سفر مکرون به لبنان سه روز پس از انفجار سهمگین بندر بیروت نشانگر آغاز دورهای جدید در سیاست خارجی این کشور است.
سفر مکرون رئیس جمهور فرانسه به بیروت آن هم 72ساعت پس از انفجار سنگین بندر این شهر، جهانیان را شگفتزده کرد. فرانسویها در عروس خاورمیانه چه منافعی دارند که رئیس جمهورشان سریعا خود را به لبنان میرساند؟ به بیان بهتر پیشینه آنها در خاورمیانه چیست؟
لبنان تا پایان جنگ جهانی اول، جزئی از امپراطوری عثمانی بود. با شکست متحدین در جنگ بزرگ، قرارداد از پیش نوشته شده بین کشورهای پیروز اجرا شد. قراردادی که همه آن را موجب تقسیم بندی جدید غرب آسیا میدانند: معاهده سایکس و پیکو. این قرارداد را فرانسه و بریتانیا برای فردای پس از امپراطوری عثمانی در نهم مه 1916 بستند و با شکست امپراطوری عثمانی و در قرارداد سان رمو آن را اجرایی کردند. مستعمرات ترکها بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد: عراق، اردن و فلسطین به ساکنین جزیره رسید و فرانسویها هم سوریه و لبنان را تصاحب کردند.
در 1920، فرانسه حاکم مطلق العنان لبنان شد. آنها بارها و بارها به لبنانیها قول استقلال دادند و حتی از فعالیتهای ادبی ناسیونالیستهای لبنانی جلوگیری نکردند ولی در آخر به بهانههای مختلف مانع استقلال لبنان میشد و نهادهای سیاسی لبنانی که ایجاد شده بود، با وجود سرپرستی که پاریس بر آنها گمارده بود، عملا ناکارآمد بودند. تا اینکه جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و ارتش آلمان نازی پاریس را فتح کرد. اختیار لبنان به دست دولت ویشی که دست نشانده نازیها بود افتاد اما نیروهای متفقین به سوریه و لبنان حمله و قیَمهای وابسته به ویشی را برکنار کردند. با فشار بریتانیاییها به دولت در تبعید ژنرال دوگل، بالاخره فرانسه آزاد استقلال لبنان را پذیرفت و لبنان رسما در اول ژانویه 1944 استقلال خود را اعلام کرد. با پایان جنگ جهانی نیز نیروهای فرانسوی لبنان را ترک کردند.
اما دخالت فرانسه در لبنان نه از استعمار آغاز شده بود نه با استقلال پایان یافت. فرانسه خود را سرپرست مسیحیان لبنان میداند و این از رابطه بسیار خوبش با مسیحیان مارونی آشکار است. در سده نوزددهم میلادی دروزیان که قدرتی در لبنان یافتند، دست به قتل عام مسیحیان مارونی زدند. این واقعه موجب شد تا 6000 سرباز فرانسوی در بیروت پیاده شوند تا از مسیحیان دفاع کنند. در 1864 مستشارهای فرانسوی به فرماندار لبنان مشورت میدادند. در میثاق وطنی لبنان اختیارات بیشتر به مسیحیان داده شد و فرانسه از قانون اساسی لبنان دفاع کرد. فرانسه با حمایت از مسیحیاان مارونی، سد محکمی در برابر پان عربیزم و پیوستن لبنان به جمهوری متحد عربی بود. فرانسه در جنگ داخلی لبنان از فالانژهای حزب کتائب، حزبی از مسیحیان مارونی تشکیل شده است حمایت کرده است و هنوز اصلیترین حامی این حزب به شمار میرود. در جریان شورش سدر در لبنان که پس از ترور رفیق حریری در سال 2005 رخ داد، فرانسه از شورشیان حمایت کرد و با فشار بر سوریه باعث شد تا نظامیان این کشور لبنان را ترک کنند.
جای پای دخالتهای فرانسه در مستعمره سابقش در غرب آسیا کمابیش پیداست. اما چرا هماکنون این دخالت آشکارتر شده است و باعث شده تا مکرون به صراحت برای لبنانیها دستوراتی از قبیل: «لبنان به اصلاح سیاسی سریع نیاز دارد.» «یا باید بر فرهنگ و آزادی جوانان لبنانی تمرکز کرد.» صادر کرده است؟ در سالهای اخیر، همه کشورهای جهان شاهد موجهایی علیه جهانی شدن بودهاند و همه جریانهای سیاسی-اجتماعی از این امواج به نحوی تاثیر پذیرفتهاند. با شیوع کرونا و تضعیف هر چه بیشتر جهانی شدن، و پیشتر از آن، قدرت گرفتن ترامپ در ایالات متحده و شعارهای بازگشت به مرکز او، به دیگر کشورهای جهان این اجازه را داده تا حوزه نفوذ خود را بیشتر نمایند. فرانسه مکرون نیز از این قاعده مستثنا نیست. فرانسه مکرون به دنبال بیشتر کردن نفوذ فرانسه در خاورمیانه اما از آنجا که در عراق و سوریه پایگاه ندارد تنها راهش بازگشت به سنت قیمومت مسیحیان مارونی در لبنان است. ناسیونالیسم فرانسوی، بار دیگر خوی استعمارگری فرانسه را فعال کرده و لبنان آغاز ماجراجوییهای جدید سیاست خارجی فرانسه است. امضای نامه 55هزار امضایی برای تسلط فرانسه بر لبنان شمه کوچکی از این ماجراجویی است.
فرانسه بر خلاف غرب آسیا همیشه در شمال آفریقا حضور فعال از خود نشان داده است و هماکنون نیز در جریان جنگ داخلی لیبی از ژنرال حفتر حمایت میکند. بنابراین در صورت موفقیت حفتر در لیبی، باید شاهد تمرکز فرانسه بر سرنگونی عبدالمجید تبون، رئیس جمهور الجزایر باشیم که در ماههای اخیر بر علیه فرانسه مواضعی اعلام داشته است. در مقابل نیز فرانسه از معترضان به دولت او نیز حمایت کرده است. سفر مکرون به بیروت نشانگر رقم خوردن فصل جدیدی در سیاست خارجی فرانسه است و از آنجایی که منافع ایران و متحدانش را مود تهدید قرار میدهد باید اقدامات مقتضی به ویژه اقدامات رسانهای برای افکار عمومی مردم لبنان انجام شود.
دیدگاه تان را بنویسید