داستان ترکیه
پل زمینی آسیا-اروپاست و وارث امپراتوریهای بزرگ عثمانی و بیزانس! استانبول گرانیگاه کشور است و مرکز شبکه دریایی سیاه—اژه-مدیترانه. جغرافیا قدرت میبخشد ولی ضربه هم میزند: زیر فشار زمینی شرقی-غربی و دریایی شمالی-جنوبی است: استقلال کامل پرهیاهو کشور کالایی است نایاب!
جغرافیا رقیب را نیز مشخص میکند: از نبرد حران (۵۳ پ.م.)حاکم فلات آناتولی تنها رقیب حاکم فلات ایران برای کنترل سرزمینهای هموار خاورمیانه بوده. رقابت اشکانی-روم، ساسانی-بیزانس، صفوی/نادر-عثمانی در سه محور جغرافیایی جنوبی (حلب-موصل)، میانی (دیاربکر-تبریز) و شمالی (ایروان-باکو) بود.
امروزه ترکیه از چهار طریق برای ایران مشکل ایجاد کرده:
۱. ترکیه مانورهای خود را بر کمربند شکسته ژئوپلتیکی متمرکز کرده: بر مناطق جغرافیایی مهم که بستر تنشهای درونی قومی و فشارهای بیرونی قدرتهای بزرگ است. بالکان و قفقاز مثال اعلای این مفهوم است و ترکیه در میانه این دو جایگرفته!
۲. ترکیه از مرزهای کنونی خود راضی نیست. کشوری که تا یکسده پیش بر بخشهایی از آسیا، اروپا و آفریقا حکم میراند، نمیتواند عظمت گذشته را بفراموشی بسپرد. از این رو، بیشتر سیاستمداران ترک سودای احیای عهد ملی دارند: گاه با اسلامگرایی و گاه با پانتورکیسم؛ هر دو اما در خدمت آنکارا!
۳. ترکیه سودای دورزدن قلمرو ایران با سیاست کریدوری خود دارد. کمربندبایرام آرزوی آنکاراست و از ترکیب کریدور میانی و کریدور ترنسکاسپین و پیوند آن به کریدور زنگزور پدید میآید و پیشدرآمد شورای ترک خواهدبود. اهمیت زنگزور را در اتصال مستقیم ترکیه به قفقاز و آسیایمرکزی ببینید!
ترکیه بستر شکلگیری ذهنیت چالدرانی شده؛ ذهنیتی برآمده از رقابت دیرین با ایران: چیرگی حاکم فلات آناتولی بر خاورمیانه تنها از راه شکستدادن حاکم فلات ایران میگذرد، همانگونه که سلطان سلیم در نبرد چالدران شاه اسماعیل را شکست داد. ابراهیم کاراگول، سردبیر ینیشفق، نماد این است.
همچنین، شکست در سوریه و کودتای نافرجام ۲۰۱۶باعث شد آنکارا بتدریج نوعثمانیگرایی را بکناری گذارد و استراتژی نوین قرن ترکیه را درپیش بگیرد. برخلاف نگاه نخستین که نفوذ در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا را دنبال میکرد، نگاه جدید نفوذ در آسیایمرکزی، قفقاز و مدیترانه شرقی را میجوید.
داستان قرن ترکیه
«به تمامی بشریت مژده میدهم که قرنترکیه نام انقلابی است که دموکراسی، پیشرفت،صلح و رفاه را به جهان خواهدبرد.» اردوغان که سودای تبدیل ترکیه به یکی از ده اقتصاد برتر جهان دارد از استراتژی قرن ترکیه رونماییکرد;استراتژی که ظاهرا پایان نوعثمانیگرایی را رقم زده است.
اردوغان به سلیم و سلطان عبدالحمیدِ پاناسلامیست علاقمند است. او فرصت بیشتر و تهدید بیشتر برای ایران فراهم کرده و پیروزیش راه تنفسی اقتصادی ایران را بازنگهمیدارد ولی در قفقاز سرشاخ میشود. اگر نوعثمانیگرایی به درگیری در حلب انجامید، قرن ترکیه به برخورد در زنگزور میانجامد.
کمال قلیچداراوغلو علوی است. علویان ترکیه (با علویان سوریه یا نصیریه اشتباه نشود!) در کنار امامان ۱۲ گانه شیعه، به شاه اسماعیل، حاجی بکتاش و شیخ صفیالدین ارادت دارند. بدلیل نگاه منفی به روحانیت شیعی و سنی، به نیرویی اصلی برای سکولاریسم، غربگرایی و ضداسلامگرایی در ترکیه تبدیل شدند.
کمال فرصت کمتری به ایران در دورزدن تحریمها میدهد ولی تهدید کمتری نیز در قفقاز ایجاد میکند. ورای این انتخابات سرنوشتساز، ایران باید مدل همکاری رقابت (Co-opetition) را با ترکیه درپیش گیرد. بسیاری از این نکات را دو سال پیش اشارهکردم اما شنوندهای نبود!
دیدگاه تان را بنویسید