[نیره خادمی] «ساعتها در سکوت به یک نقطه ثابت خیره میماندم. با شنیدن خبرها درباره کرونا بغض میکردم، اما دست آخر به خودم میگفتم به جای آن میتوانی احساست را به تصویر بکشی تا هم مخاطب و هم کسانی که فداکارانه در خط مقدم کرونا هستند، آن را درک کنند.
دوست داشتم همه از پاکبانی که خسته از کار میرسد تا دکتر و مهندس با کارتونها ارتباط برقرار کنند.» زمانی گلآقا در سبد کالای فرهنگی خانوادهشان بوده و علیرضا پاکدل را به ارتباط با مخاطب با کارتون و کاریکاتور مشتاق کرده و این روزها کرونا و اتفاقات اطراف، او را مجاب کرده تا بیمزد و منت برای قدردانی از زحمات کادر درمانی و خدماتی کار کند.
بیشتر از ٤٠ شب و شاید خیلی قبلتر از اینکه فرمان قرنطینه داده شود، در خانه نشسته کارتونها را از دل خطوط و سکوت درآورده و در اینستاگرام منتشر کرده است. کارتونهای پاکدل درباره کرونا همان هفتههای نخست، یکی پس از دیگری جهانی شد و نزدیک به ١٠٠ رسانه بینالمللی آنها را منتشرکردهاند، اما تا به حال رسانههای ایرانی کار، بازتاب و تأثیرات جهانیاش را نادیده گرفتهاند.
پیرزنی که مادر دو شهید و درحال دوختن ماسک است، پرستاری که تصویر خانوادهاش را در کنار تخت بیمار کشیده و به آنها تکیه داده است، پرستارانی که مثل پیرمرد داستان مشهور «آخرین برگ» اثر او. هنری، نویسنده آمریکایی برای کشیدن تصویری امیدبخش بالای نردبان رفتهاند، خانوادهای که عزیزش را برای خدمتکردن به بیماران از زیر قرآن رد میکند، پاکبانی که بقایای کرونا را از خیابان جارو میکند، آتشنشان، پلیس، نیروهای امدادی هلالاحمر و خلاصه تصاویر از این دست سوژه کارتونهای علیرضا پاکدل است که سروصدای زیادی در خارج از مرزهای ایران به پا کرده است. او سعی کرده است در این تصاویر فداکاری کادر درمان و خدماتی و خانوادههایشان را به تصویر بکشد تا خیلیها را دلگرم کند. «همیشه شنیده بودیم که در فضای جنگ یکسری از آدمها ازجانگذشتگی کردهاند، اما فضای جنگ را به این شکل تجربه نکرده بودیم، چون شنیدن با دیدن و تجربهکردن متفاوت است. در این روزها همه ما در خانه هستیم و مراقبیم تا عزیزانمان بیرون نروند. کادر درمان هم خانواده دارند و سلامتی آنها برایشان مهم است، اما با فداکاری و با وجود تمام کاستیها به مبارزه با ویروس کرونا میروند، درحالیکه میدانند در مراکز درمانی امکان بیشتری برای ابتلا به این بیماری وجود دارد.»
علیرضا پاکدل با نگاهی ریزبینانه در کارتونها واقعیتهایی را که دیده است، به تصویر کشیده و گویا همین نکته آثارش را جهانی کرده است: «به هر حال بخشی مشاهدات خودم در رفتوآمدهای ضروری این روزها و خواندن اخبار بود و بخشی دیگر را هم مخاطبان برایم ارسال میکردند. مثلا موضوع خانواده کادر درمان را یکی از مخاطبان خارجی به من متذکر شد و پس از جستوجو متوجه شدم که در ایران هم تصاویر و فیلمهایی درباره آن منتشر شده است. معتقدم همین دورنشدن از واقعیت باعث ماندگاری کارها میشود. اخبار کرونا مرا تحتتأثیر قرار میداد، درحالیکه نمیتوانستم در بیمارستان مفید باشم، بنابراین با خودم گفتم رسالتم بهعنوان هنرمند همین است. هیچ وقت هم سفارشیساز نبودم و هر جا -در اینجا یا هر جای دیگر دنیا- فکر کردم که مردم نیاز دارند، کار را شروع کردم. قبلا هم در موضوع مهاجرت کار کردم و کارهایم در سطح جهانی دیده شد. در این زمینه نهتنها شرایط کادر درمانی کشور خودمان که خبرها در همه کشورها مثل ایتالیا، اسپانیا، ترکیه و غیره را دنبال میکنم. احساس میکنم اگر آنها در خط مقدم هستند، باید در پشت خط مقدم کمک کنم.» آثار این کارتونیست بازخوردهای فراوانی را در میان مردم و رسانههای جهان کسب کرده، اما در این سو رسانهها و مسئولان ایرانی اصلا توجهی به آن نکرده و گویا این جریان را نادیده گرفتهاند؛ نه مطبوعات و رسانه ملی، نه کاریکاتوریست و کارتونیستهای داخلی، نه مسئولانی که در بخش هنرهای تجسمی وزارت ارشاد مشغولند و نه حتی مسئولان شهری تهران یا مشهد که علیرضا پاکدل زاده و ساکن آنجاست. تناقضی که به چشم او هم آمده است: «باورم نمیشود در این هفتهها حتی یک رسانه داخلی هم متوجه این ماجرا نشده باشد، ضمن اینکه بسیاری از مسئولان رسانهها یا مسئولان دولتی در فضای مجازی کار من را دیدهاند، اما واکنشی نداشتهاند، اما در مقابل از رسانههای آمریکا، ترکیه، اسپانیا، فرانسه یا حتی رسانههای عربی برای مصاحبه با من تماس گرفتهاند. رسانه ملی که این اواخر به اخبار پربازدید فضای مجازی میپردازد، اخبار فالوورهای تتلو را پوشش میدهد، اما از آثار من که همه در جهت مضامین ملی و مذهبی ما است، میگذرد و آن را نادیده میگیرد. برخی مخاطبان خارجی درباره تصویر از زیر قرآن رد شدن کادر درمانی از من میپرسند. وقتی به آنها توضیح میدهم برایشان چنین فرهنگی جالب و مهم میشود. بازخوردی که گرفتم انرژی من را زیاد کرده است، بسیاری در این هفتهها با دیدن آثارم دلگرم شدند و حتی میگفتند با دیدنشان اشک ریختهاند. از من میخواهند تا فردای روزی که کرونا ریشهکن شود، کار کنم و کارتونهایم را منتشر کنم و حتی برای سلامتی خانواده من دعا کردند. همینها به من انرژی داده است که تا آخرین روز این کار را ادامه دهم.» برای او هم سوال شده است که چرا با وجود رعایت بسیاری نکات ملی، مذهبی و فرهنگی چنین بیتوجهی از سوی رسانه ملی و مطبوعات به این جریان شده است: «نه رسانههای اصولگرا و نه اصلاحطلب و روشنفکری هیچکدام اهمیت ندادند. چند روز پیش از سازمان نظام پزشکی کشور برای تشکر تماس گرفته بودند و میگفتند اصلا باورشان نمیشود که رسانههای ایران از این موضوع گذشتهاند. از سوی دیگر به کارهای سطحی برخی هنرمندان که هیچ بازتابی در دنیا نداشته است، در مهمترین رسانههای ایران پرداخته میشود و جالب است که حتی بیشتر بازتابها و کامنتهای اینستاگرام را هم از خارجیها گرفتم. مخاطبان ایرانی در خارج از کشور به من پیام میدهند که این کار را در کشور دیگری دیدهاند و بازتاب یک کار ایرانی در کشور خارجی باعث افتخارشان بوده است، اما در شهری که زندگی میکنم هیچ خبری از این ماجرا نیست و فقط برای شهرداری تهران دو کار انجام دادم که همانها هم جهانی شد. نهتنها حالا بلکه وقتی جایزه جشنواره کارتون مطبوعاتی ورد پرس پرتغال در سال ٢٠١٧ را دریافت کردم هم حمایت مسئولان و حتی همکاران خودم را نداشتم. شاید دفعات قبل خیلی برای من مهم نبود، اما حالا مثل یک فاجعه است، اینکه ١٠٠ جایزه بینالمللی دارم، اما هیچ حمایتی ندارم و این درد بزرگ من است.»
باندبازی در مطبوعات
و تفاوت نگاه در ایران و جهان
چند سال پیش مژگان جمشیدی، خبرنگار و فعال محیطزیست در گفتوگویی از باندبازی در مطبوعات ایران یاد کرده و گفته بود که در ایران مهم نیست که چه تحصیلاتی داشته باشید یا چقدر کارتان را بلد باشید، بلکه مهم است در کدام باند باشید تا بتوانید کار کنید. حالا این کارتونیست و کاریکاتوریست جوان و پرکار هم همین موضوع را پیش میکشد: «ما درگیر باندبازی هستیم. من مستقل هستم و در هیچکدام از دستهبندیها نیستم. دلگیرم در شهر و کشوری کار میکنم که هیچ اثری از کارم در آن نیست و بیمهری دیدهام. نخستین روزنامهای که خبر من را کار کرد، روزنامه معروف برزیلی بود. برای کشیدن این کارها یک ریال هم از هیچ نهادی نگرفتم و تنها کاریکاتوریستی هستم که در این شرایط بحرانی بهطور مستقل با این حجم اثر، کار کرده است، اما حتی یک پیام خسته نباشید به من ندادند. من حتی جشنوارهای هم به سوژه فکر نکردم و سعی کردم مسائل ایمنی و مرتبط با کادر درمان مدنظرم باشد و شاید اگر کارم خلاف مدیریت و حاکمیت بود، در ایران بیشتر بازخورد داشت و دیده میشد.» بیتوجهی از سوی رسانههای ایران به آثار مهم و جهانی حتما به تفاوت نگاه در ایران و سایر کشورهای دنیا به مسائل مختلف هم برمیگردد، چنانچه علیرضا پاکدل هم معتقد است: «رسانههای خارجی به کلیت اثر نگاه میکنند و تأثیر اثر هنری برایشان مهم است و نگاهشان به اثر هنری با نگاه مسئولان و رسانههای ما تفاوت دارد. ٢٠سال است که در مطبوعات ایرانی فعال هستم، کلی جایزه بینالمللی و داخلی دارم و در این مدت درک کردهام که اینجا حتما باید توصیه شده باشید. تعارف نداریم هر قدر کارتان خوب باشد و رزومه داشته باشید، باز هم باید توصیهشده باشید. کسی که مستقل کار کند این را لمس میکند، اما در خارج از کشور نگاه این نیست.»
روزها برای کارتونیستها سخت میگذرد
علیرضا پاکدل درباره مشکلات کاریکاتوریست و کارتونیستها که در این روزها با آن مواجه شدهاند هم میگوید: «خوبی شغل ما این است که حداقل میتوانیم آن را در خانه انجام دهیم، اما متاسفانه کارتون و کاریکاتور از پیش از کرونا در مطبوعات ایران کمرونق شده است و رسانهها کمتر آن را جزو تولیدات خود قرار میدهند. مطرحشدن نسخه اینترنتی در هفتههای پیش هم مشکل را بیشتر کرد و حالا شرایط برای ما کارتونیستها هم سخت شده است، ضمن اینکه یکسری از جشنوارهها هم تا سال دیگر برگزار نمیشود و همه ما به لحاظ معیشتی در شرایط نسبتا سختی قرار گرفتهایم.»
علیرضا پاکدل، هنرمند کاریکاتوریست مشهدی است که همکاریاش با نشریاتی چون گل آقا و کیهان کاریکاتور را از سال٧٣ آغاز کرده، در بسیاری از رسانههای کشور ازجمله شرق، جامجم، اعتماد، خبرآنلاین، روزنامه قدس و غیره همکاری داشته و در بسیاری از پروژههای انیمیشن طراح کاراکتر بوده است. کاریکاتور مهم او در زمینه مهاجرت همزمان با غرقشدن آیلان، کودک سهساله سوری بار دیگر جهانی شد و بعد هم جایزه بزرگ «وُرلد پرس کارتون» در پرتغال را دریافت کرد. پاکدل تا به حال ١٠٠ جایزه بینالمللی و داخلی ازجمله در جشنواره کاریکاتور توریسم ترکیه، جشنواره کاریکاتور مطبوعات تبریز، جشنواره طنز گرافیکی کاریکاتور ایتالیا، مسابقه کارتون و کاریکاتور «سیساک» کشور کرواسی، مسابقه کارتون و کاریکاتور پیراسیکابای کشور برزیل و غیره را دریافت کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید