وان اسمیت مرد متواضع امریکایی که حرفهاش قالیشویی است هنگامی که برای پاک کردن لکههای فرش به خانه یکی از مشتریان همیشگیاش رفت اعتراف کرد میتواند بهطور سلیس به هشت زبان انگلیسی، اسپانیایی، بلغاری، چک، پرتغالی، رومانیایی، روسی و اسلواکی صحبت کند. اما قضیه همینجا تمام نمیشود، او میگوید ۲۵ زبان دیگر را هم تا حدودی بلد است.
اما او هنوز هم در توصیف تواناییهایش شکسته نفسی میکند. او در واقع در ۳۷ زبان مختلف سررشته دارد. ۲۴ تای آنها را به اندازهای خوب صحبت میکند که میتواند مکالمات طولانی داشته باشد، میتواند به هشت الفبا بخواند و بنویسد و به زبان اشاره ایتالیایی، فنلاندی و امریکایی داستان بگوید. کیفیت لهجه اسمیت به زبانهای هلندی و کاتالانهای هلند و اسپانیا خیرهکننده است.
او یک چندزبانه (polyglot) واقعی است. از این غیرمعمولتر hyperpolyglot ها هستند که بر اساس تعاریف به کسی اطلاق میشود که میتواند به ۱۱ زبان یا بیشتر صحبت کند. هرچه این اعداد بزرگتر باشد، پیدا کردن افرادی که در این تعاریف بگنجند دشوارتر خواهد بود. اما موارد مستند زیادی از اینگونه افسانههای زبانی وجود داشته که هریک سوالاتی در مورد محدودیتهای بالقوه انسانی مطرح میکند.
اسمیت به چه زبانهایی صحبت میکند؟
Hyperpolyglotهایی مثل اسمیت از سطوح مختلفی از تخصص در زبانهای مختلف برخوردارند. او تواناییهای خود را اینگونه تعریف میکند.
روان: او میتواند به راحتی درباره هر موضوعی به این زبانها گفتوگو کند، بدون مشکل بنویسد و بخواند: انگلیسی، اسپانیایی، بلغاری، چک، پرتغالی، رومانیایی، روسی و اسلواکی.
محاوره: قادر به گفتوگوهای عمیق در مورد طیف گستردهای از موضوعات به این زبانهاست و گاهی مجبور است برای فکر کردن به کلمات، خواندن و نوشتن مکث کند: کروات، فنلاندی، ایتالیایی، لتونی، ناهواتلی، صربی.
متوسط: میتواند درباره بسیاری از موضوعات مکالمات ساده انجام دهد اما ممکن است به مکث بیشتری نیاز داشته باشد. او میتواند به این زبانها بخواند و کمی بنویسد: زبان اشاره امریکایی، کاتالان، هلندی، فرانسوی، آلمانی، مجارستانی، ایسلندی، لایرلندی، نروژی، لهستانی.
پایه: میتواند عبارات مختلفی در مورد موضوعات اساسی مثل زندگی روزمره و سفر را بگوید و متوجه شود. به برخی از این زبانها میتواند بنویسد و بخواند، اما نه همه: امهری (زبان کشور اتیوپی)، عربی، استونیایی، گرجی، یونانی، عبری، اندونزیایی، ژاپنی، لاکوتا، لیتوانیایی، ماندرین، ناواهو، سالیش، سینهالی، سوئدی، اوکراینی، ولزی.
او همچنین کمی به زبانهای مغولی و ویتنامی آشنایی دارد.
اما وان اسمیت چطور به اینجا رسید؟ در مغز او چه میگذرد؟ و چرا برای امرار معاش شغل قالیشویی را انتخاب کرده است؟ او میگوید علاقهای به تحت تاثیر قرار دادن دیگران ندارد. او نامها، اعداد، تاریخها و صداها را بسیار بهتر از بسیاری از مردم به خاطر میسپارد اما دلیل این امر همیشه برای خودش هم یک راز بوده است.
اسمیت در کودکی فکر میکرد فقط دو زبان وجود دارد، یکی انگلیسی که پدرش صحبت میکرد و دیگری اسپانیایی، زبان مادرش. وقتی برای ملاقات بستگان به مکزیک رفت، از نحوه چرخیدن کلمات اسپانیایی در دهانش لذت میبرد. هرجا کسی به زبانی صحبت میکرد که او متوجه نمیشد با خود فکر میکرد «من باید این قدرت را به دست بیاورم». از آن زمان به بعد پس از مواجهه با هر زبانی مجذوب آن شد و در مکان محبوبش یعنی کتابخانه به مطالعه راهنمای زبانهای مختلف میپرداخت. زیرا برای اسمیت هر زبان در واقع یک داستان درباره آدمهایی است که او را با آنها مرتبط کرده است.
پس از اسکن مغز اسمیت مشخص شد که اتفاقا نواحی مربوط به زبان مغز او کوچکتر از حالت عادی هستند. متخصصان میگویند این امکان وجود دارد که او با نواحی زبانی کوچکتر و کارآمدتر متولد شده باشد و یا از آنجایی که هنگامی که شروع به یادگیری زبانهای مختلف کرد سن کمی داشت ممکن است آناتومیاش تغییر کرده باشد. شاید هم هردوی اینها باشد. تا زمانی که محققان نتوانند زبانآموزان را حین رشد اسکن کنند هیچ راهی برای اطلاع دقیق از این موضوع وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید