فارین پالیسی در مطلبی به قلم صاحب صادقی و اسفندیار باتمانقلیچ نوشت: ممکن است به زودی ایران و ایالات متحده بار دیگر بر سر میز مذاکره بنشینند. هفته گذشته دولت بایدن پیشنهاد داد مذاکرات از سر گرفته شوند و ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی توافق کرد تا روند محدود سازی بازرسی از برنامه هسته ای اش را کند سازد. فرصتی برای گفتگوی دوطرف گشوده شده است که احتمالا در چارچوب تسهیل شده توسط اتحادیه اروپا برگزار خواهد شد. اگر زمانی آمریکا و ایران در دو سوی میز مذاکره بنشینند لازم است یک چهر ه کلیدی در آنجا حضور داشته باشد: عبدالناصر همتی رییس کل بانک مرکزی ایران.
بانک مرکزی ایران از بسیاری جهات هدف اصلی جنگ اقتصادی ترامپ رییس جمهور سابق آمریکا علیه ایران بود. سختی های اقتصادی که ایران به خاطر اعمال مجدد تحریم های ثانویه متحمل شد را می توان محصول موفقیت دولت ترامپ در محدودسازی دسترسی بانک مرکزی به ذخایر ارزی آن دانست.
برطبق گزارش صندوق بین المللی پول، ایران فقط به 8\8 میلیارد دلار ذخایر ارزی موجود دسترسی دارد که تقریبا معادل یک دهم کل ذخایر ارزی آن است. به خاطر عدم دسترسی به ذخایر موجود در کشورهایی مانند عراق، کره جنوبی، ژاپن و آلمان، بانک مرکزی نتوانست جلو تضعیف ارزش پول ملی را بگیرد. امروز ارزش ریال به کمتر از یک پنجم ارزش آن در دوران قبل از خروج ترامپ از توافق هسته ای یا برجام رسیده است، این سقوط شدید ارزش پول باعث شد کانالهای وارداتی گران تر شوند و نرخ سالانه تورم به حدود 50 درصد برسد.
همتی، بانکدار با سابقه، در جولای 2018 و درست چند ماه قبل از اعمال کامل تحریم های ثانویه علیه ایران به سمت رییس کل بانک مرکزی منصوب شد. او در شرایط دشوار عملکرد چشمگیر از خود به نمایش گذاشت. در سر تاسر سال 2019 ارزش پول ایران رو به افزایش گذاشت هرچند بحران کووید- 19 این روند را مختل کرد. اقتصاد به شدت آسیب دید و تجارت وضعیتی آشفته پیدا کرد.
در اکتبر 2020 ریال به پایین ترین سطح در برابر دلار در بازار آزاد رسید و هر دلار اندکی بیش از 320 هزار ریال ارزش پیدا کرد. از آن زمان ارزش برابری آنها در سطح هر لار 250 هزار ریال ثابت ماند. این ثبات به تحکیم بهبود اقتصادی هرچند آهسته ایران کمک کرد. در این راه همتی ثابت کرد که گفتگوگر ماهری است. او با استفاده از حساب اینستاگرامی، وب سایت بانک مرکزی و حتی مصاحبه های گزینشی با رسانه های بین المللی اولویت های کاری خود را اعلام کرد و مردم ایران را از توانایی بانک مرکزی در دفاع از ریال در برابر ابرتورم مطمئن ساخت .
علیرغم تلاش فراوان دولت ترامپ، اقتصاد ایران هیچگاه به وضعیت رکود همه جانبه نرسید. اما کشور دوره دردناکی از رکود را می گذراند و تحقق وعده شکوفایی اقتصادی از جانب هر دولتی که باشد مستلزم رفع تحریم ها خواهد بود. دولت ترامپ در پی آن بود که برداشتن تحریم ها دشوار و دشوارتر شود.
دولت ترامپ در سپتامبر 2019 بانک مرکزی ایران را در طبقه تروریستی قرار داد. این اقدام باعث شد معافیت های دراز مدتی که به بانک اجازه می داد نقش مهمی در خرید کالاهای بشر دوستانه ای از قبیل غذا و دارو ایفا کند تحت تاثیر قرار گیرند.
وزارت خزانه داری آمریکا در فوریه 2020 یک مجوز عمومی را با هدف آرام کردن نگرانی ها صادر نمود. اما قصد آمریکا از تروریستی قلمداد کردن بانک مرکزی مخرب تر بود. این اقدام با آن هدف صورت گرفت که دولت دموکرات نتواند در آینده به سادگی تحریم ها را بردارد.
احتمالا دولت بایدن باید این عنوان را بردارد تا بتواند بانک مکزی را به جایگاه اولیه خود در برجام بازگرداند اما حذف این عنوان که با اتهام پشتیبانی ایران از تروریسم پیوند خورده است از نظر سیاسی دشوار خواهد بود چرا که آمریکا قصد بازگشت به توافقی را دارد که منحصرا به برنامه هسته ای می پردازد. رفع تحریم ها حتی قبل از اقدامات شرورانه ترامپ دشوار بود.
تجربه ایران از رفع تحریم ها در پی اجرای برجام برای این کشور ناامید کننده بود. بانک های بین المللی در پردازش تراکنش های مرتبط با ایران مردد بودند.آنها دستورالعمل های پیمان هسته ای در باره چگونگی کار با ایران به شکلی منطبق با قوانین و همچنین ریسک جریمه های تنبیهی در صورت نقض تحریم ها را بهانه می کردند.
این وضعیت جلوی احیای تجارت و به ویژه سرمایه گذاری در ایران را گرفت. مذاکرات فنی بانکی در جریان گفتگوهای برجام از جمله مذاکرات سطح کاری با بانک مرکزی صورت گرفت اما آنها عمدتا بر رفع مسدودی دارایی های ایران متمرکز بودند. چالش هایی که ایران در بانکداری روزمره با آن مواجه بود چشم طرفین را بر دیگر موضوعات بست.
جاکوب لیو وزیر وقت خزانه داری در مارس 2016 گفت :« تجربه ایران نشان می دهد رفع تحریم ها تا چه اندازه می تواند دشوار باشد». علی رغم آنچه لیو آن را « نفوذ گسترده جهانی» مقامات وزارت خانه های خزانه داری و امور خارجه می نامید چالش های بانکی همچنان باقی ماند و جلوی تجارت و سرمایه گذاری را گرفت تا این که در نهایت ترامپ از پیمان هسته ای خارج شد.
ولی الله سیف که در زمان مذاکرات برجامی ر یاست کل بانک مرکز ی ایران را بر عهده داشت در مصاحبه جولای گذشته خود بیان کرد که ایران در اتاق مذاکرات متخصصان مناسبی نداشت. به گفته او «برجام توانست مشکلات آن زمان فروش نفت را حل کند اما قادر به حل مسائل بانکداری نبود. تیم متخصصان اقتصادی و بانکداری ما در گفتگوهای برجامی تیمی ضعیف بود». قابل درک است که رهبران ایران علاقه مندند این بار رفع تحریم ها به شکلی درست انجام گیرد. آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود تاکید کرد که هرگونه رفع تحریم ها توسط ایالات متحده باید در عمل و نه بر روی کاغذ باشد. علاوه بر این، رفع تحریمها نیز باید راستی آزمایی شود .
با نزدیکتر شدن مذاکرات جدید،آشکار است که طرفین برجام نمی توانند برای باز کردن گره هایی که مدتها روابط بانکی ایران را محدود کرده اند به دیپلمات ها اتکا کنند. برای اطمینان از موفقیت رفع تحریم ها لازم است همتی به عنوان بخشی از گفتگو های فنی سطح بالا در اتاق مذاکرات حضور داشته باشد. مذاکراتی که میتواند مقامات ارشدی مانند جنت یلن وزیر خزانه داری آمر یکا و برونو المایر وزیر دارایی فرانسه را نیز دربرگیرد.
گفتگوها ی رفع تحریم از نظر ساختار ی همانند گفتگوهای هسته ای قبل از برجام است که بین ارنست مونیز وزیر وقت انرژی آمر یکا و علی اکبر صالحی رئیس آژانس انرژی اتمی ایران برگزار گردید. به چند دلیل این گفتگوها باید با مرکزیت آقای همتی باشند.
اول، همتی نشان داد چهره ای کلیدی در دیپلماسی اقتصادی است. او در سال گذشته سفرهایی را به عراق، عمان، کره جنوبی و چین انجام داد تا اطمینان دهد علی رغم فشار ترامپ بر دولتهای این کشورها، ایران کانال های تجار ی عملیاتی با شرکای کلیدی تجاری خود را حفظ می کند. شرکت او در گفتگو های جدید را می توان تداوم طبیعی فعالیت جهانی او دانست. علاوه بر این ، اکثر منافع حاصل از رفع تحر یم ها توسط ایالات متحده باید از طر یق کشورهای ثالث انتقال یابند.
همتی تنها ذینفعی است که از چالش هایی که آمریکا در روابط اقتصادی ایران با شرکای کلیدی تجاری ایجاد کرده اند آگاهی فنی کاملی دارد .
دوم، همتی برای اجرای اقدامات مراحل اول و آخر تحر یم ها نقشی حیاتی دارد . تسهیل دسترسی به ذخایر ارز ی یا اعطای وام کووید- ۱۹ صندوق بین المللی پول که دولت بایدن آن ها را اقدامات اقتصادی اولیه میداند و یا ایجاد انگیزه های اقتصادی جدید مانند مجوز گردش یو شکل(U-turn ) دلاری مواردی هستند که اجرای موثرش به بانک مرکز ی بستگی دارد . لازم به ذکر است که گردش دلاری معافیتی بود که در سال ۲۰۰8 برداشته شد. این معافیت به بانکهای آمر یکایی امکان می داد در زمانی که پرداختی بین دو بانک خارجی غیر ایرانی انجام می شد تراکنش های مرتبط با ایران را کار پرداز ی کنند.
از همه مهمتر آنکه جامعه جهانی انتظار دارد ایران بخش بانکی خود را در راستای استانداردهای جهانی اصلاح کند. از این نظر همتی یک قهرمان کلیدی به حساب می آید . او به تازگی اعلام کرد اگر برجام احیا شود ایران باید پذیرش برنامه نهاد استاندارد گذار ی FATF را تکمیل کند تا شاهد تحقق منافع رفع تحر یم ها در بخش بانکدار ی باشد .
سرانجام، همتی می تواند عامل تداوم فن سالارانه در اجرای اقتصادی بر جام احیا شده باشد . این نگرانی وجود دارد که ورود یک رئیس جمهور جدید در ماه آگوست توافق دیپلماتیک را در معرض خطر تغییر سیاست ها قرار دهد.
این احتمال وجود دارد که برخی دیپلمات های ارشد ایران همچنان در دولت جدید به کار خود ادامه دهند اما دوره آقای همتی در 2023 به پایان می رسد . بنابراین او بهتر از همه می تواند تداوم نهادی در امور اجرایی را تضمین کند. او ثابت کرد که یک عامل سیاسی کارآمد است . همتی با اصرار بر استقلال فن سالارانه بانک مرکز ی توانست از حملاتی که مرتبا علیه اعضای دولت روحانی صورت میگیرند دور بماند.
همچنین او رابطه خوبی با آیت الله خامنه ای دارد و می تواند با کمک ایشان سیاست های بانک را در مقابل حملات سیاسی مصون دارد. اغلب گفته می شود که احیای برجام منابع مالی میانه روهای سیاسی را تقویت خواهد کرد . اما همزمان مهم است که جو بایدن به تقویت توان آن دسته از فن سالاران ایرانی بپردازد که بر روی سیاست های کشوری کار می کنند نه سیاست بازی . انتصابات اولیه در دولت بایدن حاوی این پیام آشکار هستند که هرگاه نوبت به ایران برسد سیاست ها اهمیت پیدا می کنند.
همین امر در تهران نیز صادق است. اگر افراد مناسب در اتاق مذاکرات آینده حضور نداشته باشند نه تنها سیاست های توافقی ناقص خواهند بود بلکه اجرای آنها نیز ناکام خواهد ماند.
لازم است ایالات متحده و دیگر اعضای دائم شورای امنیت به همراه آلمان مسیر عادی ساز ی روابط بانکی را پیش روی ایران قرار دهند. با این هدف، منطقی است که از مشارکت بانکدار ارشد ایران استفاده گردد.
دیدگاه تان را بنویسید