مردم معمولاً وقتی میخواهند درمورد فقیرترین کشورهای جهان حرف بزنند، از آنها با عنوان جهان سوم یاد میکنند و تصور میکنند که همه منظورشان را متوجه میشوند. اما وقتی از آنها بپرسید اگر جهان سوم وجود دارد، جهان دوم و اول چطور، پاسخ قانعکنندهای دریافت نمیکنید. خیلیهای دیگر هم از این واژهها برای درجهبندی وضعیت پیشرفت کشورها استفاده میکنند، اینطور که جهان اول در بالاترین درجه و پس از آن جهان دوم و در آخر جهان سوم. اما همه اینها بیمفهوم است.
برای اینکه این سوءتعبیرات از میان رود، قصد داریم اطلاعات لازم در این زمینه را برایتان فراهم کنیم.
استفاده از واژههای جهان اول، دوم و سوم نوع از مُدافتاده جهان از دیدگاه جغرافیای سیاسی در زمان جنگ سرد است.
جهان اول، دوم و سوم هیچ تعریف دقیق و مشخصی ندارند. در زیر به توضیح OWNO از این واژهها اشاره میکنیم.
چهار جهان
بعد از جنگجهانی دوم، جهان به دو بلوک و حوزه نفوذی بزرگ با دیدگاههای متضاد درمورد دولت و جامعه سیاسی تقسیم شد:
بلوک کشورهای دموکراتیک-صنعتی در حوزه نفوذی امریکایی که جهان اول نام گرفتند.
بلوک شرق یا کشورهای کمونیست-سوسیالیست که جهان دوم نام گرفتند.
سه چهارم باقیمانده از جمعیت دنیا، کشورهایی بودند که با هیچیک از این دو بلوک همردیف نبودند و ازاینرو جهان سوم نام گرفتند.
واژه جهان چهارم که در دهه هفتاد ابداع شد، به ملتهای ناشناخته (نهادهای فرهنگی) از افراد بومی، ملتهای جهان اولی که در داخل یا سراسر مرزهای دولت ملی زندگی میکردند، اطلاق میشد.
ابتدا مدل سه جهان وجود داشت
ریشه این واژهها مشخص نیست. در سال 1952، آلفرد ساوی (Alfred Sauvy)، متخصص آمارشناسی فرانسوی، مقالهای نوشت که در آن جهان سوم را با دولت سوم مقایسه میکرد. سایر منابع ادعا میکنند که چارلز دو گال (Charles de Gaulle) واژه جهان سوم را ابداع کرد. اما ….
تعاریف
واژه “جهان اول” به کشورهای پیشرفته، سرمایهدار (کاپیتالیست) و صنعتی گفته میشود، تقریباً بلوک کشورهای همردیف با ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم با علایق و دیدگاههای سیاسی و اقتصادی تقریباً یکسان: امریکای شمالی، اروپای غربی، ژاپن و استرالیا.
“جهان دوم” به کشورهای کمونیست-سوسیالیست سابق، کشورهای صنعتی (سابقاً بلوک شرقف حوزه نفوذی اتحاد جماهیر سوسیالیست شوروی)، امروزه روسیه، اروپای شرقی (مثل لهستان) و برخی کشورهای ترک (مثل قزاقستان) و همچنین چین، اطلاق میشود.
“جهان سوم” سایر کشورهایی است که امروز تقریباً کشورهای درحال توسعه افریقا، آسیا و امریکای لاتین را در بر میگیرد.
واژه جهان سوم شامل کشورهای سرمایهدار (مثل ونزوئلا) و کمونیست (مثل کره شمالی) و بسیار ثروتمند (مثل عربستان) و بسیار فقیر (مثل مالی) نیز میشود.
کشورهای جهان سوم براساس فاکتورهای مختلفی دستهبندی شدهاند: حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی، درآمد ناخالص ملی و فقر کشورها، رشد انسانی کشورها و آزادی اطلاعات در داخل کشور.
چه چیز باعث میشود کشوری جهان سومی باشد؟
باوجود تعاریفی که مدام در حال تغییر هستند، مفهوم جهان سوم کشورهایی را تعریف میکند که از مرگومیر بالای نوزادان، رشد اقتصادی پایین، فقر بالا، استفاده ضعیف از منابع طبیعی و اتکای شدید بر کشورهای صنعتی رنج میبرند.
اینها کشورهای درحال توسعه و از نظر تکنولوژیکی کمتر پیشرفته آسیا، افریقا، اقیانوسیه و امریکای لاتین هستند.کشورهای جهان سوم معمولاً از نظر اقتصادی به کشورهای پیشرفته یا توسعهیافته متکی هستند و عموماً بعنوان دولتهایی فقیر و بیثبات که رشد جمعیت، بیسوادی و مرگومیر بالا دارند شناخته میشوند.
یک عامل مهم نبود طبقه متوسط است—میلیونها نفر در طبقه اقتصادی پایین و یک جمعیت بسیار کم از طبقه بالا که کنترل ثروت و منابع کشور به دست آنهاست. اکثر کشورهای جهان سوم بدهیهای خارجی بسیار بالایی نیز دارند.
چرا گرینلند یک کشور جهان سوم است؟
در زمان مدل سه جهان، گرینلند از تجارت بین المللی محروم شده و دانمارک انحصاری شدید بر تجارت گرینلند اعمال میکرد و فقط دادوستدی ضعیف با اسکاتلند را مجاز میدانست. در طی دهه پنجاه و شصت، دولت دانمارک یک برنامه شهرنشینی و نوسازی ارائه کرد که هدف ایجاد یک محیط اقتصادی شهری در گرینلند را با گسترش دادن شهرهای ساحلی دنبال میکرد.
افرادیکه در شهرکهای کوچک اطراف زندگی میکردند، محل سکونت خود را تغییر داده و به سرعت خانهسازی کردند و مشاغل ماهیگیری نوین معرفی شد.
چرا کشور ثروتمند عربستان یک کشور جهان سوم است؟
براساس مدل قدیمی سه جهان، عربستان سعودی نه همردیف با ایالات متحده بود و نه بخشی از بلوک اتحاد شوروی یا بلوک شرق. ذخائر نفت عربستان سعودی در سال 1938 کشف شد و پیشرفت برای بهرهبرداری از این ذخائر در سال 1941 آغاز گشت. تا آن زمان عربستان سعودی کشوری با فرهنگ قومی و قبیلهای عربی بود و حتی امروز کشوری بسیار پیرو سنت قدیم و محافظهکار است که حکومت پادشاهی دارد.
ابراز عقیده عمومی درمورد مسائل سیاسی و اجتماعی داخلی نهی میشود. هیچ سینما یا تئاتری در این کشور وجود ندارد. هیچ سازمانی مثل حزبهای سیاسی یا اتحادیههای کارگری در این کشور وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید