شعر در مورد چشم
در ادامه چند شعر در مورد چشم بخوانید و برای یار چشم قشنگ خود بفرستید.
زن، مردی ثروتمند یا زیبا
یا حتی شاعر نمی‌خواهد
او مردی می‌خواهد
که چشمانش را بفهمد
آنگاه که اندوهگین شد
با دستش به
سینه اش اشاره کند
و بگوید:
اینجا سرزمین توست…
***
از وقتی که
آبیِ چشمانت را دیده‌ام
شناگرِ ماهری شده‌ام
از بس که
غرقِ چشم‌هایت شدم
***
گاهی
بهترین
شعرهای دنیا هم
نمی‌تواند
اندوهِ چشمان زنی را بکاهد
***
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشم‌نگاری بوده است
***
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت‌کش به بادامی بسازد
***
ناز نشسته با طرب،
چهره به چهره،لب به لب
گوشهٔ چشم مست تو ،
گفت و شنود می‌کند
***
هنوز خیره شدن
در چشمان تو
شبیه لذت بردن
ازشمردن ستاره
در یک شب صحرای یست
***
بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید
چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید
***
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری‌ست
آنک چشمانی که خمیرمایه‌ی مهر است
وینک مهر تو:
نبرد افزاری
تا با تقدیر خویش پنجه درپنجه کنم
میان آفتاب‌های همیشه
زیبایی تو
لنگری‌ست
نگاهت و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری ست
***
زیباتر از چشمان تو
چشمان من بود
وقتی که
تصویرت
بر آنها نقش می‌بست
***
چشم‌های تو
وقت زیادی از خدا گرفت
اگر آفریده نمی‌شد
زیبایی بیشتری
به کوه
به دریا
به جنگل
می‌رسید
***
چشم‌های تو
پنجره‌های بهشت است
پرده پلک‌هایت را که کنار می‌زنی
نور به دنیا می‌آید!
***
چشم‌هایت عطری دارند گیج کننده
از همان‌ها که پلک می‌زنی
و یک‌باره جهان
به بوی مردمک‌های خوش رنگت
عطری دلچسب می‌گیرد!
***
آن که چشمان مرا تَر کرد، اندوه ِ تو بود
گرچه چشم عاشقان بوده ست از آغاز، تَر
***
دنیا همه شعر است به چشمم اما
شعری که تکان داد مرا چشمِ تو بود
***
به آیه آیه چشم خمار تو سوگند
پس از نگاه خرابت شراب نازل شد
***
مردمک‌های تو
همیشه مسیر شب را نشان می‌دهند
حتی اگر سحرخیزترین چشم جهان باشی
حتی اگر قبل از خورشید بیدار شوی
ما
روزها را به زندگی کردن دیگران مشغولیم
و فقط
شب‌ها را در خود زندگی می‌کنیم…
***
به دو چشم من ز چشمش چه پیام‌هاست هر دم
که دو چشم از پیامش خوش و پرخمار بادا
***
زیبا…
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشای‌ام
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا…
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم…
دیدگاه تان را بنویسید