ارسال به دیگران پرینت

کالینینگراد

نگاهی به اهمیت راهبردی ناحیه کالینینگراد، اهرم ژئوپلیتیکی روسیه و اسب تروای اروپا

کالینینگراد که درمنطقه بالتیک و مابین کشورهای لیتوانی و لهستان واقع شده است، ناحیه ای جداافتاده از خاک اصلی روسیه است. در جغرافیای سیاسی به این ناحیه exclave یا برونگان/ برون بوم گفته میشود.

نگاهی به اهمیت راهبردی ناحیه کالینینگراد، اهرم ژئوپلیتیکی روسیه و اسب تروای اروپا

‏ نگاهی به اهمیت راهبردی ناحیه کالینینگراد، اهرم ژئوپلیتیکی روسیه و اسب تروای اروپا: کالینینگراد که درمنطقه بالتیک و مابین کشورهای لیتوانی و لهستان واقع شده است، ناحیه ای جداافتاده از خاک اصلی روسیه است. در جغرافیای سیاسی به این ناحیه exclave یا برونگان/ برون بوم گفته میشود. 

‏برونگان ممکن است بطورکامل درخاک کشور دیگری محصور باشد یا اینکه بین چند کشور قرار گرفته باشد. برونگان معمولا به دلیل این جداافتادگی حتی ممکن است با خطر استقلال و یا الحاق به کشور دیگر روبرو باشد، یا حداقل دچار محدودیت هایی از نظر عبور و مرور با سرزمین اصلی باشد.

‏کالینینگراد موقعیت ژئوپلیتیکی مناسبی را درمنطقه بالتیک برای روسیه پدید آورده است این ناحیه با سرزمین اصلی روسیه 365 کیلومتر فاصله دارد و تنها بندر اروپایی بدون یخبندان روسیه محسوب می شود و نقش با اهمیتی را در حوزه روابط میان روسیه با کشورهای بالتیک، اروپا و امریکا بازی می کند.

‏ این ناحیه با نام کوئینزبرگ تا پیش از جنگ جهانی دوم به عنوان بخشی از خاک آلمان تلقی میشد. کوئینزبرگ آلمانی نشین در قرن 18 و پس از تصرف توسط خاندان هوهنزولرن رسما استان پروس شرقی از کشور پادشاهی پروس تبدیل وبعد از اتحاد آلمان جزو خاک امپراطوری آلمان شد.

‏در پی شکست آلمان در جنگ جهانی اول و طی کنفرانس ورسای ویلسون رئیس جمهورامریکا با ارائه 14ماده خود ازاستقلال و احیای مجدد لهستان حمایت کرد و با تحقق این امر رسما ارتباط سرزمینی میان کالینینگراد و خاک اصلی آلمان توسط باریکه ای از خاک لهستان موسوم به کریدور لهستان قطع شد.

‏از سوی دیگر برای تضمین دسترسی لهستان به دریای بالتیک و توانایی تجارت دریایی مستقل لهستان بندر دانزینگ به عنوان بندر آزاد تحت نظارت جامعه ملل اعلام شد که این امر هیچ یک از طرفین را راضی نکرد.

‏ نهایتا در سال 1939 و در پی حمله نظامی آلمان نازی به لهستان و اشغال این کشور اتصال زمینی میان این ناحیه و خاک اصلی رایش سوم برقرار شد. شهر کوئینزبرگ در جنگ جهانی دوم به علت بمباران بریتانیا و همچنین حملات ارتش سرخ شوروی به شدت آسیب دید.

‏ در ماه های پایانی جنگ جهانی دوم و در پی تصرف اروپای شرقی توسط روس ها این ناحیه نیز توسط ارتش سرخ اشغال شد و پس از پایان جنگ اگرچه از نظر حقوقی وضعیت مشخصی برای ناحیه پروس شرقی مشخص نبود.

‏ اما درگذشت روزولت و شکست چرچیل درانتخابات راه را برای استالین باز گذاشت این ناحیه را رسما به خاک شوروی ملحق کند از طرف دیگر با اینکه شوروی در ظاهر از 15 جمهوری مستقل بر پایه ضوابط قومی وزبانی تشکیل شده بود اما فرصت برای استقلال این ناحیه به عنوان یک جمهوری نیز فراهم نشد.

‏چرا که جمعیت آلمانی زبان ساکن آن از میان رفته بودند، از طرفی نیز به دلیل نبود اشتراکات فرهنگی یا تاریخی امکان الحاق آن به خاک لیتوانی نیز وجود نداشت.لذا این ناحیه در 17 اکتبر 1945 به خاک اصلی شوروی ضمیمه شد.

‏یک سال بعد نام آن به افتخار سیاستمدار این کشور میخائیل کالینین که به تازگی درگذشته بود از کوئینزبرگ به کالینینگراد تغییر کرد. ( نکته جدا: برخی اوقات به دلیل شباهت چهره میخائیل کالینین به جای تروتسکی اشتباها به کار میرود) 

‏جمعیت آلمانی این ناحیه که تاپیش ازجنگ جهانی دوم بالغ بر 2/2 میلیون نفربود پس ازاین الحاق به کمتراز 150 هزارنفر کاهش یافت در مقابل با مهاجرت سازمان یافته روس ها به کالینینگراد تا سال 1959 جمعیتی بالغ بر 611 هزار نفر به این ناحیه مهاجرت کردند که بنیان روسی سازی آن را بنا نهادند.

‏ بدین شکل به تدریج نمادهای فرهنگی آلمان از میان رفته ومجتمع های انبوه مسکونی مدرن و دفاتر اداری جایگزین ابنیه تاریخی از جمله کلیساهای آلمانی و قلعه های به جای مانده از قرون وسطی شدند. 

‏همچنین نام قهرمان های جنگ جهانی دوم (که در شوروی به آن جنگ بزرگ میهنی اتلاق می شد) جایگزین نام های آلمانی شد. با این وجود تنها انگشت شماری از ساختمان های تاریخی مانند کلیسای جامع کویزبرگ که محل دفن امانوئل کانت بود توانست از شر تخریب رهایی یابد.

‏صنعت کالینینگراد نیز از ساخت صنایع دستی به ادوات نظامی مبدل گشت و زبان روسی جایگزین زبان آلمانی شد. درطول جنگ سرد نیز کالینینگراد نقشی اساسی در خط مقدم برنامه نظامی اتحاد شوروی ایفا کرد.

‏این ناحیه به عنوان مقر فرماندهی نظامی علیه ناتو و یک بندر کلیدی برای ناوگان دریای بالتیک شوروی تلقی میشدکه بالغ بر 300 هزار نفر از پرسنل نظامی شوروی را در خود جای میداد تا هم به عنوان نیروی دفاعی و هم در تهاجم احتمالی علیه اروپای غربی بکار گرفته می شدند.

‏در طول جنگ سرد ورود آزادانه به کالینینگراد همانند بسیاری از سایت های نظامی شوروی برای شهروندان عادی روسی هم ممنوع بود.

‏ پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه با تهدیدهای مختلفی روبرو شد ازجمله استقلال طلبی و ادعاهای ارضی دیگرکشورها در این میان کالینینگراد پتانسیل هر دو مورد را داشت ازطرفی هم ازسوی لیتوانی، لهستان و حتی آلمان که به تازگی مجددا متحد شده بود ادعاهایی تاریخی در مورد مطرح بود.

‏در این بین حتی احتمال اداره مشترک کالینینگراد با کشورهای دیگر هم محتمل بود، اگرچه خطر الحاق به کشورهای دیگر پس از مدت کوتاهی برطرف شد، ولی امکان استقلال و تجزیه طلبی کمابیش باقی مانده بود.

‏بااعلام ناحیه کالینینگراد به عنوان منطقه آزاد اقتصادی درسال 1991 بسیاری ازتعرفه های گمرکی و مالیاتی حذف و باعث شد برخی آن را هنگ کنگ ناحیه بالتیک یاد کنند با این وجود از اعطای خودمختاری اقتصادی بیشتر به این ناحیه خودداری شد.

‏از سویی برخی دیگر نیز در روسیه نگران بودند که کالینینگراد به آلاسکای کوچک تبدیل شود امری که به واقعه فروش آلاسکا به ایالات متحده توسط روسیه تزاری در 1867 اشاره داشت. در کل از منظر اقتصادی هرگز از امکان بالقوه این ناحیه به عنوان دروازه بازار اوراسیا استفاده مناسبی نشد.

‏ازنظرترانزیت و عبورومرور لیتوانی و روسیه قراداد حذف روادید را امضا کردند اما با پیوستن لیتوانی به اتحادیه اروپا کالینینگراد بطور کامل در محاصره منطقه شنگن قرار گرفت و لذا برای عبور و مرور به گذرنامه رسمی و ویزا احتیاج شد که با مذاکرات بعدی شرایط عبور ویژه ای در نظر گرفته شد.

‏ هم اکنون احساسات جدایی طلبانه این ناحیه نسبتا اندک است و براساس آمارها بالغ بر 70 درصد ساکنان آن خود را در درجه نخست روسی میدانند، با این حال نگرانی هایی از دید روسیه خصوصا میان نسل جوان نسبت به علاقه به فرهنگ آلمانی در این ناحیه وجود دارد.

‏حتی پیشنهاد هایی برای بازگشت نام قدیمی آن یعنی کوئینزبرگ نیز مطرح شده است. اخیرا روسیه با ساخت بنای کلیسای ارتدوکس در اصلی ترین میدان شهر تلاش هایی را برای جلوگیری از بازسازی یا احیای بنا های قدیمی مانند کلیسای آلمانی آغاز کرده است. 

‏با گسترش ناتو به شرق روسیه از کالینینگراد به عنوان یک اهرم ژئوپلیتیکی استفاده نموده بطوریکه برخی از کالینینگراد به عنوان اسب تروای اروپا یاد میکنند.

‏روسیه در این ناحیه سیستم رادار و سامانه موشکی و نیز امکانات استقرار موشک های بالستیک دارای قابلیت حمل کلاهک هسته ای ایجاد نموده است که تا شعاع 700 کیلومتری خود و نقاط مهمی از اروپا از جمله برلین را در برمیگیرد مسئله ای که بدون وجود این ناحیه برای روسیه امکان پذیر نبود. پایان

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • a ارسالی در

      با سلام لطفا در صورت امکان نام نویسنده (نادر نوربخش) را هم در فرمایید

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه