در این پرونده که در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد زنی جوان از مدیر ساختمان محل زندگی اش شکایت کرد و گفت: مدتی قبل به یک مجتمع مسکونی نقل مکان کردم روز حادثه مدیر ساختمان زنگ در خانه ما را زد و به بهانه اینکه می خواهد ببیند سقف حمام چکه می کند یا نه وارد خانه شد و بعد از اینکه حمام را بازدید کرد خودش وارد سالن شد و شروع به صحبت و درددل کرد بعد هم ناگهان به من نزدیک شد و مرا مورد تعرض قرار داد.
اما مدیر ساختمان که احضار شده بود ضمن رد این اتهام گفت: این زن دروغ می گوید. من سال ها در آن ساختمان زندگی کردهام و مدیر هستم این زن به من گفت که مطلقه است و به من پیشنهاد داد با او دوست شوم و اگر از همدیگر خوشمان آمد ازدواج کنیم. من گفتم دوست ندارم کار خلاف شرع و اخلاق بکنم حاضرم او را صیغه کنم و مدتی با هم رابطه داشته باشیم و اگر رابطه موفق بود با هم ازدواج دائم می کنیم و او هم قبول کرد. بعد صیغه محرمیت خواندیم. اما نمی دانم چرا او از من شکایت کرده است.با توجه به دفاعیات متهم و مدارکی که شاکی ارائه داد قضات شعبه 11 برای تصمیم گیری در خصوص این پرونده وارد شور شدند.
بعضی ها خیلی خطرناک هستند.امان ازهوای نفس.خدایالحظه ای مارابه خودمان وانگذار