ملا نصرالدین، شخصیتی داستانی و بذلهگو در فرهنگهای عامیانه ایرانی، آذربایجانی، ترکیه ای، افغانستانی، عربی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناخته شدهاست. ملا نصرالدین در ایران بیش از هر جای دیگر به عنوان شخصیتی بذله گو اما نمادین محبوبیت دارد.
سبب گریه
روزی ملا با زنش سر سفره نشسته بودند . زن ملا قاشقی از آش داغ که جلویش بود به دهان برد و از بس گرم بود اشک در چشمش پر شد. ملا سبب گریه اش را پرسید . زن گفت: یادم آمد که مرحومه مادرم این آش را خیلی دوست میداشت. گریه بر من مسلط شد.
بعد ملا شروع به خوردن کرد. اتفاقا از داغی چشم او هم اشک آلود شد. این مرتبه زن پرسید: شما چرا گریه نمودید؟ ملا گفت: من هم به یاد مرحومه مادرت افتادم که مثل تو دختر بد جنسی را بلای جان من کرد.
------------------------------------
ملا و دخترش
ملا کوزه ای برداشته و آنرا به دست دخترش داد و به دنبال آن سیلی سختی هم بر گونه وی نواخت و گفت: -حالا به سر چشمه میروی و کوزه را پر از آب کرده و میاوری. مبادا آنرا بشکنی. زنش وقتی آن صحنه را دید و چشمان اشک آلود دختر را مشاهده کرد به تندی از ملا پرسید: چرا او را زدی؟ ملا گفت: زن تو عقلت گرد است و چیزی نمیدانی، من این سیلی را به او زدم تا یادش باشد و کوزه را نشکند. چون اگر کوزه را به زمین میزد و میشکست آنوقت لت و کوب وی فایده ای نداشت.
------------------------------------
آب رفتن روزها
چند نفر بر سر اینکه چرا روزهای زمستان از روزهای تابستان کوتاهتر است با هم بحث و جدل کردند و چون به نتیجه ای نرسیدند رفتند پیش ملا و گفتند: ملا قضیه از این قرار است حالا بین ما داوری کن و بگو که کدام یک از ما درست می گوییم. ملانصرالدین گفت: این که معلوم است! مگر وقتی پارچه را آب می کشند کوتاهتر نمی شود؟همه گفتند چرا! ملا گفت: خوب! روزها هم در زمستان با اینهمه آب و برف و باران آب می کشند و کوتاه می شوند.
------------------------------------
کد خدا
ملانصردین یک روز باتفاق کدخدا به حمام رفته بود کدخدا همانطور که بدنش را مم شست از پرسید؟ راستی اگر من کد خدا نبودم و فقط یک غلام بودم چه قیمتی داشتم کمی فکر کردو گفت:۱۰دینار کدخدا عصبانی شد و گفت:احمق جان فقط لنگی که به بدنم بستم ۱۰دینار ارزش داره!
هلال ماه
ملانصرالدین شب اول ماه به شهری رسید و دید مردم روی پشت بامها جمع شده اند و با انگشت به آسمان اشاره می کنند و هلال ماه را نشان می دهند. ملانصرالدین زیر لب گفت: عجب آدمهای دیوانه ای، مردم این شهر برای دیدن ماه به این کم نوری چقدر به خودشان زحمت می دهند و نمی دانند که در شهر ما وقتی قرص ماه قد یک سینی بزرگ می شود کسی به آن نگاه نمی کند.
حکایت جالب ملانصرالدین و زن زشتش!
ملانصرالدین را در افغانستان، ایران و جمهوری آذربایجان، ملا نصرالدین، در ترکیه نصرتین هوجا (خواجه نصرالدین) و در عربستان جُحا (خواجه) مینامند.
ملانصرالدین عین دولت ایران است
یه نظرم ملانصرالدین شخصیتی دیوانه بوده
یک پاسخ برای شما دوست محترم دیوانه چو دیوانه راببیند خوشش اید
دیوانه نه بذله گو بوده البته بعضی از حکایتها بی مزه هست
حکایات مسخره مینویسید اصلا جالب نیست
اتفاقا حکایات ملا خیلی هم آموزنده است هرکسی که در آنها تدبر کند
خسته نباشی دلاور
ممنون بابت حکایت ملا ،اما میدونی ک وقتی از ملا نقلی رو ب زبون آوردی باید ۵۲ تا از حکایاتشو بگی ؟!!! امیدوارم اینو رعایت کنی و حتما اون حکایات جالبترش رو هم بگی و زیر وعده قدیمیان هم نزنی 🤪😉
احسنت برملا
ملانصرالدین هم ملانصرالدین بوده
شاگرد جواد خیابانیو پیدا کردم😂😂😂
اگه میشه از حکایت های ملا بیشتر بزارید
وقتی از ملا حکایت می گوید تبلیغ نگذارید ممنون می شوم
چه شخصیت باحالی بوده این ملا
احتمالا ملا شیشه مصرف میکرده انقد چرت و پرت میگفته
👍🏻😂
🤣🤣🤣🤣🤔🤔
؟
طنز ملا نصرانی خیلی خوب بود باز بنویسید.
ملا نصردین درست است بذله گو بوده و این بذله گویی نشان هوش او بوده چون افراد بسیار با هوش،چهره واقعی خود را پشت بذله گویی پنهان می کنند
بسیارعالی تواین همه دروغ و استرس خبری اینا خوبه
خیلی باحاله بازم بزارید
خیلی مضخرف بود ملا خیلی احمقه.
نصر دین بهترین بوده است و خواهد بود
نه اری
حکایت های ملا نصرالدین باحال و خنده دار هست 😊😊
لطفا دوباره بزارید 😜😜
همه امور به حساب اسلام آورده می شود.
حوزهای علمیه، به اقتصاد جامعه ورود نمایند.
البته ملانصرالدین شخصیتی تخیلیست برای عنوان کردن درد در جامعه گویی ان زمان بگیر و ببند خیلی بوده و اگر کسی بر خلاف بزرگاناعتراضی میکرده سر از حبس و شلاق و نهایتا الحاد و تکفیر سر در میاورده لذا بزرگان برای رساندن دردها به مردم از این شخصیت استفاده کرده اند که نمونه های فراوانی دیده میشود