به گزارش خبرنگار ۵۵ آنلاین، به نقل از لیلا اسلامی، نقاش معاصر:
من لیلا اسلامی، کارشناس ارشد نقاشی هستم. چهار نمایشگاه انفرادی داشتم. عضو پیوستهی انجمن نقاشان و عضو توسعه مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد هستم. سالها مشغول به تدریس بودهام. نمایشگاه بوهمیا ۱ سال گذشته برگزار شد و بوهمیا ۲ در امتداد آن دی ماه پیش رو برگزار میشود.
ادبیات و قصهگویی همواره الهامبخش کارهای من بوده است. در واقع من خودم را وامدار ادبیات و به خصوص فلسفهی شرق میدانم. با توجه به مطالعاتی که سالها در این زمینه داشتم، توانستهام آن چه را که امروز در هنر خودم استفاده میکنم، از ادبیات بگیرم. قطعا هنرمندان دورهی کلاسیک خیلی روی کارنامهی من تاثیر گذاشتهاند. چون من از هنرستان نقاشی را شروع کردهام و از کودکی علاقهمند و مشغول به نقاشی بودم، در هنرستان تاریخ هنر را خواندم، یک سری مطالعات هنری داشتم، بعد وارد دانشگاه شدم و به مقاطع بالاتر رفتم و در تمام این دورانها مدام در جریان مسائل دورهی کلاسیک و رنسانس بودم. کارهای ربنس، بروگل، کاواجیو، رافائل و تمام هنرمندان دورهی رنسانس من را تحت تاثیر قرار داده و به آنها علاقه دارم.
از هنرمندان معاصر هم دیوید هاکنی، مارک تنسی, مارسل دوشان و غیره. اینها روی جهانبینی من تاثیر گذاشتند. و در واقع نوع نگرش من را به هنر توانستند سر و سامان بدهند.
چون کارهای من در واقع روایتمحور است، نیاز داشتم که این قصه گویی را غیر از ادبیات از سینما هم بگیرم.
یعنی من با توجه به فیلمهایی که میبینم یا میدیدم، توانستم این روایتگری را در کارهایم و در پردههای نقاشی گسترش بدهم و با مطالعاتی که از منظرهای فرهنگی و طبقات اجتماعی و محلی، بومی، در حال مطالعه و جستجوی آن بودم، با سبک بوهمیا آشنا شدم که در واقع میتوانیم آن را نوعی فرهنگ نیز بدانیم. فرهنگ آدمهایی که نوع نگرششان به زندگی یک مقدار متفاوت است و یک نوع سادهانگاری همراه با صرفهجویی دارند، همراه با عشقهایی که چندان دست و پا گیر نیستند. در مورد پوشش آنها، نوع موسیقی که گوش میدهند و غیره مطالعه کردم. با آنها آشنا شدم و احساس کردم به تجربیات زیستهی من خیلی نزدیک هستند. این نزدیکی با زیست من و این آدمها برایم جذاب بود. این را آوردم در کارهای خودم و احساس کردم میتوانم از آن برای روایتهای جنسیتی، قومیتی، هویت، سنتها، تاریخ هنر آن منطقه، المانهای معماری، استفاده از نشانههای شرقی و غیره استفاده کنم. این منابع دست من را برای مکانمند کردن آثارم خیلی باز گذاشت، که خیلی برایم اهمیت دارد. در واقع معماری در آثار من جایگاه ویژهای دارد و این مکانمند بودن، این خاستگاه هنری برایم محسوب میشود. زیرا اثر هنری زمانی از شیئیّت خودش جدا میشود که در نزاع این پیدا و پنهان باشد. من در روایتهایم انگار یک پیکاری وجود داشته باشد که مدام در لایههای مختلف وارد میشوند. از زیر به رو، از رو به زیر. انگار در حال یک جوشش و تنیدگی هستند. روایتهایم را سعی کردم روی یک پایهی مبانی هنرهای تجسمی بنا کنم که در واقع ساختار کار را بتوانم با مبانی هنرهای تجسمی کنترل کنم. که واقعا دوستش دارم و از هنرستان دغدغهام بوده است. بازیهای خط و نقطه و در واقع این جذابیتهای بصری که در لابهلای آن ایجاد میشود برایم خیلی خوشایند است و انگار میرسم به آن عالم پویایی که دنبالش هستم. و رمزآلود میکند قضیه را. انگار تو مدام در حال ساختن و ویران کردن هستی. یک رفت و آمدی در آثار من ایجاد میشود که به تفکر بوهمیا نزدیک است.
نمیشود گفت که من الان قائل به این زیست هستم ولی چون شباهتهایی هم هست و چون مرتب در کنش و واکنش این مسیر هستم، خودم هم انگار داخل این روایت قرار گرفتم و بخشی از زیست من شده است. از صبح تا شب و شب تا صبح من.
نمایشگاه بوهمیا ۲ از روز جمعه ۲۲ دی، تا جمعه ۲۷ دی در گالری کاما، به آدرس تهران، بلوار نلسون ماندلا، خیابان دیدار شمالی، کوچهی کیش شرقی، پلاک ۲۰ برگزار میشود.
بازدید همه روزه، به جز شنبهها، از ساعت ۱۷ تا ۲۰ برای عموم و علاقهمندان آزاد است.
دیدگاه تان را بنویسید