مقدمهای بر نقش دشمنان خارجی و داخلی ایران پیش از مشروطه و پس از آن | به روایت سید محمد غرضی
به گزارش خبرنگار 55آنلاین، به نقل از سید محمد غرضی:
بعد از اینکه آقا محمد خان قاجار، یکی از دشمنان خارجی ایران یعنی روسیه را در قفقاز شکست داد، کشته شد و جانشینان او که بقیهی ایل قاجار بودند، توانایی نداشتند که دو دشمن خارجی یعنی روسیه و انگلیس را از ایران دور کنند و ایران بزرگ هفت کیلومتر مربعی را که شامل قفقاز و تاجیکستان و ترکمنستان و افغانستان و غیره میشد، حفظ نمایند.
ملت ایران در آن زمان سه دشمن بزرگ داشت. دو دشمن خارجی، یعنی روسیه و انگلیس و دیگری دشمنان داخلی یعنی رانت خوارهای سیاسی ایل قاجار. بعد از کشته شدن آقا محمدخان، صد سال طول کشید تا مردم این سه دشمن را تشخیص دادند و بعد از آن هم جریان مشروطه ایجاد شد.
قاعدهی جامعه، یعنی مردم، وقتی دیدند اساس حکومت مبتنی بر رانتخواری است و دشمنان خود یعنی روسیه و انگلیس و رانتخواران حکومت قاجار را شناختند، از قدرتها رو گرداندند و شروع به مبارزه کردند و موفق شدند حکومت شاهنشاهی را تبدیل به شاهنشاهی مشروطه کنند.
تفاوت ایران با سایر کشورها از جمله ترکیه، هند و دیگران در این است که مردم ایران هرگز به تشکیلات حکومتی تکیه نکردند و همواره به حرف زور عکسالعمل نشان دادهاند و توانایی این را داشتند که با دشمنان خود بجنگند. مثلاً مردم به هر حال در برابر انگلیس مقاومت کردند، تا جایی که دیگر انگلیس به بوشهر حمله کرد و بوشهر را جزو سرزمینهای خودش نشان داد و تا جایی که افغانستان از ایران جدا شد.
از روزی که افغانستان از ایران جدا شد، دیگر یک روز خوش به خودش ندید و دیگر آرامش در ملت افغانستان نبوده است. بیش از دویست سال است که این ملت دائم با دشمنان داخلی و دشمنان خارجی میجنگد و ملاحظه میفرمایید که نسل جدید ملت افغانستان، که جزوی از ملت ایران هستند، چگونه توانستند آمریکا را از لشکرکشی مایوس کنند.
ملت ایران زمین ظرف دویست سال گذشته همیشه همینطور در برابر دشمنان خارجی و داخلی خود مقاومت کرده و جریانهای بسیار بسیار زیاد و شکنجهآوری بر ملت گذشته که با آنها مقابله کرده است. البته من ملتی را به عنوان «ملت ایران» تعریف میکنم که به اقصی نقاط کشور بزرگ ایرانزمین اشاره دارد. از جمله قفقاز، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزافستان، که مجموع این کشورها با افغانستان و بخشی از شرق ترکیه و بخشی از عراق و خلیج فارس که جزو ایران بودهاند، هفت میلیون کیلومتر مربع مساحت داشت. شما میدانید که اروپا پنج میلیون کیلومتر مربع است. اما ایران زمانی هفت میلیون کیلومتر مربع بود.
اتفاقات بسیار بسیار زیادی در آن دوران افتاده است. یکی از مهمترین آنها این است که انگلیس، خلیج فارس را از دست ایران درآورد. کریم خان زند حکومت خودش را به شیراز منتقل کرده بود و تمامی خلیج فارس و بخش وسیعی از شبهجزیرهی عربستان در اختیار ایران بود. اما این بخشها توسط روسیه و انگلیس تصرف شد. حکومتهای روسیه و انگلیس به حکومت ایران به عنوان یک باجگذار نگاه میکردند.
جریان سومین دشمن خارجی ایران یعنی آمریکا هم از 28 مرداد سال 1332 شروع میشود، یعنی بعد از اینکه رضا شاه روی کار آمد و جنگ جهانی دوم رخ داد. که در آینده به آن میپردازم.
با این که بیش از صد سال روسیه و شوروی بر ملتهای جداشده از ایران حکومت کردند، امروز اگر به ملتهای نامبرده توجه کنیم، همگی از خصوصیات ایران بهرهمند هستند و اهمیت مردمی و فرهنگی مختص به بزرگان ایران مثل فردوسی، شاه اسماعیل، صفویه و دیگران که در این سرزمین به وجود آمدهاند و حکومت تشکیل دادهاند، در آن ملتها نیز تجلی دارد.
لذا خیلی خوب است نسل جدید بدانند که مشروطه اولین عکسالعمل ملت به دشمن بود و بعد از آن مردم رضاشاه و محمدرضا شاه را قبول نکردند. در 30 تیر حکومت مصدق را تایید کردند. در 15 خرداد با حکومت محمدرضا جنگیدند و در 22 بهمن حکومت پهلوی را سرنگون کردند. این یک روند مقاومتی ملت ایران علیه حاکمانی است که به جای شنیدن حرف مردم، حرف قدرت را گوش دادهاند.
سپاس بیپایان