[لیلا مقیمی] کرونا که آمد، دوستان «غلامعلی» فرار را به قرار ترجیح دادند. آنها از ترس ابتلا به ویروس جدید، کارگری در کاشان را رها کردند و به افغانستان برگشتند؛ ٣٠٠ یا شاید ٤٠٠ نفرشان. بهار، برهکشان کارگرهای فصلی بود که بیشترشان افغانستانی بودند و در باغستانهای گل محمدی «گلچینی» میکردند؛ زن و مرد شانه به شانه هم و از طلوع آفتاب، زمانی که غنچهها به خنده وا میشدند تا حوالی ظهر که آفتاب به میان آسمان میآمد و صدای وزوز زنبور عسل دشت را پُر میکرد و گلها یکی یکی از حال میرفتند.
غلامعلی سیساله، هفت سال است در مزارع گل محمدی کار میکند، اما در کاشان ماند: «چارهای نداشتم.» حالا چند روزی است که گلچینی آغاز شده و غلامعلی و چند کارگر دیگر برای چیدن گل محمدی به باغزار میروند: «گلچینی تازه شروع شده. امسال فقط میتوانیم در کاشان کار کنیم. اجازه نداریم به نیاسر و قمصر و ورزک برویم.» ردپای کرونا به باغهای گل محمدی هم رسیده و کارگران را نگران کرده: «کارگرها همه ماسک میزنند. با فاصله چند متری از هم گل میچینند. کیسههای گل ضدعفونی میشوند. من و باقی کارگرها هم نگران ابتلا به کرونا هستیم، ولی برای تأمین مخارجمان مجبوریم در باغها کار کنیم.» دستهای گلچینها پر است از تاول و جای زخم خار گلها و ورم نیش زنبورهای بازیگوش عسل، ولی «مزدی که روزانه دریافت میکنیم به نسبت کارهای دیگر خوب است و برای همین هم اردیبهشتها به جای کارگری در ساختمان و... مشغول گلچینی میشویم.» خوب از نظر غلامعلی، یعنی دستمزد ٢٠٠ تا ٣٠٠ هزارتومانی و دریافت ٣هزار و پانصد یا ٤ هزارتومان بابت چیدن هر کیلو گل: «امسال نسبت به پارسال، دستمزدمان ١٠ تا ١٢درصد بیشتر شده.» ولی ترس از کرونا باعث شده خیلی از کارگرهای دیگر که هرسال موقع اردیبهشت به مزارع گل محمدی میرفتند و مشغول به کار میشدند، قید دستمزد بالا را بزنند و در خانه بمانند. کارگرهایی که بیشتر آنها زن هستند و برای کمک به مردهایشان پا به مزارع میگذاشتند. فاطمه یکی از همین کارگرهاست؛ زنی چهلودو ساله با دو فرزند یک و دوازدهساله: «١٠سال است کارگر گلچین هستم و همراه با شوهرم کار میکنم. پارسال پسرم را هم با خودمان بردیم تا دستمزد بیشتری بگیریم و دردی از دردهایمان دوا کنیم. امسال، اما با وجود این کرونا نمیتوانم به مزرعه گل بروم، چون بچه یکساله و شیرخواره دارم و نمیتوانم بچه را با خودم ببرم. خیلی از زنهای کارگر دیگر را هم میشناسم که امسال از کار بیکار شدهاند و جرأت رفتن به باغها را ندارند.» کرونا امسال، فقط اقتصاد کارگرها را نشانه نگرفت بلکه این سوغات ناخواسته چینی، ضرر و زیانهای بسیاری به باغدارها نیز متحمل کرد؛ به گونهای که برخی از آنها پیشبینی میکنند که بهار امسال، چندین تن گل روی دستشان بماند و به دلیل کمبود شدید کارگر گلهای زیادی از بین برود.
حاج مسعود معظمی قمصری، مدیرعامل یکی از شرکتهای گلاب و گل قمصر است با باغی که حدود ٥٥ هکتار آن زیر کشت گل محمدی است و هرسال نزدیک به ٦٠٠ کشاورز در آن کار میکردند؛ باغی که از هر هکتار آن، سالانه ٣ تا ٤هزار تن گل برداشت میشده و امسال هم به دلیل افزایش بارندگیها پیشبینی این بود که باغدارها گلهای بیشتر و با کیفیتتری برداشت کنند؛ درحالیکه: «تولیدکنندههای گلاب، مثل سالهای گذشته گل نمیخرند و کارگری هم اصلا وجود ندارد که بتواند همه گلها را برداشت کند. درصورتی که اقلام کشاورزی و سموم، ٤٠درصد گرانتر شده و دستمزد کارگرها امسال افزایش پیدا کرده، ولی نرخ گل پایینتر شده. امکان صادرات هم وجود ندارد.»
کمبود شدید کارگران گلچین تنها مشکل این باغدار نیست بلکه عباس آقاجانی، مدیرعامل یکی از شرکتهای تولیدکننده گل و گلاب که خودش نیز دارای ٥ هکتار باغ گل محمدی است نیز از این موضوع گلایه دارد: «بیشتر کارگرانی که برای گلچینی میآمدند افغانستانیهایی بودند که در قم و ساری ساکن هستند، ولی امسال به خاطر کرونا نمیتوانند به «ورزک» بیایند؛ درحالیکه این منطقه نزدیک به ٣هزار تن گل تولید میکند. نبود کارگر باعث میشود تادرصد بالایی از این گلها تلف شود و از بین برود؛ چرا که کارگران بومی نهایتا بتوانند ٥٠٠ تن از این گلها را برداشت کنند. علاوه براین خیلی از همین کارگران بومی نیز به دلیل اینکه بچه کوچک دارند یا خودشان کم سن وسال هستند، امسال برای گلچینی به باغها نمیآیند. این شرایط باعث شده تا قیمت گل، افت کند؛ برای مثال نوبرانه گلی کهسال گذشته کیلویی ١٣ هزارتومان فروخته میشد، اکنون با ٨هزار تومان هم نمیتوان آن را فروخت. این درحالی است که ٧٠درصد درآمد مردم این منطقه از طریق گل و گلاب تأمین میشود.»
دست زیاد شده است
کمبود کارگر در فصل چینش گلهای محمدی، البته موضوع جدیدی نیست و سالهای گذشته هم نه به این شدت، بلکه تا حدودی گریبان باغداران را گرفت و باعث از بین رفتندرصد کمی از گلهای آن شد. علی عظیمپور که مدیریت کشاورزی خوانده و سالها باغداری کرده، میگوید: «پارسال یکی از باغداران ناحیه سمیرم١٥٠ تن گل آماده برداشت داشت، اما به خاطر اینکه کارگر نداشت نتوانست نزدیک به ٨٠ تن آن را برداشت کند؛ حتما امسال این میزان افزایش مییابد. درگلپایگان هم یکی از باغدارانی که میشناسم پارسال به دلیل کمبود کارگر به زندانیها متوسل شد و به واسطه آنها گلهایش را برداشت کرد.»
عظیمپور که تولیدکننده نهال گل محمدی است و از بچگی در مزرعه گل کار کرده، علت کمبود نیروی انسانی را زیادشدن دست در این حوزه میداند؛ آنجا که به «شهروند» میگوید: «چند سالی است که گل محمدی در استانهای مختلف کشت میشود. خود من به عنوان تولیدکننده نهال، نهال گل را به مناطق مختلفی از کشور ارسال میکنم و این افزایش سطح کشت باعث کمبود نیروی انسانی شده است. اصلا همین موضوع هم سبب شده تا برخی از کارگرها که گلچینی برایشان مقرون به صرفه نبوده، از ایران مهاجرت کنند و برخی دیگر هم دستمزدهای بالایی را برای کار طلب کنند. از طرف دیگر، کاشان هر سال این موقع با هجوم گردشگران مواجه بود و گلدارها و عرضهکنندگان گلاب فروش بسیار خوبی داشتند، امسال به خاطر کرونا ورود گردشگران ممنوع شد و ضرر
و زیانهای زیادی را به همراه داشت.»
اشاره عظیمپور به بیش از یکونیممیلیون گردشگری است که هر ساله برای دیدن آیین برداشت گل و گل غلتانی و گلابگیری که قدمتی ١٠٠٠ ساله دارد از داخل و خارج به شهرستانهای کاشان، قمصر، برزک و نیاسر آمده و باعث سودآوری افراد فعال در این حوزه میشدند؛ از نیمههای اردیبهشت تا نیمه خرداد، بهویژه در روزهای پایانی اردیبهشت و خرداد که تعداد حضور گردشگران در این مناطق روزانه به ٣٥هزار نفر نیز میرسید.
پای گردشگران از کاشان بریده شد
فروردین جاری به دلیل شیوع ویروس کرونا پای گردشگران از این مناطق بریده و ضرر و زیان گزافی به حوزه گردشگری وارد شد؛ به گونهای که حجتاله ناصحیپور، معاون گردشگری اداره میراث فرهنگی، در گفتوگو با «شهروند» معتقد است: «کرونا حدود ٣٣میلیارد تومان خسارت به تأسیسات گردشگری کاشان از اوایل اسفندماه تاکنون وارد کرده است.»
ضرر ٥٠٠میلیارد تومانی کرونا به فعالان حوزه گل و گلاب
ممنوعیت حضور گردشگران در کاشان و همچنین اعمال محدودیتهای بهداشتی به دلیل کرونا خرید و فروش گلاب را هم از سکه انداخته و کسبوکار تولیدکنندگان گلاب را بیرمق کرده؛ یکهزار و ٧٤٠ کارگاه سنتی در منطقه کاشان (قمصر، نیاسر و برزک ) و ٣٦ کارخانه صنعتی و ٧٦ کارخانه نیمه صنعتی گلاب و عرقیات را با داراربودن ٧٠هزار کارگر وابسته. اوج فروش گلاب کاشان در فروردین و اردیبهشت و زمان ورود گردشگران به این شهر بود که امسال در غیاب آنها ٣٠ تا ٤٠درصد از محصول تولیدکنندهها در منطقه ماند و فروش نرفت؛ در حالی که سال گذشته بیش از ١٠ هزار گلاب در این مناطق تولید شد و امسال نیز با یکونیمبرابر شدن گلها در مزارع به دلیل بارش باران، پیشبینی میشد تولید گلاب و عرقیجات به ٢٠هزار تن گلاب و ٣٠٠ کیلو اسانس افزایش یابد؛ همانطور که پارسال ٦هزار تن گل تولید شد، اما امسال این میزان به ١٠هزار تن میرسد. یکی دیگر از مصارف گلاب استفاده آن در قنادیها، کارگاههای گز و سوهان و تولید بستنی است؛ در حالی که امسال از اوایل اسفندماه، این کارگاهها تعطیل شدند و به گفته فعالان این حوزه مصرف آنها به طور کلی صفر شده است و بستنیهای سنتی نیز چون خریدار ندارند، بسیار اندک تولید میشوند؛ چرا که کسی جرأت خریدن آنها را ندارد.
سیدرضا نوابی، رئیس اتحادیه صنف تولید و فروش گلاب و عرقیات کاشان، در گفتوگو با «شهروند» با بیان اینکه فعالان حوزه گل و گلاب تاکنون بیش از ٥٠٠میلیارد تومان خسارت دیدهاند، از سایر خسارتهای گلدارها و تولیدکنندههای گلاب در سال کرونایی میگوید و معتقد است به خاطر بستهبودن مسیرها سیستمهای حملونقل تعطیل شدند و صادرات گل به کشورهای عربی متوقف شد، در حالی که سال گذشته ٧هزار و ٥٠٠ تن گلاب به این کشورها صادر شده بود.
او ادامه میدهد: «در ماه رمضان نیز گلاب به صورت عمده در فروشگاهها به منظور شستوشوی مساجد و اماکن مذهبی یک ماه زودتر عرضه میشد، امسال اما به دلیل تعطیلی مراکز مذهبی و مساجد و همچنین استفاده از الکل به جای گلاب در آرامگاهها میزان زیادی از گلابها به فروش نرسید و در انبارها ماند؛ میزانی شاید حدود یکسوم گلاب تولیدشده درسال گذشته. البته تا الان، گلابگیران توانستهاند از گلهایی که به عمل آمده، گلاب تهیه کنند ولی پیشبینی میشود ٣٠درصد از گلهایی که در مراحل بعدی میرویند، از بین بروند و با توجه به اینکه ظرفیت گلگیرها تکمیل شده، نتوانند از آن بهرهبرداری کنند. اکنون قیمت گل کیلویی ١٠ هزارتومان است در صورتی که ٥ هزارتومان آن تنها هزینه برداشت است و پولی دست کشاورز را نمیگیرد.» همه این مشکلات دست به دست هم دادهاند تا فعالان حوزه گل و گلاب امسال با ضرر و زیان چشمگیری مواجه شوند؛ به همین دلیل هم تولیدکنندههای گل و گلاب چشم انتظار کمک دولت هستند تا بتوانند در شرایط کرونایی گلیم خود را از آب بیرون بکشند و تا جایی که امکان دارد از خسارتها جلوگیری کنند؛ کمکی که البته تا به این لحظه دولت دربارهاش حرفی نزده و قول مساعدی نداده، اما اینطور که نوابی میگوید اگر دولت به تولیدکنندهها وام بدهد تا آنها بتوانند لوازم بستهبندی و گالن و بطری و... خریداری کنند، حداقل میتوانند گلها را به گلاب تبدیل کنند: «گلاب را میتوان تا دو سال نگه داشت، اما عمر گل فقط ٢٤ ساعت است. علاوهبر این اگر دولت کمک کند و تسهیلات در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد، آنها میتوانند بازارهایی جدید به دست آورند، مثلا دستگاه اسانس وارد کنند یا غنچههای گل محمدی را خشک و به کشورهایی مثل تایلند که از آن استفاده آرایشی میکند، صادر کنند. در حال حاضر تکمحصولیبودن باعث شده تا کشاورزان ضرر کنند.»
دیدگاه تان را بنویسید