محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی امسال متولی برگزاری بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر در کنار بخش ملی بعد از چند سال فاصله این دو بخش با هم شد.
برای بررسی بیشتر و کاملتر در خصوص بخش بین الملل جشنواره، با این مدیر سینمای کشور گفتوگو کردیم.
میخواستند در کنار تحریمهای بینالمللی سینمای ایران را هم تحریم کنند
روایت و نظر شما به عنوان رئیس سازمان سینمایی درباره بخش بینالملل چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر چیست؟ آیا این بخش را از منظر داوران، بازار، فیلمهای حاضر در آن و... رضایت بخش و مفید ارزیابی میکنید؟
اول از هرچیز باید دید که در چه شرایطی از نظر سیاسی و روابط بین الملل این جشنواره برگزار شده است. بعد از اینکه شناخت خودمان را کامل کنیم میتوانیم قضاوت کنیم که بخش بین الملل چقدر توسط دوستان ما توانسته موفق باشد.
براساس اتفاقات چند ماه گذشته برخی از شخصیتهای فرهنگی داخل و خارج دست به دست هم دادند تا فضایی را ایجاد کنند تا تحریمهای کشور ما بیشتر شود و قسمتی از اینها نیز به حوزه سینما برمیگشت. یعنی اینکه سینمای ایران نیز مانند حوزههای اقتصادی تحریم شود.
برخی از فیلمسازان داخلی در خارج از کشور کمپین تشکیل دادند و شروع کردند علیه سینمای ایران فعالیت کردن. برخی که مهاجرت کردند نیز به این گروهها پیوستند و برخی که در داخل کار میکردند به آنها گرا میدادند و با آنها همراه شدند و تلاش کردند تا هنرمندان مطرح دنیا را نیز با این جریان همراه کنند. تمام تلاش نهایی این دوستان این بود که جشنواره برگزار نشود. اما در نهایت جشنواره در این فضای پرتلاطم رسانهای برگزار شد و بیشتر از 100 نفر مهمان خارجی در جشنواره شرکت کردند. طبیعی است که در این شرایط کشورها تحت فشاری که روی آنها باشند انصراف بدهند.
سالهای قبل هم این موضوع را یعنی عدم حضور برخی از چهرههای سینمایی جهان در جشنواره را داشتیم اما در مجموع معدل قابل قبولی در سینمای ایران داشتیم. این اولین سالی بود که جشنواره را مجدداً در دو بخش ملی و بین الملل ادغام کردیم که اگر این اتفاقات در عرصه داخلی و خارجی رخ نمیداد شاید یکی از باشکوه ترین جشنوارههای بین المللی را میتوانستیم داشته باشیم.
به نظرم مهمانان امروز سفیران خوبی هستند که تصاویری واقعی از ایران را که بر خلاف تصویر دروغین رسانههای خارجی است که ایران را ناآرام نشان بدهند، بیان کنند. امروز ایران محل آرامش هست و مردم زندگی میکنند و حجمههای موجود غیرواقعی است. چنین حرکت هایی در حوزه بین المللی سینما و تئاتر میتواند موفقیت هایی برای ایران رقم بزند.
نمره همکاران ما در بخش بینالملل با توجه به شرایط اخیر قابل قبول است
سیاست شما و همکارانتان در مورد بازار فیلم به روایت شما این بوده که با کشورهای همسو همکاری کنید تا در زمینه اهداف مشترک تقویت شوید. چقدر به این نتایج امیدوار هستید؟
بازار فیلم ایران خوب بود؛ قبل از اتفاقات اخیر در سیاست گذاری جشنواره گفتیم که کشورهای منطقه، شانگهای، خزر و هم زبان و همکیش و همپیمان ما باید در جشنواره باشند اما این به معنای این نیست که اروپا و آمریکا را در نظر نگرفته باشیم.
در مواردی متمرکز نشدیم که همانها برای ما عقب ماندگی ایجاد کند. برای آنها باید برنامه داشته باشیم، در سازمان هم بر همین اساس برنامه ریزی داشتیم که کشورهایی استخراج شوند و روی آنها متمرکز شویم که چه در حوزه تولید مشترک و هفتههای فیلم فعالیت کنیم. اینکه تا چند درصد موفق باشیم به کار دراز مدت برمیگردد در کوتاه مدت نمیتوان قضاوت کرد.
اما به نظر من نمره دوستان ما با توجه به اتفاقات اخیر نمره قابل قبولی است. فیلمهای خوبی با سطح کیفی خوبی از کشورهای مختلف نمایش داده شد. این صحبت من نیست میتوان با داوران و نمایندگان کشورهای مختلف صحبت کرد. شاخصهای که همه هنرمندان دنیا برای سینمای ایران بیان میکردند مضامین اخلاق سینمای ایران بود. آنان میگفتند که برای ما اهمیت داشت که جشنواره فیلم فجر سینمای اخلاقی و انسانی است. سایر جشنوارههای دنیا که برگزار میشود ادغام مضامین مختلف را دارند اما رویکرد جشواره فیلم فجر، اخلاقی و انسانی است که برای ما قابل اهمیت است.
پس هدف اولیه و کوتاه مدتمان یعنی برگزاری جشنواره که دنبال آن بودیم را به آن رسیدیم. حضور فیلمسازان هم علی رغم همه فضای رسانه و تهدیدها نشان دهنده موفقیت ما در این زمینه است. بازار فیلم نیز شکل گرفت و هفته آینده نیز مراسم اختتامیه بخش بین الملل برگزار خواهد شد.
اکران فیلمهای ما در کشورهای همسایه مراودات میخواهد و در بلند مدت جواب میدهد
سؤال بعدی من درباره قدرت سینمای ایران در همین کشورهای همسو و منطقه است. ما سالها است که حتی فیلمهای انقلابی و مذهبی را هم در سینماهای این کشورها نمیبینیم. به تعبیر آقای درویش حتی در بازار فیزیکی این کشورها فیلمهای ما اکران نمیشود. برای این منظور چه برنامهای دارید؟
این موضوع برنامه ریزی دراز مدت میخواهد و در کوتاه مدت نمیتوان به نتیجه رسید. چراکه سینما در هر صورت تجارت است. خیلی از سینمادارها دنبال فیلم هایی هستند که برای آنها جنبه اقتصادی داشته باشد و جنبههای فرهنگی برای آنها کمتر اهمیت دارد. زمانی که با آنها به مراوده برسیم، فیلمهای ایرانی میتواند برای آنها آورده اقتصادی هم داشته باشد اما این اعتمادسازی کمیزمان بر خواهد بود.
اما با برخی از کشورها که مذاکره کردیم نشان میدهد که به نتیجه خوبی میرسیم و از این بن بست خارج میشویم. گشایش بازار اقتصادی برای سینمای ایران، خیلی از مشکلات داخلی سینمای ایران رفع میکند.
با تشکیل جایزه اوراسیا معادلات سینمایی دنیا عوض میشود
کمیدرباره جایزه آکادمی اوراسیا توضیح بدید. آیا این رویکرد واقعاً میتواند منجر به تغییر و تحول در سینمای آسیا و شکل دهی قطب فرهنگی و سینمایی تازه ای در جهان شود؟
آکادمیاوراسیا پیشنهادی بود که در جریان دیدار مهمانانی که از ایران به روسیه رفته بودند مطرح شد که در واقع اسکار اوراسیا و جایزه بزرگی راه اندازی شود که در راه اندازی و برنامه ریزی آن ما هم برنامه ریزی و فعالیت داریم.
این در واقع طرحی است که در این دیدار مطرح شده و حالا روسیهایها روی آن کار میکنند. آنها از ما خواستند که بعد از برگزاری جشنواره فیلم فجر روی آن کار کنیم. اما کار سخت و بلندمدتی است و اینگونه نیست که در کوتاه مدت اتفاق بیافتد. اما اگر بتواند روسیه این آکادمیرا راه اندازی کند خیلی از معادلات سینمایی دنیا عوض میشود. نظامهای فرهنگی جدیدی در دنیا در حال راه اندازی است ما باید در این نظام جدید قدرت مند حاضر شویم و نباید ترسید. سینمای ایران جایگاه رفیعی در دنیا دارد و نباید این را منحصر به جوایزی که در دنیا گرفتیم بکنیم نه، سینمای ایران به خاطر مضامین و نوع نگاه انسانی که دارد مطرح است. برخی از فیلمسازان ما این فرصت را پیدا کرده اند که در دنیا مطرح شوند و برند شوند اما خیلی از فیلمسازان ما این فرصت را نداشته اند که حتی فیلمشان را به دنیا ارائه دهند یا نگذاشتند که فیلمهای آنها دیده شود. پس این موضوع به این معنا نیست که فیلمسازان ایرانی که در دنیا مطرح نیستند فیلمسازان خوبی نیستند.
جشنوارههای الف دنیا بایدها و نبایدهایی برای خودشان دارند و امروز برخی از آنها گفتهاند که فیلمهای زیرزمینی سینمای ایران را میپذیریم. آنها برنامه ریزی میکنند تا به این سمت پیش بروند که علیه سینمای ایران باشند و ما را ضعیف کنند. اما میدانیم که به عنوان مثال سریال حضرت یوسف ایران در شبکهها و کشورهای متعدد اسلامیدنیا نشان داده شد و به عنوان یکی از سریالهای مطرح دیده شد. خب هیچ کدام از این سریالهای ایرانی که ساخته شده است این موفقیت را پیدا نکرده اند.
پس اگر این انحصار شکسته شود و ما بتوانیم در بازارهای بین المللی دستاوردهای موفق داشته باشیم که کار بسیار سختی است، به افقهای جدید پیش روی خود خواهیم رسید. خیلی از سینماگران ایران دستاوردهای خوبی دارند البته برخی از موضوعات فیمهای برای داخل است و تاریخ مصرف آن در داخل کشور است و برخی نیز امکان مطرح شدن در خارج از کشور را ندارند.
چهرههای تازهای با بلیت مسافرانی که در میانه راه پیاده شدند، به سینمای ایران پیوستند
سؤال آخر این که آیا آنانی که نیامدند سال بعد به سینمای ایران برمیگردند؟
به نظر من موضوع مهمتر از این حرکت سینمای ایران است. اینکه بیایند یا نه مسأله فرعی است. سینمای جمهوری اسلامیایران از حرکت باز نمیایستد و به سرعت به مسیر خودش ادامه میدهد. برخی به این مسیر ادامه میدهند و برخی هم به حرکت خود ادامه نمیدهند. برخی اصلاً امکان دارد از قطار سینمای ایران پیاده شوند اما این حرکت به مسیر خود ادامه میدهد و مقصد آن معلوم است.
اما مهمتر این است که خیلیها در ایستگاههای جدید در حال سوار شدن به سینمای ایران هستند و امکان دارد که بلیطی را بگیرند که مسافر قبلی پیاده شده است. برای همین میخواهم بگویم که آمدنها و نیامدنها آنقدر حائز اهمیت نیست که حرکت سینمای کشور ما مهم است که این اتفاق رخ داده است.
حرکت سینمای ایران با این مردم با انگیزه و افرادی که با استقابل بسیار عالی به سینماها آمدند معنای دیگری پیدا میکند. علی رغم اینکه به نظرم همه خانواده سینمای ایران با هر انگیزه و گرایشهای سیاسی باید در این خانواده جمع شوند مگر اینکه خودشان این را نخواهند. آنها مختارند و زوری بالای سر آنها نیست هرکس که شرایط سینمای جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد و زیر پرچم سینمای ایران فعالیت کند امکان کار دارد. قواعد سینمای ایران نیز کاملاً شفاف و معلوم است.
دیدگاه تان را بنویسید