«این روزها وقتی از میلیاردرها و سوپرثروتمندان جهان صحبت به میان میآید، همه بلافاصله جف بزوس، بیل گیتس و وارن بافِت را به یاد میآورند که البته حق هم دارند زیرا در حال حاضر ثروت این سه نفر روی هم چیزی بیش از ٣٠٠میلیارد دلار برآورد میشود. مجله فوربز، بهعنوان یکی از مشهورترین رسانههای اقصادی دنیا از سال ١٩٨٧ میلادی، در یک ارزیابی کلی اموال ثروتمندان و صاحبان پول و سرمایه را ذیل گزارشی با عنوان «میلیاردرهای جهان» محاسبه کرده و بنا بر میزان دارایی، آنها را در فهرست مشهور خود یعنی «ثروتمندترینها» قرار میدهد. ارزیابی مجله فوربز تا پیش از این، همهساله در ماه مارس منتشر میشد، اما به دلیل نوسانات بازار سرمایه و بالا و پایینشدن لحظهای میزان ثروت میلیاردرهای اسمی جهان، دستاندرکاران مجله از سال ٢٠٠٢ به این نتیجه رسیدند که گزارش سالانه یا حتی ماهانه و هفتگی جوابگو نیست و به همین دلیل از تاریخ فوق فهرست بهروزشده میلیاردرهای جهان در وبگاه این مجله به صورت روزانه در معرض دید مخاطبان قرار میگیرد. یکی از نکات قابل توجه در فهرست میلیاردرهای جهان - جدای از بخش «ثروتمندترینها» یا همان بالانشینهای فهرست - تازه میلیاردرها، نومیلیاردرها یا همان ثروتمندان نوظهور هستند که نامشان برای نخستینبار وارد فهرست مشهور مجله فوربز میشود و عجیب آن که ملیت اکثر قریب به اتفاقشان نیز چینی است.
ثروتمندترینها و فرهنگ عامه
با توجه به افزایش تعداد میلیاردرهای جهان، این افراد کمکم و در طول دوران اهمیت خود را در نزد افکار عمومی بهعنوان صاحبان ثروت و سرمایه از دست داده و گهگاه با توجه به حجم کارهای عامالمنفعه یا حتی فراز و فرودهای زندگی خصوصیشان به صدر توجهات مردمی بازمیگردند. در واقع قوانین بازار حتی اینجا نیز صادق است و وقتی با افزایش تعداد میلیاردر مواجه هستیم - مانند هر کالای دیگر - التفات افکار عمومی بین همه آنها تقسیم شده و گاهی مگر کسی چون بیل گیتس به سبب سرمایهگذاری روی تهیه یک واکسن یا جف بزوس به دلیل طلاقگران از همسرش برای مدتی مورد توجه قرار بگیرند اما آنهایی که سنوسالی دارند، خوب میدانند که همیشه نیز اینگونه نبوده است و میلیاردرها زمانی برای خود شخصیتی بسان رئیسجمهوری یک کشور داشتند و در سفر به کشورهای مختلف از آنان استقبال رسمی به عمل میآمد. در دورانی که گذر حساب بانکی از رقم ٩٩٩میلیون به میلیارد، همانند امروز کار سهل و آسانی نبود و صفت میلیاردر به هر کسی نمینشست، خود به خود میلیاردرها تبدیل به افسانه میشدند و حتی در بعضی فرهنگها به مثالها و ضربالمثلهایی که عامه مردم آنها را مورد استفاده قرار میدادند، راه مییافتند. کسانی که اکنون انگشت کوچک میلیاردرهای امروزی نیز نمیشوند اما در زمان خود حتی دستنیافتنیتر از روسایجمهوری کشورها بودند.
ماجرای ژاکلین کندی اوناسیس
٤٥سال پیش در چنین روزی، برابر پانزدهم مارس ١٩٧٥ میلادی، ارسطو سقراط اوناسیس، یکی از مشهورترین میلیاردرهای تاریخ معاصر در ٦٩سالگی درگذشت. قدیمیترها خوب به خاطر دارند که در دهه٥٠ خورشیدی وقتی قرار بود به ثروت دستنیافتنی اشاره کنند، از نام اوناسیس مدد میگرفتند. منبع ثروت این میلیاردر یونانیالاصل را شرکت کشتیرانی بزرگ او شامل ناوگان تانکرهای نفتکش و کشتیهای تجاری برشمردهاند، هرچند شهرت اوناسیس تنها به ثروت بیکرانش برنمیگشت. او در سال ١٩٦٨ میلادی، یعنی پنجسال بعد از ترور تراژیک جان اف. کندی در شهر دالاس، با بیوه او ژاکلین ازدواج کرد تا یکی از بزرگترین زلزلهها در جهان سلبریتیهای دهه٧٠ میلادی را به ثبت برساند. ژاکلین کندی که پس از ترور همسرش به شخصیتی قابل احترام و محبوب در ایالات متحده تبدیل شده بود، با این تصمیم خود را معرض قضاوت بیرحم افکار عمومی آمریکا و حتی جهان قرار داد و تحلیلگران اجتماعی این تصمیم او را نشانه میل به زندگی اشرافی ارزیابی کردند. ٢٣سال فاصله سنی بین اوناسیس و ژاکلین، همچنین سابقه نهچندان موجه میلیاردر یونانی در زندگی شخصی و خصوصا ارتباطش با زنها، بیوه کندی را به سیبل انتقادات تبدیل کرد، اما هیچکدام از اینها در برابر ثروت افسانهای پیرمرد یونانی تاب مقاومت نیافتند و زوج مشهور ٢٠ اکتبر ١٩٦٨ شانه به شانه هم راهی خانه بخت شدند.
دیدگاه تان را بنویسید