سردار حسین دهقان با بیان اینکه بعضی افراد اینگونه القا می کنند که اگر یک نظامی
رئیس جمهور شود، نظامی گری را حاکم می کند، اظهار کرد: در ایرانِ در آستانه ورود به قرن جدید، امکان نظامی گری و اعمال حکومت نظامی وجود ندارد.
متن کامل گفت وگو با سردار حسین دهقان که نامزدی خود را برای
انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ اعلام کرده، درباره حضور افرادی با سابقه نظامی در
انتخابات ریاست جمهوری به شرح زیر است:
*با مطرح شدن اسم برخی نظامیان برای
حضور در انتخابات ریاست جمهوری، برخی این نگرانی را مطرح کرده اند که حضور نظامیان به صلاح کشور نیست و دوگانه رئیس جمهور نظامی و غیرنظامی در حال شکل گیری است. شما به عنوان یک نظامی که داوطلب انتخابات
ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هم هستید، آیا این نگرانی را درست می دانید؟
معتقدم به جای نگرانی از "صنف" نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید تلاش کنیم تا اهمیت "شایسته گزینی" و
شاخص های فرد شایسته وارد ادبیات
جامعه شود؛ چراکه سیاست و سیاست ورزی فقط برای افراد خاص تعریف نشده است. آیا یک وکیل حق ندارد کاندیدا شود؟ آیا کسی که شغل آزاد دارد نباید کاندیدا شود؟ هر فردی در هر لباسی حق دارد داوطلب انتخابات شود.
اگر قانون به فرد نظامی اجازه حضور در انتخابات نمی دهد، پس او حق نامزد شدن ندارد، اما مثلا در
قانون انتخابات
مجلس شورای اسلامی آمده است که هر فردی در هر سمتی که خواهان
شرکت در انتخابات است، باید شش ماه قبل از سمت خود استعفا دهد و هنگام ثبت نام استعفای خود را ارائه کند؛ در حقیقت قانون هیچ منعی برای حضور یک فرد نظامی در انتخابات ندارد و همانگونه که رای دادن نظامیان، حق شهروندی آنها محسوب می شود، نامزدن شدن فرد نظامی در هر انتخاباتی هم حق شهروندی اوست و با فرد غیرنظامی هیچ تفاوتی ندارد.
اما آنچه موجب نگرانی داوطلب شدن فرد نظامی در انتخابات می شود و البته من هم این نگرانی را دارم زمانی است که نظامیان سازمان یافته بخواهند یک جایگاه سیاسی را اشغال کنند که شدیدترین نوع آن کودتا و در حداقل ترین سطح روی کارآمدن یک نظامی به کمک سایر نظامیان است که هر دو حالت مذموم و غیرقابل قبول است و قطعا من چنین وضعیتی را تایید نمی کنم. ضمن اینکه در این کشور نه می توان کودتا کرد و نه شرایط کشور به گونه ای است که نظامیان سایرین را کنار بگذارند و فرد منتخب خود را جایگزین کنند.
بعضی افراد هم اینگونه القا می کنند که اگر یک نظامی رئیس جمهور شود، نظامی گری را حاکم می کند؛ یعنی با خلع مقامات از مناصب شان و روی کار آوردن نظامیان، حکومت نظامی را حاکم و آزادی ها را محدود می کند در حالی که در ایرانِ درآستانه ورود به قرن جدید امکان نظامی گری و اعمال حکومت نظامی وجود ندارد.
*اما برخی سیاسیون نگران این هستند که رئیس جمهور شدن یک فرد نظامی، تفکر نظامی را هم در کشور حاکم کند.
تفکر نظامی یعنی چه؟ ویژگی های فرد نظامی می تواند برای جامعه سودمند باشد حتی این ویژگی ها در وضعیت امروز جامعه بهتر از برخی خصوصیات سیاستمداران برای کشور مفید است. مهم ترین ویژگی فرد نظامی حس وطن دوستی و سرباز وطن بودن است؛ در واقع فرد نظامی حاضر است برای حفظ آب و
خاک کشورش جان دهد. انضباط، وقت شناسی، هدفمند بودن، قدرت
بسیج کنندگی، داشتن راهبرد برای تحقق هدف از دیگر ویژگی های فرد نظامی است.
همچنین رفتار فرد نظامی نوعی تضمین کنندگی به همراه دارد یعنی چون همیشه در معرض خطر و مسئول جان عده زیادی است و باید با کمترین هزینه و در کوتاه ترین زمان هدف خود را محقق کند؛ در نتیجه مجبور است اطلاعات و راهبرد داشته باشد. در حقیقت آگاهی از وضعیت موجود ویژگی هر نظامی است یعنی با شناخت کامل از محیط و بسیج امکانات و نیروها برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کند. کشور، اکنون به این تفکر و توانمندی ها نیاز دارد البته ممکن است فردی غیرنظامی هم این ویژگی ها را داشته باشد.
*چقدر احتمال دارد که رئیس جمهوری با سابقه نظامی، خواهان تبدیل کردن جامعه به پادگان باشد؟
بستر سیاسی، اجتماعی چنین خواسته ای در جامعه ما وجود ندارد، حتی این رویکرد در تمام
جهان منسوخ شده است؛ به طوری که در کشورهای آفریقایی هم سال هاست که دیگر کودتا نمی شود. شاید زمانی می شد دور کشور دیوار کشید و فرکانس ها را کنترل کرد تا تنها یک صدا ارسال شود ولی الان چنین امری غیرممکن است.
*نظامیان از ابتدای
انقلاب اسلامی در چند دوره انتخابات ریاست جمهوری داوطلب شدند، اما هیچگاه نتوانستند رای لازم را کسب کنند. به نظر شما در این دوره از انتخابات مردم به یک نظامی رای می دهند؟
قرار نیست مردم رئیس جمهور را بر اساس حوزه فعالیتش انتخاب کنند. در حقیقت مردم به برنامه ها و شایستگی های نامزدها رای خواهند داد نه صنف کاری آنها. بر این اساس اگر در سال های گذشته به هر دلیلی نامزدها دارای سابقه نظامی رای نیاوردند به این دلیل بود که یا نتوانسته اند برنامه خود را به خوبی معرفی کنند یا در جلب اعتماد مردم ناموفق بودند. مطمئنا برای مردم تفاوتی ندارد که رئیس جمهور نظامی باشد یا خیر؛ در واقع مردم خواهان حضور فردی در این مسند هستند که با قدرت و شجاعت جلوی رانت و فساد را بگیرد و با تدبیر و درایت برای وضعیت بحرانی کشور راه حل اجرایی ارائه دهد.
*مخالفان حضور نظامیان در انتخابات به این جمله امام خمینی(ره) استناد می کنند که نظامیان نباید در سیاست دخالت کنند. پاسخ شما به این استدلال چیست؟
این استدلال مصداق این سخن امیرالمومنین خطاب به خوارج است، کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ. در وصیت نامه امام آمده است که نظامیان در سیاست نباید ورود کنند اما این به معنی این است که نظامیان نباید ابزار جناح های سیاسی بشوند؛ چرا که این جریان ها نمی توانند نماینده همه مردم باشند، در حالی که
نیروهای مسلح باید حافظ
امنیت ملی باشند و اگر بخواهند نحله فکری خاصی را نمایندگی کنند، امنیت و منافع ملی می شود؛ بنابراین ورود سازمانی نظامیان یا حمایت آنها از فردی در انتخابات منع شده است در غیر این صورت ورود فردی با سابقه نظامی برای تصدی پست ریاست جمهوری هیچ منعی ندارد و می تواند حتی سازنده هم باشد.
*آیا شما به جریان های سیاسی کشور وابستگی دارید یا با چهره ای مستقل وارد انتخابات می شوید؟
اعتقادی به جریان های سیاسی متعارف امروز ندارم؛ چراکه هم اکنون حزب به معنی واقعی آن در
ایران وجود ندارد و متاسفانه به جای حزب در کشور جبهه و گروه داریم که اعضای آن نیز همواره در نوسان و رفت و آمد بین این گروه یا آن گروه هستند؛ چراکه آنها نگاه می کنند منافعشان بیشتر کجا تامین می شود یا ابزار قدرت در دست کیست؟ از سوی دیگر محدود شدن رئیس جمهور به یک جناح سیاسی خاص یعنی از دست دادن توان و ظرفیت جناح های دیگر. بر این اساس همکاری با همه فعالان سیاسی در دستور کار قرار دارد.
*شما اولین کسی هستید که رسما اعلام کرده اید که در انتخابات نامزد خواهید شد. دلیل اینکه زودتر از همه اعلام آمادگی کرده اید چه بوده است؟
ما مسئولان باید یاد بگیریم جامعه را از فضای ابهام آلود خارج کنیم. معنا ندارد، افراد تا آخرین روز ثبت نام اعلام می کنند برای نامزد شدن در انتخابات در حال بررسی هستند. معتقدم هر کسی می خواهد در وارد انتخابات ریاست جمهوری شود، بهتر است از هم اکنون اعلام کند تا مردم زمان کافی برای شناخت او داشته باشند؛ چرا که در غیاب احزاب و نبود برنامه مشخص برای مدیریت کشور، انتخاب رئیس جمهور قائم به شخص می شود و قطعاً در زمان اندک
تبلیغات آن هم با محدودیت های وضع شده برای پیشگیری از شیوع کرونا، مردم امکان شناخت جامع از نامزدها پیدا نخواهند کرد.
اما اعلام زود هنگام من برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری این فضا را به مردم می دهد تا فعالیت های مرا رصد کنند و در جریان برنامه های من قرار گیرند. امیدوارم مسئولان درباره مدت زمان فرآیند انتخابات تمهیدی بی اندیشند تا مردم فرصت شناخت و ارزیابی نامزدها را داشته باشند تا به دلیل محدودیت های گفته شده، فردی ناخواسته به جامعه تحمیل نشود.
*نظر شما درباره بررسی برنامه های نامزدهای انتخاب توسط شوای نگهبان چیست؟
در نبود احزاب واقعی به عنوان نردبان قدرت، نظام انتخابات در هر مرحله دچار
مشکلات اساسی شده است. اما بررسی برنامه نامزدها یک نقص است؛ چراکه قطعاً اعضای این شورا تخصص برنامه ها را ندارند و در این زمینه مجبور هستند از افرادی کمک بگیرند که نتیجه عملکردشان وضعیت فعلی کشور است و این یعنی دور باطل. برای اینکه "نیت خوب
شورای نگهبان با اجرای بد همراه نشود" باید نخبگانی که شناخت کافی از راهبردهای ملی دارند فارغ از وابستگی های جناحی وظیفه ارزیابی برنامه های نامزدها را برعهده بگیرند البته این کار بسیار دشوار است.
در حوزه سیاست خارجی باید سیاست و راهبرد داشت نه برنامه. این راهبردها علاوه بر اینکه لازم است مبتنی بر رعایت سه اصل حکمت، عزت و مصلحت باشد باید با هدف تنش زدایی در ارتباط با دنیا به ویژه کشورهای همسایه و ایجاد و گسترش مناسبات همکاری با آنها تدوین شود؛ در واقع مناسبات خارجی باید به گونه ای سامان یابد که مردم سرزمین ایران عزتمندانه با سایر مردم جهان ارتباطات داشته باشند.
آمریکا از دهه پنجاه تاکنون کارنامه خوبی در
ذهن مردم ایران ندارد؛ چراکه آنها برای حفظ منافع خود همیشه خواهان دولت های دست نشانده در ایران هستند و هموار علیه منافع ملت ما اقدام کرده اند. نسبت آنها با ما نسبت سلطه است. پس از پیروزی
انقلاب اسلامی، به دلیل هویت جدید نظام حاکم بر ایران مبنی بر استقلال، آزادی و آزادخواهی، مقابله با
استکبار و نظام سلطه، دولت
مردان این کشور دشمنی خود را با
مردم ایران تعمیق کردند. در ۴۲ سال گذشته هیچ تاریخی پیدا نمی شود که آمریکا علیه ایران اقدامی نکرده باشد. ما نیز هموار از استقلال، هویت ملی، تمامیت ارضی و ارزش های انقلاب و اسلام دفاع کرده ایم و حاضر به پذیرش نظام سلطه نشده ایم.
برای رابطه با آمریکا دو شرط وجود دارد که اگر دولتمردان این کشور آنها را بپذیرند، قطعاً با آنها تعامل می کنیم. نخست اینکه آمریکایی ها تحت هیچ شرایطی در امور داخلی ایران دخالت نکنند. در واقع به دنبال این نباشند که چه کسی بر سر کار می آید. ملت ما بصیریت کافی برای تصمیم گیری را دارد و هزینه های مترتب بر آن را می پذیرد.
دوم، به منافع و مناطق نفوذ ایران احترام بگذارند. آمریکا در این منطقه غریبه است. این در حالی است که این منطقه خانه ماست و امنیت کشورهای همسایه امنیت ماست. مداخله آنها در منطقه توازن را بر هم زده است و موجب ناامنی و آشوب شده است.
آمریکایی ها نباید آتش
بازی را در منطقه ترویج و منافع خود را به مردم منطقه تحمیل کند. آمریکایی های امنیت و موجودیت اسرائیل را جز منافع خود اعلام کرده اند و حمایت از رژیم های وابسته به خود در منطقه را یک اصل در مناسبات خود می دانند. در واقع آنها با ایجاد فضایی برای مشروع کردن حضورشان در منطقه بازار فروش سلاح های آمریکایی را توجیه می کند.
بهترین تصمیمی که بایدن و تیم او باید بگیرند به رسمیت شناختن منافع مردم و هویت آنها و خارج شدن از منطقه است. الان هم آمریکا در موضع انتخاب است نه ما؛ مواضع ما روشن و ثابت است. آنها می توانند این دیوار بی اعتمادی و دشمنی را بلندتر کنند یا دست از توطئه علیه ملت های آزادی خواه بردارند تا شاهد فصل جدیدی در روابط این دو کشور باشیم. قطعاً ایران از وضعیت دوم استقبال می کند؛ چراکه علاوه بر توسعه کشورهای منطقه،
سرمایه های مردم برای سلاح هایی آمریکایی که علیه خود مردم به کار گرفته می شود هزینه نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید