ارسال به دیگران پرینت

سکوت کردن | وقت سکوت کردن

وقت هایی که باید سکوت کنی رو بشناس! | ۹ موقعیتی که سکوت کردن لازم است

با ادامه دادن بحثی که راه به جایی نمی‌برد دارید انرژی‌تان را هدر می‌دهید. تنها اتفاقی که میفتید این است که شما اوضاع را پیچیده‌تر و حل آن را مشکل‌تر می‌کنید. با سکوت کردن در این موقعیت کمک می‌کنید که از هیجان درگیری کاسته شود و می‌توانید در موقعیت مناسب دوباره به بحث برگردید.

وقت هایی که باید سکوت کنی رو بشناس! | ۹ موقعیتی که سکوت کردن لازم است

۹ موقعیتی که سکوت کردن لازم است

با ادامه دادن بحثی که راه به جایی نمی‌برد دارید انرژی‌تان را هدر می‌دهید.  تنها اتفاقی که میفتید این است که شما اوضاع را پیچیده‌تر و حل آن را مشکل‌تر می‌کنید. با سکوت کردن در این موقعیت کمک می‌کنید که از هیجان درگیری کاسته شود و می‌توانید در موقعیت مناسب دوباره به بحث برگردید.

۹ موقعیتی که سکوت کردن لازم است

درواقع در این موقعیت‌ها با بیان عقیده‌تان ممکن است به خودتان آسیب بیش‌تری بزنید یا استرس بیش‌تری برای خودتان ایجاد کنید. یادگیری و تمیز دادن این دو موقعیت نیاز به تجربه سالیان سال زندگی دارد. اما ما چند موقعیت را در راهنماتو با شما به اشتراک می‌گذاریم:

1.وقتی خشمگین و احساساتی شده‌اید

موقعیت وسوسه‌کننده‌ای است. وقتی عصبانی هستید و احساسات احاطه‌تان کرده است، طبیعی است که بخواهید این بار را از روی سینه‌تان بردارید و خشم‌تان را خالی کنید. ممکن است بعضی‌ها به شما بگویند که انجام این کار خیلی هم به نفع‌تان است. اما این کار ممکن است خیلی زود باعث شود که کوهی از مشکلات بیش‌تر را برای خودتان ایجاد کنید. سکوت در چنین موقعیت‌هایی به شما امکان و فرصت بازاندیشی و فکر کردن می‌دهد. به شما امکان می‌دهد بیندیشید که آیا در این موقعیت واکنش افراطی‌ داشتید یا نه و البته اگر سکوت کنید چیزی نمی‌گویید که بعدا از گفتنش پشیمان شوید.  یادتان باشد احساسات می‌آیند و می‌روند اما واژگان، به خصوص واژگان آسیب‌زننده، نمی‌توانند از حافظه افراد پاک شوند.  بنابراین قبل از اینکه چیزی بگویید، اطمینان حاصل کنید که به قدر کافی خونسرد هستید و آنچه می‌گویید از جایگاه خشم و احساسات شدید نیست.

2.وسط جروبحث که هیچ‌ حرف سازنده‌ای مبادله نمی‌شود

همه ما درگیر جر و بحث‌های این چنینی شده‌ایم. شما و شریک عاطفی‌تان، دوست‌تان یا والدین‌تان بارها درگیر این چرخه شده‌اید. شاید یکی از شما یا هردو نفرتان غیرمنطقی هستید. یا شاید نفر دیگر از هم‌نظر شدن با شما خودداری می‌کند. در هر دو حالت هر دو نفرتان می‌خواهید حرف آخر را بزنید. ارزشش را ندارد.  با ادامه دادن بحثی که راه به جایی نمی‌برد دارید انرژی‌تان را هدر می‌دهید.  تنها اتفاقی که میفتید این است که شما اوضاع را پیچیده‌تر و حل آن را مشکل‌تر می‌کنید. با سکوت کردن در این موقعیت کمک می‌کنید که از هیجان درگیری کاسته شود و می‌توانید در موقعیت مناسب دوباره به بحث برگردید.

3.وقتی همه حقایق را نمی‌دانید

وقتی همه جوانب یک رویداد را نمی‌دانید، هیچ ایرادی ندارد که بگویید: «چیز زیادی درباره این مسئله نمی‌دانم، بنابراین نمی‌توانم عقیده‌ام را درباره این مسئله با شما به اشتراک بگذارم» یا اصلا چیزی نگویید و سکوت کنید.  درغیراینصورت ممکن است که اطلاعات غلط درباره آن موضوع منتشر کنید یا مفروضات اشتباهی بسازید و چیزهایی بگویید که هیچ‌چیزی درباره‌شان نمی‌دانید.

x

4.وقتی شنونده بودن اهمیت بیش‌تری دارد

موقعیت‌هایی هستند که بعدها آرزوها می‌کنید ای کاش در آن‌ها سکوت کرده بودید:

وقتی کسی دارد یک تجربه شخصی، مهم و حساس را با شما در میان می‌گذارد.

وقتی شخصی دارد درباره احساساتش صحبت می‌کند.

وقتی شخصی اوقات سختی را می‌گذراند و فقط نیاز دارد که شما شنونده باشید.

وسوسه‌کننده است که در این موقعیت‌ها وسط حرف طرف بپرید و بخواهید تجربه‌های خودتان را با او به اشتراک بگذارید. اما  حرف زدن فقط یکی از شیوه‌های ارتباط و نشان دادن درک‌تان از طرف مقابل و بیان این نکته است که می‌دانید او چه اوقات سختی را می‌گذراند.  درنهایت، بعضی اوقات ما آدم‌ها فقط دلمان می‌خواهد حرف بزنیم و طرف مقابل فقط فعالانه به ما گوش بدهد. برای اینکه این اتفاق بیفتد، باید فقط بشنوید و از قطع کردن حرف طرف مقابل یا پریدن وسط حرف‌های او جدا خودداری کنید.

5.موقعیت‌هایی که نیاز به رازداری دارند

اگر یک توافق محرمانه را نقض کنید، چه این قرارداد یک دعوای شخصی یا سیاست سازمانی باشد، می‌تواند پیامدهای جدی برایتان داشته باشد. بنابراین حتی اگر خیلی وسوسه‌کننده است که درباره این رازها به دوست 20ساله‌ای که معتمدترین فرد زندگی‌تان است، اطلاعات بدهید، این کار را نکنید. فقط کافی است که کسی چیزی از دهانش بپرد و شما به دردسر بیفتید.

6.وقتی زمان مناسب نیست

زمان‌بندی همه چیز است.  حتی اگر چیزی که می‌خواهید بگویید مهم است باید در زمان درست آن را بگویید که موقعیت را بدتر نکند.  برای همین است که بهتر است سکوت کنید و برای فرصت مناسب منتظر بمانید. مثلا ممکن است بخواهید به دوستی که با شما در یک واحد آپارتمان زندگی می‌کند درباره بعضی از عادت‌های آزاردهنده‌اش بگویید، اما می‌بینید که او به خاطر موضوعی استرس دارد، برای همین می‌گذارید برای یک موقعیت بهتر. ولی اگر به محض اینکه او به خانه می‌آید این مسئله را با او در میان بگذارید ممکن است با واکنش‌های شدید مواجه شوید. اگر اجازه دهید در موقعیتی مناسب این مسئله را با او مطرح کنید، متوجه می‌شوید که مکالمات شما سازنده‌تر می‌شود. حتی می‌توانید موقعیت مناسب را با دعوت کردن او به یک فنجان چای بسازید و آن‌وقت او ممکن است با همه حرف‌های شما موافقت کند. فقط باید قدرت زمان‌بندی را بلد باشید.

7.وقتی مکان مناسب‌تان برای صحبت کردن نیست

اگر گفت‌وگو به شما ربطی ندارد یا کسی از شما نظری نمی‌خواهد لازم نیست حرفی بزنید. اگر صحبت کردن شما در آن موقعیت بی‌احترامی به دیگران محسوب می‌شود یا دلتان نمی‌خواهد پایتان به موقعیت‌های احساساتی دیگران کشیده شود، بهتر است که سکوت کنید. مثلا ممکن است اتفاقی شنونده شکایت‌های کسی از کسی باشید و درحالیکه او نظری از شما نخواسته بخواهید به او مشورت بدهید. این اقدام می‌تواند با انتقادهای شدید مواجه شود.  بهترین کار این نیست در موقعیتی که به شما ارتباطی ندارد و نگرانی شما نیست، ارزش سکوت کردن را دریابید.

8.وقتی سکوت می‌تواند از شدت یک موقعیت احساسی کم کند

فرقی نمی‌کند خانه، محیط عمومی یا اتاق کارمندان باشد، گاهی ساکت ماندن بهترین راه برای کم کردن از تنش یک موقعیت است. مثلا فرض کنید که در محیطی شلوغ در صف ایستاده‌اید و نفر جلویی شما تصور می‌کند که دارید او را هل می‌دهید. شما این کار را نمی‌کنید درواقع آدم‌هایی که پشت سرتان هستند دارند این کار را می‌کنند. ممکن است بخواهید در این موقعیت به او توضیح دهید که شما نیستید و بقیه هستند اما به نظر می‌رسد او فقط به دنبال مقصری برای دعواست.  بنابراین به جای آنکه خودتان را وارد یک دعوای ناخواسته کنید، بهتر است دهانتان را بسته نگه دارید و بگذارید هر چه دلش می‌خواهد بگوید.  سخت است اما خونسردی و سکوت را حفظ کنید. تصور کنید در چنین موقعیتی اگر هر دو طرف تلاش کنند حرفشان را به کرسی بنشانند چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد.

9.وقتی سوالی از شما پرسیده می‌شود که نباید پاسخ دهید

و در آخر، وقتی کسی از شما سوالی می‌پرسد که دوست ندارید یا نمی‌خواهید یا نیازی نمی‌بینید پاسخ دهید بهتر است که سکوت کنید. این اتفاق در این موقعیت‌ها ممکن است رخ دهد:

پرسش نامناسب است.

می‌تواند شما را وارد دعوا و بحث کند.

سوالی است که می‌خواهد اطلاعاتی درباره رازی شخصی از شما استخراج کند.

واضح است که در این موقعیت‌ها می‌توانید قاطعانه «نه» بگویید؛ قاطعانه نباید به شخصی که دارد تحریک‌تان می‌کند تا از شما اطلاعات بگیرد یا از اطلاعات شما استفاده کند، چیزی بگویید. حتی اگر خیلی قانع‌کننده از شما حرف می‌کشند یا حس می‌کنید که بار این راز روی سینه‌تان سنگینی می‌کند، بهتر است که روی پیامدهایی که گفتن این حرف در آینده برایتان دارد تمرکز کنید و سعی کنید سکوت کنید. می‌دانیم اصلا کار راحتی نیست اما از بدتر شدن اوضاع در آینده پیشگیری می‌کنید.

سخن آخر

این‌ها فقط 9موقعیت بود که سکوت در آن‌ها بهتر از حرف زدن است. درنهایت، این مهارتی است که باید رویش کار کنید. کار سختی است اما رسیدن به این حد از خویشتن‌داری شدنی است. با تمرین کردن در این مهارت هم بهتر می‌شوید. 

منبع : راهنماتو
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه