فساد مالیاتی چای دبش در ابعاد میلیارد دلاری
از قدیم گفتهاند چای باید لبسوز و لبدوز باشد؛ حالا فساد چای دبش لب خیلیها را دوخته است و لب یک ملت را سوزانده است؛ فسادی در ابعاد میلیارد دلاری.
فساد دبش موجب زاییده شدن موش از کوه فسادستیزی ابراهیم رئیسی همراه شد؛ همین امر سبب شد تا او نیز در اقدامی فرافکنانه توپ را از زمین دولت به زمین دولت قبل و قوه قضاییه انداخت.
رئیسی در اولین جلسه هیات دولت پس از افشای فساد عظیم دبش، که برای وزیرانش سخنرانی میکرد، با وجود افشای فساد عظیم ۳.۷ میلیارد دلاری چای دبش، باز هم دولت خود را «دولت مردمی» نامید و مدعی شد که «در دوسال گذشته محور شناسایی، رسیدگی و برخورد با گلوگاههای فسادزا بوده و برخی از پروندههای فساد را به دستگاه قضایی ارجاع داده و حال انتظار عمومی از قوه قضائیه رسیدگی به این پروندههاست.»
اما در شرایطی که رئیسی از جمله «نوبت قوه قضاییه است» در متن سخنانش استفاده نکرده بود، خبرگزاری دولت، ایرنا، این جمله را برای تیتر صحبتهای رئیسی انتخاب کرد.
شاید همین عملیات رسانهای بود که باعث شد چند روز بعد محسنی اژهای شفافتر زبان به سخن بگشاید. چرا که از زمان انتشار خبر فساد دبش، دولتیها سعی وافری دارند تا آن را از خود دور کنند و تقصیرات را متوجه دولت قبل بدانند و خود را مبری کنند؛ آنها همچنان که در حال اجرای عملیات رسانهای و روانیشان در شبکههای اجتماعی بودند، سخنان غلامحسین محسنی اژهای مانند یک سطل آب سرد بر آتش این عملیات ریخته شد و دومین شوک طی کمتر از یک هفته را متحمل شوند. شوک اول انتشار اصل خبر فساد از سوی سازمان بازرسی زیرمجموعه قوه قضاییه بود که مشخص شد فساد مدنظر از سوی گروه کشت و صنعت چای دبش بوده است؛ دومین شوک هم همین سخنان رئیس قوه قضا بود که به صورت مبسوطی توضیح داد ماجرا از چه قرار بوده و «استعفا» دادن سید جواد ساداتینژاد اولین وزیر کشاورزی دولت ابراهیم رئیسی از چه بابت بوده است.
محسنی اژهای هفته گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی گفت: «تخلف گروه دبش از سال ۹۸ شروع شد که در همان سال گروه دبش حدود ۲ میلیون دلار و در سال ۹۹، ۲۱ میلیون دلار گرفته است، اما در سال ۱۴۰۰، شصت درصد ارز واردات را به این گروه دادهاند که حتما خلاف است و در سال ۱۴۰۱ بیش از ۷۰ درصد ارز را این گروه گرفته است.»
رئیس قوه قضا در سخنانش ابتدا به یک پرونده فساد در واردات نهادههای دامی اشاره میکند که پس از روشن شدن ابعاد آن وزیر مربوطه که همان وزیر کشاورزی باشد استعفا داد و قائم مقام او نیز برکنار شد و تحت تعقیب قرار گرفت. محسنی اژهای همچنین «صدور کیفرخواست برای وزیر پیشین و سایر افراد دخیل در پرونده» خبر داد. او در ادامه پرونده فساد در واردات نهادههای دامی را به فساد چای دبش پیوند زد که فرد واردکننده نهادههای دامی ریال دریافتی برای واردات را از طریق یکی از شرکتهای تابعه مجموعه چای دبش به ارز تبدیل میکرده است و همین امر باعث برانگیخته شدن شک و تردید شده است و ادامه ماجرا.
چگونه افشا شد
این پرونده علیرغم ادعای دولتیها که خود را قهرمان یافتن آن میدانند، ابتدا توسط اتحادیه واردکنندگان چای به مخبر معاون اول رئیسی اعلام شده است که سرانجام، مخبر بر روی نامه آنها که از یک فساد بزرگ خبر میدادند دستور پیگیری داد. این اتحادیه در نامه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ به مخبر نوشته بودند که «وزارت جهاد کشاورزی برای واردات چای به یک گروه خاص تخصیص ارز داده و امکان ثبتسفارش چای برای سایر مجموعهها را مسدود کرده است که نشان از یک رانت گسترده دارد. اما رانت وقتی عجیبتر میشود که از سال ۹۸ با دو میلیون دلار به سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ با صدها میلیون دلار میرسد!
آقای ساداتینژاد جهت استحضار!
بنا بر تصویر نامهای که دستیار ویژه معاون اول رییس جمهوری منتشر کرد، دفتر مخبر هم در نامهای به سردار یزدی دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی این موضوع را اعلام کرده و از قول او خواستار پیگیری موضوع شده است. اما نکته جالب اینکه این نامه یک رونوشت نیز دارد که مخاطبش وزیر جهاد کشاورزی یعنی سید جواد ساداتینژاد است! به عبارت دیگر دفتر مخبر به عالیترین مقام وزارتخانه متهم در اعطای رانت به گروه دبش، نامه اتحادیه واردکنندگان چای را منعکس کرده است! تاریخ این نامه به دوم اسفند سال گذشته برمیگردد که نزدیک به ۵۰ روز بعد، ساداتینژاد استعفا میدهد یا عزل میشود. اما سخنگوی دولت برای کنار رفتن ساداتینژاد دلایل عجیبی عنوان کرد: « تورمهای جهانی، افزایش قیمتها بعد از جنگ اوکراین و رکود دورۀ کرونا»؛ آن هم برای وزیری که قول داده بود «به اقتدار غذایی در خاورمیانه برسیم و چون اقتدار غذایی در گرو اقتدار کشاورزی است به تحول کشاورزی نیاز داریم».
سر نخ در وزارت کشاورزی
شاید که نه، حتما سرنخ این دو پرونده فساد را باید در دوره وزارت سید جواد ساداتینژاد بر وزارت جهاد کشاورزی جستجو کرد. دورهای که از شهریور ۱۴۰۰ آغاز شد و فروردین ۱۴۰۲ خاتمه یافت.
ساداتینژاد پیش از آنکه وزیر کشاورزی شود، نماینده مجلس یازدهم و دهم بود. او از حوزه انتخابیه کاشان و آران و بیدگل به مجلس دهم راه یافت. خط و ربط سیاسی ساداتینژاد با یک جستجوی ساده مشخص میشود؛ چهرهای مخالف دولت حسن روحانی و از حامیان محمود احمدینژاد و مهمتر از همه، سرنخ سیاسی ساداتینژاد به همانجایی برمیگردد که دولت ابراهیم رئیسی تعلق خاطر زیادی به آن دارد؛ جبهه پایداری.
او در دوران دولت محمود احمدینژاد رئیس دانشگاه کاشان بود و سال ۱۳۹۰ با حکم «کامران دانشجو» وزیر وقت علوم به عنوان رییس دانشگاه کاشان را به عنوان معاون حقوقی و امور مجلس این وزارتخانه منصوب شد.
علیه ظریف و لاریجانی و زنگنه
در انتخابات سال ۱۳۹۸، جواد ساداتینژاد از سوی جبهه پایداری برای حوزه انتخابیه کاشان در انتخابات مجلس یازدهم معرفی شد. قرابت ساداتینژاد و جبهه پایداری تنها به یک لیست انتخاباتی مربوط نمیشود؛ وزیر مستعفی دولت رئیسی وقتی به عنوان نماینده در مجلس دهم حضور داشت، آنچه در توان داشت را برای مخالفت با اقدامات دولت گذاشت؛ اما تنها دولت نبود؛ وقتی سال ۱۳۹۷ دولت روحانی به دنبال تصویب شدن لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی و لایحه پالرمو بود، نمایندگان عضو یا نزدیک به جبهه پایداری طرح استیضاح محمدجواد ظریف وزیر وقت امور خارجه را تقدیم هیات رئیسه کردند؛ اما تندروی آنها به همینجا ختم نشد و حتی به علی لاریجانی رئیس وقت مجلس و از محافظهکاران سرشناس نیز رحم نکردند و بابت آنچه عدم رعایت تشریفات در ارسال این دو لایحه به مجمع تشخیص مصلحت نظام خواندند، طبق آییننامه داخلی مجلس خواستار استیضاح او شدند.
در میان اسامی امضاکننده این دو طرح استیضاح، نام جواد ساداتینژاد نیز دیده میشود. او در عین حال بارها وزرای دولت روحانی را به مجلس کشاند؛ حالا یا به صحن مجلس یا به کمیسیونهای مجلس. او همچنین از امضاکنندگان نامهای در انتقاد از بیژن زنگنه وزیر نفت دولت روحانی است.
حامی سفت و سخت رئیسی
ساداتینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به صف حامیان ابراهیم رئیسی پیوست و با انتشار کلیپی با عنوان «بدرقه حسن روحانی» در حمایت از رئیسی سنگ تمام گذاشت. او در انتخابات ۱۴۰۰ هم در میان حامیان رئیسی بود و به نوعی کمپین رئیسی در کاشان را عهدهدار بود.
با انتشار اسامی وزرا برای کابینه سیزدهم، مشخص شد که ساداتینژاد قرار است پاداش دو دور حمایت خود از رئیسی را بگیرد و به عنوان وزیر کشاورزی به مجلس معرفی شد.
چند روز پس از کسب رای اعتماد از مجلس، ساداتینژاد به دفتر سعید جلیلی رفت و با او به عنوان «دولت در سایه» دیدار کرد و نشستی با کارگروه کشاورزی دولت در سایه تشکیل داد. همین مورد نیز شاهد دیگری بر پیوند محکم میان ساداتینژاد و یکی از چهرههای شاخص نزدیک به جبهه پایداری دارد.
او وزارت را توفانی آغاز کرد و به دو برادر همسر خود در وزارتخانه پست و مقام داد. یک سال پس از وزارتش خبر بازداشت دو برادر همسرش در فضای مجازی دست به دست شد که آن زمان تکذیب شد. اما بعدها مشخص شد که گویا تخلفاتی صورت گرفته بوده است.
انتشار اطلاعاتی از فساد در وزارت کشاورزی
شهریور ۱۴۰۱ با انتشار خبر بازداشت دو برادر همسر ساداتینژاد، محمد صفایی نماینده گناباد و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با وبسایت «رویداد ۲۴» فسادهای رخ داده در وزارت کشاورزی دولت فسادستیز رئیسی را افشا کرد.
او گفته بود که «طی این یک سال ما شاهد انحرافاتی در حوزه فعالیت وزارت جهاد کشاورزی بودیم. در حوزه کار این وزارتخانه تخلفات متعددی از جمله کوتاژ صوری سامانه بازارگاه رخ داد که به صورت غیرمناقصه شرکتی انتخاب و در صداوسیما هم بولد و برجسته میشود و ارزش افزودهای پیدا میکند.»
به گفته این نماینده مجلس «برای نخستین بار در سامانه بازارگاه کوتاژ تقلبی ثبت کردند که چیزی حدود ۵۰۰ هزار تن کوتاژ تقلبی را شامل میشد و حدود ۱۱۰۰ میلیارد کالایی را به مرغداران فروختند که کالای آن وجود نداشت و هنوز مرغداران ما مطالبه آن را دارند. سیستم جهاد کشاورزی هم به این مطالبات تولیدکنندگان پاسخگو نیست.»
صفایی به بازداشتهای اخیر تیم جهاد کشاورزی اشاره کرد و گفت: «اخیراً خبر رسید که برخی معاونان مدتی بازداشت شدند و یک نفر هم که قصد افشاگری داشت، عزل شد و یکی با دکترای جغرافیا را به یونسکو فرستادند که مرتبط با تخصص ایشان نبود. یعنی به ایشان رانتی دادند که سکوت کند. ضمنا چندی پیش هم برادر خانم دیگر آقای وزیر به خاطر مسائل مالی بازداشت شد. اینها مفاسدی است که ما در دولت مردمی آقای رییسی انتظار آن را نداشتیم و توقع داریم آقای رییسجمهور با آن به صورت جدی برخورد کنند و بدون ملاحظه یا محافظهکاری و به شکل عادلانه و منصفانه با آن برخورد شود. امیدواریم اکنون که قوه قضاییه به این فسادها وارد شده است به رسالت خود در این رابطه عمل کند.»
ارتباطات ساداتینژاد
اما برای شناخت بیشتر ارتباطات ساداتینژاد یک جستجوی ساده کافی است؛ جستجویی در روزنامه رسمی که حاوی اطلاعات شرکتها است.
ساداتینژاد در سال ۱۳۹۰ با همراهی تعدادی دیگر که محمدرضا پورابراهیمی نماینده فعلی کرمان و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم و یازدهم نیز جزو آنهاست، «موسسه فرهنگی هنری سفیر اندیشه و دانش» را تاسیس کرد. سال ۱۳۹۳ طی تغییراتی این موسسه به نام «موسسه فرهنگی هنری رهپویان فرهنگ شرق» تغییر نام داد. ساداتینژاد سال ۱۳۹۲ سهم خود در این موسسه را کاهش داده بود.
او سال ۱۳۹۲ عضو موسسین «پژوهشگاه قرآن و حدیث» بود و این موسسه را تاسیس کرد.
«موسسه فرهنگی هنری راه روشن کاشان» موسسه دیگری است که نام ساداتینژاد در آن دیده میشود. به غیر از «سید جواد»، نام «سید حسین ساداتینژاد» برادرش نیز در این شرکت دیده میشود.
در کنار دری نجفآبادی و محسن رفیقدوست در «خیرین توسعه علم»
پس از تاسیس شرکت «سامان پالایش ایرانیان» در شهریور ۱۳۹۴ نام سید جواد ساداتینژاد به عنوان رئیس هیات مدیره البته خارج از شرکا معرفی شد.
سال ۱۳۹۶، در خبری اعلام شد که «بر اساس تفاهمنامه سهجانبه میان شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور و انجمن خیرین توسعه علم و فناوری ایرانیان و ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، محموله ۴۰ دستگاه تصفیه آب برای مناطق روستایی و محروم از آب آشامیدنی سالم ارسال» شده است.
«سعید محمدی یزدی» مدیرعامل شرکت سامان پالایش ایرانیان که در این خبر مجری طرح نصب ۵۳ دستگاه تصفیه آب به مناطق محروم معرفی شده، گفته بود «تاکنون با ۷ استان قرارداد منعقد شده که ۱۶ دستگاه برای کرمان، ۱۵ دستگاه برای آذربایجان غربی، ۸ دستگاه برای آذربایجان شرقی، ۹ دستگاه برای کردستان، ۲ دستگاه برای خراسان جنوبی، ۲ دستگاه خراسان رضوی و ۱ دستگاه برای استان گلستان سفارش داده شده است.»
شاید جالب باشد که بدانید در آگهی تغییرات «انجمن خیرین توسعه علم و فناوری ایرانیان» به تاریخ فروردین ۱۳۹۵، سید جواد ساداتینژاد به پرداخت ۱۰۰ هزار تومان، در ردیف شرکای این انجمن و در کنار قربانعلی دری نجفآبادی قرار گرفت. به غیر از وزیر اسبق اطلاعات که پس از افشای قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۷۷ استعفا داد، سال ۱۳۹۶ محسن رفیقدوست نیز به جمع این انجمن اضافه شده است.
بنیاد حامیان دانشگاه تهران در کنار کاظم قلمچی
سال ۱۳۹۵ ساداتینژاد به همراه تعدادی دیگر موسسهای با نام «بنیاد حامیان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران» را تاسیس کردند که تنها آگهی ثبت شده از این «بنیاد» مربوط به همین آگهی تاسیس آن است. همان سال موسسه دیگری با نامی مشابه یعنی «بنیاد حامیان دانشگاه تهران» توسط ساداتینژاد و دوستان ایجاد شد. سال ۱۳۹۷ نام این موسسه به «بنیاد عام المنفعه حامیان دانشگاه تهران» تغییر یافت. در میان اعضای هیات مدیره این بنیاد یک نام آشنا به چشم میخورد: «کاظم قلمچی» مالک موسسه قلمچی که بیش از دو دهه است برای بسیاری از جوانان و حتی میانسالان یادآور آزمون کنکور است. این موسسه سالهاست که اقدام به انتشار کتابهای تقویتی درسی، کتابهای تستزنی کنکور، برگزاری آزمونهای شبیهسازی شده با کنکور و … میکند.
کمک صاحب تکماکارون، قلمچی و گروه گلرنگ به بنیاد
طبق صورتهای مالی این بنیاد که به تاریخ ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ منتهی شده، بنیاد قلمچی مبلغ ۲۷۰ میلیون تومان به این بنیاد در قالب کمکهای «خیریه» اهدا کرده است. همچنین گروه گلرنگ نیز ۲۱۷ میلیون تومان به این بنیاد پرداخت کرده است. تعدادی از اعضای هیات مدیره این بنیاد خود نیز صاحب یک خیریه یا بنیاد فرهنگی با نامهای خودشان هستند که شماری از کمکها به بنیاد حامیان دانشگاه تهران از طریق همین موسسات خیریه و بنیادهای فرهنگی صورت میگیرد.
البته این موسسات خیریه و بنیادهای فرهنگی، کمکهای دیگری نیز برای امور جاری نظیر جایزه دهخدا و … نیز پرداخت میکنند. یکی دیگر از «خیرین» که به این بنیاد پرداختی داشته، «عبدالرضا مطلبی کاشانی» فرزند رضا مطلبی کاشانی صاحب کارخانه تک ماکارون است که نامش در صورتهای مالی سال ۱۴۰۱ دیده میشود. ماجرای «هبه» آپارتمان از سوی مطلبی کاشانی پدر به علیرضا پناهیان روحانی نزدیک به جبهه پایداری و از منبریهای تندروی جریان محافظهکار، همچنان از سوی کاربران شبکههای اجتماعی تکرار میشود.
این بنیاد از طریق «هبه» صاحب یک باب مغازه به مساحت ۱۵ متر مربع در پاساژ الماس در خیابان کریمخان تهران شده است. ارزش این مغازه (احتمالا در زمان هبه) دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان گفته شده است. پاساژ الماس در خیابان کریمخان از جمله پاساژهایی است که در آن خرید و فروش طلا و جواهرات برقرار است.
طبق آنچه در صورتهای مالی این بنیاد منتهی به پایان سال ۱۴۰۱ آمده، مبلغ اجاره این مغازه تا پایان تیر ۱۴۰۱ ماهانه ۵ میلیون تومان بوده که در قرارداد جدید از تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۱، مبلغ اجاره به ۹ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است. بنظر نمیرسد اجاره مغازههای یک پاساژ خرید و فروش طلا و جواهرات در خیابانی که بورس این نوع فعالیت است، با رقم اعلامی اجاره مغازه متعلق به این بنیاد، نزدیک باشد.
میزان سرمایهگذاری بلند مدت این بنیاد در صندوقهای گوناگون و شرکتها به اذعان صورتهای مالی سال ۱۴۰۱، ۱۴ میلیارد و ۹۸۸ میلیون تومان است. «صندوق نیکوکاری دانشگاه تهران»، «صندوق ایران زمین»، «صندوق درآمد ثابت کاریزما»، «شرکت بیمارستانی دانشگاهیان(صاحب ۳۷.۵ درصد سهام)» و «شرکت توسعه سرمایهگذاری دانشگاه تهران(صاحب ۲۸.۵ درصد سهام)» محلهای سرمایهگذاری این بنیاد است.
موسسه دیگری که نام سید جواد ساداتینژاد در آن دیده میشود، موسسهای با نام «بنیان محکم خانواده شهرستان آران و بیدگل» است که سال ۱۳۹۸ تاسیس شده و آگهی دیگری از آن در دسترس نیست.
رئیسی به عنوان رئیس پایداریچیهای دولت پاسخگو میشود؟
خط و ربط سیاسی ساداتینژاد مشخصا به جبهه پایداری ختم میشود؛ اگر چه او عضو این جریان نیست اما مورد حمایت سیاسی آنها قرار دارد و وزیر مستعفی یا معزول نیز برای آنها در مجالس دهم و یازدهم سنگ تمام گذاشته بود. البته که اگر به اعضای معنوی جبهه پایداری، لقب «پایداریچی» داده شود، باید گفت که بزرگترین «پایداریچی» دولت، شخص ابراهیم رئیسی است؛ تیم رسانهای و اطلاعرسانی دولت، پیشانی و به نوعی کاتالوگ دولت به لحاظ خط فکری رئیس آن است؛ چهرههایی که اگر عضو پایداری نباشد، حداقل یک پایداریچی شش دانگ محسوب میشوند؛ مانند علی نادری مدیرعامل خبرگزاری ایرنا که چند سال پیش عضو شورای مرکزی جبهه پایداری بوده و مدتی در رجانیوز فعالیت میکرده و در زمان ریاست رئیسی بر قوه قضاییه، مدیر روابط عمومی آن قوه بوده و با جابجایی رئیسی به ریاستجمهوری سکان مهمترین ارگان رسانهای دولت به این عضو سابق شورای مرکزی جبهه پایداری سپرده شد.
به هر شکل با توجه به میزان قرابت سید جواد ساداتینژاد وزیر سابق جهاد کشاورزی با جبهه پایداری، این فساد عظیم را ابراهیم رئیسی که ادعای فسادستیزی و شکستن بت فساد داشته، به عنوان یک پایداریچی مستقر در دفتر رئیسجمهوری باید پاسخگو باشد.
دیدگاه تان را بنویسید