌دهنده یک محیط کسب‌وکار سالم‌تر، از جمله نظام مالیاتی کالاها و خدمات است که از سال 2017 به کار گرفته شد، که در تمامی حوزه‌های دولتی برقرار شده است و درآمدهایی بیش از درآمدهای نظام دولتی قدیمی ایجاد می‌کند. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های عمومی در حال افزایش است. شبکه راه‌های ارتباطی ملی طی 10 سال گذشته بیش از 60 درصد رشد داشته که دو برابر نرخ رشد یک دهه پیش از آن است.

زیرساخت دیجیتال رشد چشمگیرتر داشته است. ایجاد نظام هویت ملی به نام Aadhaar که به‌وسیله دولت قبلی آغاز شد، پایه و اساس نظام پرداختی را ایجاد کرد که 300 میلیون هندی هر ماه از آن استفاده می‌کنند و اکثر خانوارها را قادر کرده حساب بانکی داشته باشند. پرداخت‌های رفاهی اکنون به صورت الکترونیکی انجام می‌شود و دسترسی به اعتبار آسان‌تر شده است. تعداد ثبت شرکت‌های تجاری جدید در هند از سال 2015 سه برابر شده است.

اما هنوز نمی‌توان چشم بر کم و کاستی‌های اقتصاد هند بست. بازار کار ضعیف است و اکثریت هندی‌ها کم کار گیر می‌آورند یا کلاً جزو نیروهای بیکار هستند. این شرایط مصرف داخلی را محدود می‌کند و رشد صادرات به‌تنهایی این کمبود را جبران نمی‌کند. نظام آموزشی هند تا حدودی مقصر است و شهرها فاقد نظام‌مندی لازم برای جابه‌جایی گسترده مردم از مناطق روستایی به شهری هستند که یک امتیاز بالقوه برای بالا بردن بهره‌وری است. رسیدگی به این مسائل نیاز به همکاری بسیار بیشتری بین دولت مرکزی و ایالتی در مورد اصلاحات مالی دارد، در حالی که برقراری روابط بهتر با دولت‌های ایالتی مطلوب آقای مودی نبوده است. برخی دولت‌های ایالتی به‌وسیله سیاستمدارانی نزدیک به نخست‌وزیر اداره می‌شوند، اما اغلبشان چنین وضعیتی ندارند.

سبک مدیریت مقتدرانه آقای مودی مزایایی داشته، از جمله اینکه برخی از پروژه‌های بزرگ ملی پیشرفت کرده است. با این حال به نظر می‌رسد حکومت مودی به سمت اقتدار بیشتر و رویکرد استبدادی فزاینده منحرف شده است. البته ساختار سیاسی اساسی کشور هند هنوز دموکراتیک است، بنابراین ایجاد اجماع ملی یک نیاز اساسی است. 30 سال اصلاحات بنیادین، زیرساختی را برای هند ایجاد کرده تا به اقتصاد مقیاس (هزینه کمتر برای تولید بیشتر) برسد. هند برای دستیابی به ظرفیت‌هایش به یک دستور کار جدید مانند برنامه سال 1991 نیاز دارد. در بررسی چشم‌انداز برای تعیین اینکه هند به کجا می‌رود، نقطه خوب برای شروع همان‌جایی است که ضعف را به قدرت تبدیل کرده است: بخش مالی.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه