۵۵آنلاین :
وقایع دینی و مذهبی و داستانهای مرتبط به آنها، همواره از پتانسیلهای بسیاری برای نمایش در سینما و تلویزیون برخوردار بودهاند. تجربه هم ثابت کرده این نوع آثار با استقبال خوب مردم همراه میشوند. اما نمیتوان بر این قضیه سرپوش گذاشت که آثار باکیفیت و تأثیرگذار این حوزه اندک هستند و بهندرت یک اثر دینی قابل قبول تولید شده است.
مجموعه «ولایت عشق» را میتوان از آثار ماندگار این عرصه دانست؛ سریالی ۳۰ قسمتی که در سال ۱۳۷۹ از شبکه اول سیما روی آنتن رفت. مهدی فخیمزاده کارگردان و نویسنده ولایت عشق در این مجموعه به بخشی از زندگی امام رضا(ع)، از فشار مأمون گرفته تا پذیرش ولایتعهدی و شهادت ایشان پرداخت.
فارغ از تأثیر جایگاه امام رضا(ع) در میان ایرانیان و همچنین برخی ویژگیهای این سریال در جذب مخاطب، نمیتوان از تیتراژ ابتدا و انتهایش در اقبال و تأثیرگذاریش در میان مردم غافل بود. زندهیاد بابک بیات که آهنگسازی آثار برجستهای چون «فریاد زیر آب»، «مرگ یزدگرد»، «قرمز» و ... را در کارنامه داشت، آهنگساز این مجموعه تلویزیونی شد تا یکی از موسیقیهای ماندگار در میان مجموعههای تلویزیونی را بسازد. این اثر با همنشینی صدای محمد اصفهانی بعد از گذشت ۱۹ سال همچنان بیبدیل است.
خشایار اعتمادی خواننده موسیقی پاپ، از چگونگی ساخت این ملودی توسط بابک بیات و ویژگیهای حرفهای این هنرمند فقید به ایرناپلاس نکات قابل توجهی را گفته است.
محاسن بابک بیات بعد از سریال ولایت عشق
خشایار اعتمادی درباره چگونگی ساخت موسیقی سریال ولایت عشق توسط بابک بیات گفت: جدا از تأثیرگذار بودن ملودی و موسیقیِ متن بابک بیات، در واقع محمد اصفهانی سهم بزرگی در تأثیرگذار بودن تیتراژ مجموعه ولایت عشق بخصوص ترانههای آن سریال دارد. تیتراژهایی که اصفهانی برای ابتدا و انتهای سریال اجرا کرد، شاید در آن مقطع کمتر خوانندهای میتوانست آنها را بخواند. معمولا به بابک بیات پیشنهاد میدادند برایشان آهنگسازی کند و یک اثر بسازد، اما به یاد دارم که سر آن مجموعه بود که استاد بیات پیشنهاد داد و از محمد اصفهانی خواست که برای این اثر بخواند. بهحق هم محمد اصفهانی آن چیزی را که باید، ادا کرد. بابک همیشه صورتش شش تیغه بود. اما به یاد دارم در آن ایام به اندازهای تحت تأثیر سریال ولایت عشق قرار گرفته بود و درگیر سریال و موسیقی شده بود که اندازه ریشهایش به بالای سینهاش رسیده بود. به عبارت دیگر از همان سریال ولایت عشق محاسن خود را گذاشت، او خیلی تحت تأثیر بود. بیات جزء معدود آهنگسازانی بود که چه در قالب ترانه، تحت تأثیر شعر قرار میگرفت و چه در قالب موسیقی، متن تحریرها را خوب میشناخت و برای ساختن ملودیها دستش باز بود.
آهنگسازی آثار مذهبی کار هر کسی نیست
وی در پاسخ به این پرسش که یک آهنگساز باید با چه نگرشی موسیقی آثار مذهبی و دینی را بسازد، عنوان کرد: چیزهایی که جزء باورهای مردم است، مانند آثار مذهبی یا آثاری که برای ائمه ساخته میشوند، ساختنشان کار هر کسی نیست. سازنده اثر باید این حوزه را به خوبی بشناسد، یعنی بداند اصلا نمیتوان با این کارها شوخی کرد، چه در قالب شعر چون یک شعر سخیف ممکن است شأنیت اثر را پایین بیاورد چه کارهای ملی، مذهبی و یا مناجات برای خدا. تفاوتی ندارد، باید نوع نگرش جامعه را نسبت به آن هدف بشناسد. مهمتر از همه این است که تا سازنده باور نداشته و عاشق کار نباشد از آن اثر، عشق بیرون نمیآید. اگر ۱۶۰ اثرم را در کارنامه هنریام مرور کنید میبینید که دو اثر برای حضرت علی(ع)، یک کار برای امام حسین(ع)، دو اثر برای امام رضا(ع) و یک اثر هم برای آخرین منجی خواندهام. برای ایران هم قطعات «از پارس تا خزر»، «غرور خطه خاور»، «ایران زمین خانه ماست» را خواندهام. وقتی که به این ها نگاه میکنم حسم به من میگوید که این آثار را با یک حال خاصی خواندهام. چون بر اساس اعتقاداتم ساخته شدهاند و هیچ کسی به من سفارش ساخت این آثار را نداده است، چنین نگاهی دارم.
اعتقاد و دانش رمز ماندگاری یک ملودی
«تا خود آهنگساز و خواننده به ملودیهایی که میسازند و یا میخوانند باور نداشته باشند، به عبارت دیگر تا شعور شناخت و دانش اثری را که خلق میکنند نداشته باشند، هیچ کاری به دل نمینشیند. این کارها یک مقدار دلی است. یعنی طوری نیست که تکنیک خرجش شود. البته برای تنظیمش شناخت لازم است که به واسطه سازبندیها پیام ترانهسرا به مخاطب منتقل شود. فکر میکنم مهمترین فاکتورها از شاکله صحبتهای مذکور چنین باشد که ابتدا باید سازنده به اثری که میسازد اعتقاد و بعد دانش داشته باشد. سپس باید جامعهاش را بشناسد. اگر به آن عشق نداشته باشد و صرفا به واسطه سفارش کار را بپذیرد، اثر درستی به وجود نمیآید.»
موسیقی بابک بیات خاکستری بود
خواننده آلبوم خاتون درباره بابک بیات و تأثیرگذاریاش بر موسیقی پاپ کشور چنین گفت: بابک بیات نوع دیگری به ملودی نگاه میکرد. در سالهای فعالیتام با خیلی از ملودیسازها کار کردهام اما بابک بیات نگرش دیگری داشت، موسیقیاش متفاوت بود. از نظر من موسیقی بابک بیات خاکستری بود. یعنی یک موسیقی خاص بود. چه در ترانهها و چه در موسیقیهای متنش از «کشتی آنجلیکا» گرفته تا «مرگ یزدگرد» و «شاید وقتی دیگر» متوجه نوع دیدگاهش به موسیقی میشوید. وقتی یک هنرمند فرهنگ و یا امضایی در کارش باشد و آن را به جامعه منتقل کند، پس تأثیرش را گذاشته است.
منبع : ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید