ارسال به دیگران پرینت

اضطراب چت‌کردن و پیام‌دادن

استرس پنهان در تکنولوژی که نباید از آن غافل باشیم

فناوری در تاروپود زندگی بشر رخنه کرده و با خودش استرس آورده است. خودمان کم نگرانی‌ داشتیم، حالا ترس دوری از گوشی‌های هوشمند هم اضافه شد‌ه‌ است. شروع کرده‌ایم به مقایسه زندگی خود با تصاویر خانواده‌های خوشبخت و خندان. سعی می‌کنیم مثل آنها شویم، چون دیگر از خودمان راضی نیستیم. هرچه بیشتر می‌خندیم، خندان‌تر از ما هم هست و هرچه موفق‌تر می‌شویم، موفق‌تر از ما هم هست. انگار این اضطراب جز با محدود‌کردن استفاده از تلفن‌های هوشمند برطرف نخواهد شد. در ادامه، این مسئله را بیشتر بررسی خواهیم کرد.

استرس پنهان در تکنولوژی که نباید از آن غافل باشیم

۱. ترس دوری از تلفن همراه هوشمند

گوشی هوشمندی که در جیبمان می‌گذاریم و همه‌جا با خود می‌بریمش، خیلی وقت‌ها گره از کارمان باز می‌کند و به‌قدری به زندگی ما گره خورده که نبودنش مایه دردسر است. مشغول هر کاری که باشیم، پس از شنیدن صدای دینگ پیام مقاومت در برابر بازکردن قفل صفحه و دیدن آن پیام واقعا سخت است. کافی است لحظه‌ای احساس بی‌حوصلگی و تنهایی کنیم تا در چشم‌به‌هم‌زدنی برویم سراغ گوشی هوشمندمان.

با پیداشدن سروکله اینترنت و امکان دسترسی به بانکداری آنلاین، موسیقی آنلاین و کلی چیز دیگر، وابستگی به تلفن همراه دیگر مسئله عجیبی نیست. این گوشی‌ها تبدیل شده‌اند به تمام زندگی ما و ترس نبودن آنها همیشه با ماست. نوموفوبیا اسمی است که روی ترس ازدست‌دادن تلفن همراه گذاشته‌اند، ترسی که رفته‌رفته زمینه احساس استرس و اضطراب را در ما ایجاد می‌کند.

برای حل این مشکل چه‌کار کنیم؟

چطور با این ترس و استرس مقابله کنیم؟ اصلا چطور مانع بروزش شویم؟ توصیه پزشکان مرزگذاری است، مرزی که در هر شرایطی به آن پایبند باشیم. مثلا می‌توانیم برای استفاده از تلفن همراه در زمان غذاخوردن، در موقعیت‌های اجتماعی مثل مهمانی‌ها یا قبل از خواب مرز تعیین کنیم. حتی می‌توانیم با اعمال محدودیت‌های زمانی، مدت‌زمان استفاده از گوشی را به حداقل برسانیم. البته اولش سخت است و کمی طول می‌کشد که به این حدومرزها عادت کنیم. اما برقراری تعادل این حس را به ما خواهد داد که اختیار فناوری در دست ماست، نه اختیار ما در دست فناوری.

۲. اضطراب چت‌کردن و پیام‌دادن

انسان ذاتا مشتاق توجه به ریزترین جزئیات است. این خصلت موقع چت‌کردن هم آشکار می‌شود، مثلا جمله‌ای کوتاه در پاسخ به پیامی طولانی می‌تواند مثل شانه‌بالا‌انداختنی سرد و از سر بی‌تفاوتی باشد. پیامی که بلافاصله خوانده‌ شده اما پاسخی نگرفته است، حس نادیده‌گرفته‌شدن را القا می‌کند:

  • یعنی کار اشتباهی انجام داده‌ام؟
  • دیگر از من خوشش نمی‌آید؟
  • نکند ناراحتش کرده باشم؟

حتی عده‌ای زمانی که طرف مقابل در حال نوشتن پیام است و کنار اسمش نقطه‌چین می‌بینند هم دچار استرس زیادی می‌شوند.

نگرانی بیش از حد بابت این جزئیات بی‌اهمیت بیش از آنکه کمکی به حال ما کند، به ما آسیب می‌زند. اگر موقع چت‌کردن غرق استرس و اضطراب می‌شوید، ابتدا از خودتان بپرسید اصلا دلیل موجهی برای چنین احساسی دارید یا نه. بعد دنبال راهی برای کاهش اضطراب خودتان باشید.

برای حل این مشکل چه‌کار کنیم؟

خیلی وقت‌ها بهترین راهکار فاصله‌گرفتن از تلفن همراهتان است. خود را با چیزهایی مشغول کنید که باعث شادی شما می‌شوند، فعالیت‌هایی مثل:

  • تفریح؛
  • پیاده‌روی؛
  • وقت‌گذراندن با خانواده؛
  • تمرکز روی کار؛
  • رفتن به باشگاه.
  •  

۳. احساس وابستگی به بازی‌های ویدئویی

 

بازی‌ها فوق‌العاده سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز هستند، اما بعضی از آنها طوری طراحی شده‌اند که به‌راحتی فرد را دچار اعتیاد به بازی‌های کامپیوتری کنند. شاید در طول بازی با اعضای گروهمان احساس اتحاد کنیم و به حس جذاب عضو چیزی‌بودن بیش از حد وابسته شویم، آن‌قدر زیاد که ورزش و تغذیه و عادات سالم را کاملا کنار بگذاریم و بیشتر وقت خود را مشغول بازی باشیم.

استرس بازی‌های ویدیوئی و آنلاین

بازی‌های ویدئویی برای عده‌ای مثل زندگی دوم هستند. ساعت‌های زیادی درگیر مبارزه، رقابت و تمرین هستند تا به موفقیت برسند. همین باعث می‌شود هر دقیقه‌ای که صرف فعالیت دیگری می‌کنند، دچار استرس و اضطراب بشوند و احساس کنند از بازی عقب افتاده‌اند و وقت عزیز خود را هدر کرده‌اند.

برای حل این مشکل چه‌کار کنیم؟

برای اجتناب از حس اضطراب بازی، باید مدت زمان بازی را محدود کنیم. اینجا هم مرزگذاری سالم به کمکتان خواهد آمد. به‌جای بازی، فعالیتی سالم را انتخاب کنید و با برقراری تعادل بین این دو سعی کنید حواس خود را پرت دنیای بیرون کنید و برای خود یک علاقه‌مندی واقعی بسازید.

۴. مقایسه باطن زندگی خود با ظاهر زندگی دیگران

درست است که شبکه‌های اجتماعی ما را به کل دنیا متصل می‌کنند، اما نباید چشم خود را روی مضرات آنها برای سلامت روان خود ببندیم. گشت‌و‌گذار در اینستاگرام یا فیس‌بوک و خیره‌شدن به چهره‌های شاد دیگران، عکس‌های زیبای آنها از سفرشان، غذاهایی که می‌خورند، لباس‌هایی که می‌پوشند و خنده‌ای که شاید به رسم عادت عکاسی روی صورتشان نقش می‌بندد، همه و همه می‌توانند بر حسی که به زندگی و موقعیت فعلی خود داریم اثر بگذارند و ما را درگیر مقایسه اجتماعی کنند.

این روزها شبکه‌های اجتماعی استرس زیادی به کاربرانشان وارد می‌کنند. بخش عمده‌ای از این فشار برمی‌گردد به انتظار «ارزشمندبودن برای کاربران اینستاگرامی»، انتظاری که همیشه گوشه ذهنمان جا خوش کرده است و باعث می‌شود بی‌وقفه زندگی خود را با دیگران مقایسه کنیم.

استرس ناشی از این طرز تفکر که باید راجع به همه کارهایمان در شبکه‌های مجازی بنویسیم، کاملا ملموس است و هر روز بیشتر می‌شود. از سوی دیگر استرس مقایسه‌کردن زندگی و تجربیات خود با کسانی که هم‌سن ما هستند اما سبک زندگی متفاوتی دارند، انتظارات نامعقول برای ما ایجاد می‌کند. برآورده‌نشدن این انتظارات می‌تواند اضطراب و استرس را چند برابر کند. به یاد داشته باشید که زندگی برای همه بالا و پایین دارد و ما فقط شاهد بهترین صحنه‌های زندگی دیگران هستیم.

برای حل این مشکل چه‌کار کنیم؟

خوشبختانه اخیرا در شبکه‌های اجتماعی بیشتر شاهد انتشار محتوای واقعی با کمترین میزان فیلتر هستیم. دیدن این نوع محتوا هیچ ضرری ندارد، اما باز هم به این معنی نیست که شما هم باید خود واقعی‌تان را به‌ نمایش بگذارید. در ضمن بدون فیلتربودن تضمین نمی‌کند که آنچه می‌بینیم واقعی باشد!

سعی کنید تا می‌توانید گره‌های زندگی خود به شبکه‌های اجتماعی را باز کنید. تک‌تک لحظه‌ها را زندگی کنید و مدام به‌ فکر مستندکردن آنها یا حرف‌زدن درباره‌شان نباشید. به یاد داشته باشید که تصاویر نمی‌توانند گویای جنبه‌های واقعی زندگی افراد باشند و صرفا لحظه‌های شاد و هیجان‌انگیزی هستند که سعی دارند اوج کمال و خوشبختی سوژه را به ما بقبولانند.

شما بگویید

زندگی شما چقدر تحت‌تأثیر این گوشی‌های هوشمند کار‌راه‌انداز است؟ برای شما حسنش بیشتر است یا ضررش؟ چشمانتان را ببندید و یک روز کاملا عاری از فناوری را تصور کنید، حال دلتان بهتر شد یا بدتر؟

منبع : چطور
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه