این زن که به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران شکایت کرده است، درباره روزهای سخت زندگی با شوهرش که سالها از او بزرگتر است، صحبت و ماجرای دو هفته هولناک را تعریف کرد.
مردی سال گذشته به مأموران پلیس شکایت کرد و مدعی شد دامادش چنان دخترش را کتک زده که دچار نقص عضو شده است. این مرد گفت: من با تماس تلفنی دخترم در جریان این اتفاق قرار گرفتم. او از من درخواست کمک کرد و گفت: دو هفته است که وضعیت بدی دارد.
وقتی مأموران با شکایت این مرد تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند زن جوان در بیمارستان بستری است. آنها بررسیها را با صحبت با زن جوان آغاز کردند. این زن به نام رؤیا به مأموران گفت: شوهرم من را با میله شومینه کتک زد و دو هفته در خانه زندانی کرد و اجازه نداد با خانوادهام تماس بگیرم. من از او شکایت دارم.
در ادامه، سیامک، شوهر ۶۰ ساله رؤیا، بازداشت شد و به آزار و شکنجه همسرش اعتراف کرد. او گفت: من از دست همسرم عصبانی شدم و او را زدم، اما قصد نداشتم آسیب جدیای به او وارد کنم.
پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه سیامک، همسر جوانش داستان زندگی تلخی را که با شوهرش داشت توضیح داد و از اینکه چطور مورد تحقیر قرار میگرفت، گفت.
رؤیا در ادامه گفت: بعد از ازدواج، من سعی میکردم با توجه به سن سیامک احترامی فراتر از یک شوهر برای او قائل باشم و بسیار به او توجه میکردم و کارهایش را انجام میدادم، اما این احترام متقابل نبود.
زن جوان ادامه داد: با اینکه سعی میکردم زندگی آرامی را با سیامک درست کنم، اما وقتی تحقیر میشدم دیگر دوست نداشتم با او باشم. تا اینکه روز حادثه بچههای سیامک آمدند. آنها خیلی به خانه پدرشان میآمدند. دوباره تحقیرم کردند و من هم از این رفتار ناراحت شدم و به سیامک گفتم دیگر نمیتوانم این وضعیت را تحمل کنم.
وقتی نوبت به سیامک رسید و تفهیم اتهام شد، شکنجه و ناقصکردن همسرش را انکار کرد و گفت: من قبول دارم با رؤیا دعوا کردیم، اما دعوای ما بهخاطر پول بود. رؤیا از من پول میخواست، من هم کارت عابربانکم را ندادم. او با میله شومینه به من حمله کرد و مرا زد، بعد هم با پدر و داییاش تماس گرفت و آنها آمدند و رؤیا را بردند. در آن مدت چه اتفاقی افتاد که رؤیا پاهایش را از دست داد من نمیدانم و مسئولیت آن با من نیست.
گفتههای متهم در حالی بود که او در بازجوییهای اولیه به شکنجه همسرش اعتراف کرده بود. قضات با پایان جلسه دادگاه، برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
الهی بمیرم برات خدایامیبینی که این فقر بایه دختربیچاره چکارکرده این یکیشه.چرابه یکی انقد میدی که اینجوری به ی دختربیچاره رحم نکنه وهمچنین بلایی سرش بیاره.چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا