احسان علیخانی مجری توانمند و در عین حال «باهوشی» است، او میداند که اعتبارش را چگونه و کجا باید خرج کند و تا زمانیکه اقبال و نظر منتقدان و مخاطب را نگرفته است حتی حاضر است از نام و اعتبار خود هزینه نکند.
احسان علیخانی مجری توانمند و در عین حال «باهوشی» است، او میداند که اعتبارش را چگونه و کجا باید خرج کند و تا زمانیکه اقبال و نظر منتقدان و مخاطب را نگرفته است حتی حاضر است از نام و اعتبار خود هزینه نکند.
همین بود که وقتی قسمت اول «جوکر» رونمایی شد نام احسان علیخانی تنها به عنوان مشاور پروژه «جوکر» در تیتراژ قرار گرفت و با رکوردی که این مجموعه در یک روز پس از عرضه و تماشا توسط مخاطبین پیدا کرد توسط پلتفرم به عنوان کارگردان مشترک اثر معرفی شد.
رویهای که کمرنگتر و نامحسوس ترش در فیلم «برف آخر» مورد توجه قرار گرفت؛ جایی که نبود احسان علیخانی به عنوان سرمایه گذار پروژه در روز رونمایی در خانه جشنواره فجر موجب سوال مخاطبان شد تا آنجا که نسبت به وجود یک اختلاف گمانه زنی کنند. با این حال در نشست خبری این فیلم در برج میلاد امین حیایی توضیح داد که او مشغول فصل تازه «عصر جدید» است.
اما به فاصله اندکی بعد از واکنشهای مثبت نسبت به فیلم «برف آخر» این بار علیخانی در پردیس ملت عوامل فیلمش را همراهی کرد و عکاسان خبری نیز این رویداد را تصویری کردند.
این ملاحظه علیخانی برای بی گدار به آب نزدن در تجربههای تازه حتماً اتفاق خوبی است اما از او که حالا دیگر فراتر از یک مجری توانمند و حرفهای در قامت یک برنامه ساز و طراح و کارگردان برنامههای تلویزیونی ظاهر میشود انتظار میرود هوشمندی و ملاحظات و ظرافت اش را در طول مسیر هم ادامه دهد.
«جوکر» در قسمتهای اولیه فصل یک و دو آنچنان پرکشش و خلاق و حرفهای ظاهر شد که توانست اقبال منتقدان این سالهایش را هم به دست آورد که او را به خاطر «ماه عسل» و اشکی که از مخاطب میگیرد مورد عتاب قرار داده بودند و تحسینش کنند که او همانقدر که اشک میگیرد چند برابر خنده و قهقهه گرفتن هم بلد است یا حتی آنهایی که به او به خاطر ساخت کپی «امریکاز گات تلنت» خرده گرفتند هم تمجیدش کردند که در ابتدای «جوکر» به الگو گرفتن از ایده اولیه این برنامه اشاره کرده و حالا طراحیهای ویژه ای برای مخاطبش دارد.
اما گویی علیخانی همه تلاش و ممارست و حرفهای گری اش را برای همان به اصطلاح «چک اول» گذاشته است، فصلها و قسمتهای اخیر «جوکر» به سکانسهایی شبیه دم دستی ترین فیلمها و بازاری ترین صحنههای آثار شانه تخم مرغی و گیشهای میماند که با انواع حرکات موزون میخواهد خنده بگیرد و مثلاً شرکت کنندگان برنامه نباید از رقص خودشان خنده شان بگیرد؛ چیزی که از اساس خندهای هم ندارد که حالا بخواهند از آن خودداری کنند.
نبود طراحیهای درست باعث شده هر قسمت از برنامه کشدار و حوصله بر جلو برود و فراتر از ویدئوهای یکی دو دقیقهای اینستاگرام چیزی نداشته باشد. مایه شگفتی است که حتی از بازیگرانی دعوت میشود که هیچ اندوختهای برای خنده گرفتن جز تکرار حرکات لوس و لوث شده ندارند و باز عجیب است که چرا علیخانی وسواسهایش را در همه مسیر یک پروژه خرج نکرده است؟!
با اون داورات