55 آنلاین-تقریباً یک پنجم از معادن ایران، در حوزه سنگ ساختمانی و تزئینی بوده و از کل 2100 معدن سنگ، تقریباً نیمی از آنها راکد بوده یا تعطیل شده اند. در ایران به علت علاقه مندی برای مصرف سنگ ساختمانی در نمای ساختمان ها و دکوراسیون داخلی ساختمان ها، مصرف داخلی سنگ، رقم قابل توجهی است.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با مهندس سیامک حاج سیدجوادی، اوضاع صنعت سنگ ایران و بازارهای جهانی سنگ ساختمانی تحلیل شده است. حاج سیدجوادی، فعال صنعت سنگ بوده و پژوهشگر و تحلیلگر بازارهای جهانی صنعت سنگ است.
*****
*کشور ما یکی از کشورهایی است که در تولید سنگ ساختمانی و تزئینی، فعال است. در سال های دهه 90 بیش ترین میزان تولید مربوط به سال 1391 بوده که 16 میلیون تُن استخراج شده و در سال های بعد، کاهش داشته است.
در حوزه صادرات هم بالاترین رقم 369 میلیون دلار در سال 1396 بوده است. واقعاً ما بیش از آن رقم 16 میلیون تُن نمی توانستیم تولید کرده و همچنین بیش از این 369 میلیون دلار سال 1396 نمی توانستیم صادر کنیم؟
-بر مبنای پروانه های بهره برداری که وزارت صنعت، معدن و تجارت برای 2100 معدن صادر کرده، ظرفیت اسمی معادن ما 30 میلیون تُن است. حدود 1000 معدن از این تعداد، تعطیل بوده و غیر فعال هستند یعنی نصف معادن سنگ ایران فعالیت ندارند. حدود 55 درصد بقیه هم که فعال هستند، شاید با راندمان 45 تا 55 درصد کار می کنند.
بر اساس آمار بازار جهانی و سازمان تجارت جهان، ظرفیت تولید ایران در سال 2019، در حد 8 میلیون و 250 هزار تُن اعلام شده یعنی اگر می گوییم نیمی از معادن سنگ ایران فعال هستند حداقل باید 15 میلیون تُن تولید داشته باشند ولی آنها با 50 درصد یا 55 درصد ظرفیت کار می کنند.
این وضع، نشان دهنده یک ضعف شدید است که من بخش عمده ای از آن را ناشی از ضعف ماشین آلات می دانم. اگر برای رفع مستهلک بودن ماشین آلات، اقدام نشود شاید در کمتر از دو، سه سال آینده باز هم اُفت شدیدتر از این مقدار در تولید داشته باشیم. چون معدن دار، دیگر توان آن را دارد که لودر و بولدوزر 8 یا 10 میلیارد تومانی بخرد. معدن دار ما برای خرید یک ماشین با عمر 20 یا 25 سال باید 10 میلیارد تومان پول بدهد.
معدن دار از کجا بیاورد که این ماشین آلات را بخرد. وقتی معدن دار ما می خواهد یک لاستیک ماشین عوض کند، باید 500 میلیون تومان پول بدهد. این نوع هزینه ها به طور سرسام آور بالا رفته و معدن داران ما نمی توانند ماشین آلات جدید بخرند.
ماشین آلات موجود، مستهلک شده و نیاز به تعمیر دارند که انجام این کار نیز هزینه زیادی دارد. وقتی که ماشین آلات معادن به تعمیر سنگین نیاز داشته باشند معدن دار نمی تواند هزینه کند و در نتیجه، وقتی ماشین هم نباشد، معدن تعطیل می شود.
یک درصدی از مشکلات معدن، ناشی از این موضوع بوده و یک درصدی هم ناشی از اُفت و رکود بازار داخلی کشور است. به خاطر رکود ساختمان سازی و رکود اقتصادی که وجود دارد، بر میزان تولید سنگ ساختمانی اثر گذاشته و وقتی ساختمان سازی کم می شود، تقاضا برای مصرف سنگ نیز به همان نسبت پایین می آید. چرا که بیش از 85 درصد سنگ تولید شده در ایران، در بازار داخلی مصرف می شود.
در رابطه با صادرات، باید بگویم که بر اساس آمار سال 2019 میلادی، ما 300 میلیون دلار صادرات داشته ایم و به آن سقف 360 میلیون نرسیده است. دلایل پایین بودن میزان صادرات ما مختلف است.
یک دلیل، مساله حمل و نقل بوده و به خاطر تحریم، مدت زیادی کشتیرانی جمهوری اسلامی را برای صادرات با مشکل مواجه کردند و کشتیرانی نتوانست بار بفرستد. بنابراین تحریم ها مشکلات شدیدی ایجاد کرده و این مشکلات باعث شده که صادرات ما کم باشد.
البته من این مشکلات را دلیل بسیاری جدی نمی دانم. چرا که صادر کنندگان قوی ایران، هنوز دارند صادرات خودشان را انجام می دهند. صادرات سنگ توسط این صادر کنندگان نشان می دهد که کانال صادرات، تعطیل نیست.
صادرات، سختی های خودش را دارد و هزینه های صادراتی بالاتر رفته است یعنی صادر کننده، برخی هزینه های اضافی دارد که باید آنها را پرداخت کند. چیزی حدود 10 درصد هزینه بالاسری دارد که به خاطر تحریم است.
*در سال 1397 مقدار 996 هزار تُن سنگ کوپ صادر شده که 160 میلیون دلار درآمد داشته و از طرفی هم 578 هزار تن سنگ فرآوری شده صادر شده که ارزش آن 143 میلیون دلار بوده است.
در مورد صادرات سال 1398 رقم دقیقی اعلام نشده. آیا شما آمار خاصی دارید که چقدر صادرات سنگ ساختمانی داشته ایم؟
-آماری که شما اعلام کردید نشان می دهد ما کمتر از یک میلیون تُن سنگ کوپ صادر کرده ایم که به صورت بلوک بوده و از طرفی 570 هزار تُن سنگ سنگ بُریده صادر شده. برای تولید 500 هزار تُن سنگ بریده، ما حدوداً باید یک میلیون تُن سنگ بلوک ببُریم که 500 هزار تُن سنگ بُریده حاصل شود.
بهره وری حاصل از فرآوری سنگ و بُرش خاص سایز سنگ، چیزی حدود 55 درصد است. در اروپا، این رقم 60 درصد است ولی با توجه به این که عمده سنگ صادراتی ما با دستگاه قله بُری تولید می شود، بهره وری ما حدود 55 درصد است یعنی برای تولید آن 570 هزار تُن سنگ بُریده چیزی حدود یک میلیون و 200 هزار تُن سنگ خام مصرف شده تا 570 هزار تُن، سنگ بُریده تولید شود.
پس ما یک میلیون تُن سنگ بلوک صادر کرده ایم و یک میلیون و 200 هزار تُن سنگ کوپ را بُریده و آن را به صورت فرآوری شده صادر کرده ایم. به عبارتی ما حدود دو میلیون و 200 هزار تُن، سنگ بلوک حاصل از معادن را برای صادرات به کار برده ایم. در نتیجه بقیه آن برای مصرف داخلی استفاده شده.
در سال 2019 که حدود 2 سال پیش می شود آمار جهانی می گوید تولید سنگ ما 8 میلیون و 250 هزار تُن است و اگر 2 میلیون و 200 هزار تُن مقدار مربوط به صادرات را کم کنیم به رقم 6 میلیون تُن می رسیم که مقدار مصرف داخلی است. البته در سال 2013 ظرفیت تولید ما 12 میلیون تُن بود. در آن سال، مصرف داخلی ما زیاد بود. چون ساختمان سازی، خیلی رشد کرده بود و سنگ ساختمانی نیز بازار داشت.
*با توجه به افزایش قیمت مسکن در سال های اخیر، آیا هنوز معادن سنگ ساختمانی رونق نگرفته اند؟
-وقتی قیمت مسکن، افزایش پیدا می کند این نوع افزایش، افزایش تورمی است. ما نمی توانیم بگوییم قیمت مسکن زیاد شده ولی هزینه های تولید معدن، بالا نرفته یا هزینه تولید کارخانه دار بالا نرفته است. در این حالت، هزینه همه آنها بالا رفته است. چون آنها نیاز به لوازم خاص خودشان دارند و اگر قبلاً قیمت یک لودر 4 میلیون تومان بوده، الان همان لودر 10 یا 12 میلیارد تومان شده.
بیش از افزایش رشد مسکن، قیمت لوازم یدکی و مصرفی به شدت بالا رفته است. برای مثال، کارخانه های فرآوری سنگ قبلاً برای خرید هر کیلو رزین (براق کننده سنگ) 30 هزار تومان پرداخت می کردند و الان 140 هزار تومان باید پرداخت کنند. همچنین اگر قبلاً لقمه ساب سنگ را 30 یا 40 هزار تومان می خریدند، الان دانه ای 120 هزار تومان پرداخت می کنند.
به همین نسبت هزینه های تولید بالا رفته و افزایش قیمتی که اتفاق افتاده، به خاطر تورم است و نمی تواند مزیت باشد. فقط وقتی که ارزش افزوده نسبت به هزینه زیاد شود، درآمد زایی معدن بالا می رود ولی الان ارزش افزوده ای ایجاد نشده و هزینه معدن و هزینه کُل کشور بالا رفته و قیمت تمام شده هم به نسبت قیمت، بالاتر نشان می دهد.
*از کُل آن 2100 معدنی که پروانه دارند، معادنی که فعال هستند چه مزیتی دارند که هنوز به فعالیت خودشان ادامه می دهند؟
-تکیه گاه برخی معادن به صادرات است و بازار خوب صادراتی و داخلی دارند. برخی معادن هم، فقط بازار داخلی خوبی دارند. این معادن، الان در حال فعالیت هستند ولی خیلی از معادن مرمریت و خیلی از معادن سنگ ما، در بازار داخلی، بازار ندارند.
البته نمی شود گفت که برای این نوع معادن، بازار صادراتی وجود ندارد. برای هر نوع سنگ ساختمانی، بازار خودش وجود دارد ولی باید بازاریابی انجام شود. یکی از ضعف های بزرگی که الان کشور ما دارد و صنعت سنگ با آن مواجه است و این ضعف از 30 یا 40 سال پیش هم وجود داشته، نبود یک استراتژی و طرح جامع برای سنگ است.
ما اگر استراتژی داشته باشیم و برنامه ریزی داشته باشیم و اهداف مشخصی تعیین کنیم که اجرایی باشد، می توانیم موفقیت کسب کنیم. چند سال قبل طرح توسعه صادرات سنگ مطرح و گفته شد تا سال 1404 شمسی به 2 میلیارد دلار در سال برسیم. الان صادرات سنگ ما از نظر رقمی، کمتر شده و بیش تر نشده. این وضع، نشان می دهد که در این زمینه برنامه ای وجود ندارد.
از یک طرف هم، ما آمار دقیقی نداریم. در حالی که مبنای برنامه ریزی این است که اول بدانیم کشورمان، چه چیزهایی تولید و چقدر تولید می کند و مثلاً چقدر سنگ مرمریت کِرم داریم، چقدر سنگ گرانیت داریم و کارخانه های فرآوری سنگ ما با چه ظرفیتی کار می کنند.
ما اگر این آمارها را داشته باشیم، آن موقع می توانیم بفهمیم کدام بازارها را می توانیم بگیریم و کدام بازارها را نمی توانیم بگیریم. البته آمار صادرات سنگ ما به کشورهای مختلف به تفکیک مشخص است.
ما در حوزه معدن، برخی مشکلات زیرساختی داریم و به نظر من، بزرگترین مشکل زیرساختی، افزایش تولید معادن است. ما نیاز نداریم که همه 2 هزار معدن را فعال کنیم. خیلی از این معادن، اصلاً نباید فعال شوند ولی خیلی از معادن هم هستند که مشکل ماشین آلات دارند و بازار خوبی نیز دارند. ظرفیت چنین معادنی باید به میزان 3 یا 4 برابر افزایش پیدا کند.
به نظر من، ظرفیت تولید ایران باید به صورت واقعی به ظرفیتی به 16 میلیون تُن برسد و به صورت پلکانی افزایش پیدا کند و به 20 یا 21 میلیون تُن برسد. در شرایط خوب رشد مسکن، بازار داخلی ما 7 یا 8 میلیون تُن مصرف سنگ ساختمانی دارد وگرنه مصرف داخلی در حد 5 یا 6 میلیون تُن است و الباقی آن باید صادر شود.
در حالتی که 20 میلیون تُن سنگ استخراج شود، دیگر بین معدن دار و کارخانه دار دعوا بر سر سنگ کوپ، وجود ندارد. چون سنگ به اندازه کافی استخراج می شود که بشود صادر هم کرد و برای بازار داخلی نیز جوابگو باشد. در نتیجه، ما نیاز به برنامه ریزی داریم.
*کشورهای چین، هند، ایتالیا و ترکیه رقیب ایران در صادرات سنگ هستند. وضعیت کشورهای رقیب چگونه است؟
-برای مثال، الان ترکیه 11 میلیون تُن سنگ ساختمانی استخراج می کند و نزدیک 10 میلیون تُن آن را صادر می کند و 2 میلیارد دلار در سال درآمد ارزی دارد. از همان 10 میلیون تُن، حدود 5 میلیون تُن را به صورت بلوک صادر می کند و 5 میلیون تُن دیگر را فرآوری کرده و حاصل آن دو میلیون و 700 هزار تُن شده و آن را صادر می کند.
وقتی که در ایران عوارض صادراتی وضع شد، ترکیه بازارهای سنگ ایران را گرفت. ترکیه تا چند سال پیش صادراتی در حد دو میلیارد و 200 میلیون دلار هم داشت ولی به خاطر رکود اقتصاد جهانی، ترکیه هم اُفت صادرات سنگ داشته است. پس ما اگر بخواهیم با کشوری مثل ترکیه رقابت کنیم، ما هم باید 10 میلیون تُن سنگ اضافه بر بازار داخلی تولید کنیم و بعد به فکر این باشیم که در کدام بازار، سنگ را به صورت بلوک صادر کنیم، در کدام بازار به صورت بُریده صادر کنیم، به کدام بازار سنگ لاکچری بفرستیم و به کدام بازار سنگ متوسط و اکونومی بفرستیم.
ما وقتی آمار سال 2019 ایران را بررسی می کنیم، می بینیم که صادرات سنگ بریده شده ایران 495 هزار تُن بوده و از این مقدار صادرات حدود 270 هزار سنگ بریده به عراق صادر شده. میانگین قیمت فروش سنگ ایران به عراق، زیر 10 دلار بوده و حدود 7 دلار و 8 دلار است. در حالی که این رقم نسبت به میانگین قیمت جهانی که 30 دلار به ازای هر یک متر مربع سنگ است، خیلی پایین تر است. در این حالت، ما چگونه می توانیم کار کنیم.
*یعنی سنگ های با کیفیت پایین تر به عراق صادر شده؟
-کشور ما مشکلات فرآوری و کیفیت فرآوری سنگ دارد. این کیفیت فرآوری باعث می شود سنگی که ما می توانیم در بازارهای اروپا با همان قیمت 25 دلار یا 30 دلار بفروشیم، به دلیل این که سنگ فرآوری شده ما، تلورانس بُرش دارد، ضخامت آن یکسان نیست و کیفیت فرآوری آن پایین است، آن را به بازارهایی صادر می کنیم که خریدار آن هستند و از یک طرف هم، با قیمت پایین تر می خرند.
ما اگر همان سنگ را با دقت و استاندارد بین المللی، فرآوری کنیم، می توانیم حداقل با قیمت 20 دلار بفروشیم ولی الان با قیمت 6 یا 7 دلار به عراق می فروشیم. با این 6 یا 7 دلار نیز، عملاً ارزش افزوده ای در بُرش سنگ، اضافه نشده و سوبسیدهایی مثل برق ارزان، گاز ارزان، حمل و نقل ارزان به خاطر گازوئیل ارزان تر و نیروی انسانی تاثیر می گذارد و در عمل ما این سوبسید را به کشورهای دیگر هدیه می دهیم.
*تعداد 6500 کارخانه فرآوری سنگ در ایران وجود دارد که گفته شده که 30 تا 40 درصد آنها تعطیل شده اند یعنی نزدیک 2 هزار واحد از آنها فعال نیستند...
-آمار واقعی در این زمینه وجود ندارد. شاید 25 سال است که من این آمار را می شنوم که 6000 کارخانه سنگبُری داریم و بعضی اوقات می گویند 5 هزار کارخانه وجود دارد. آمار دقیقی وجود ندارد که چند کارخانه سنگبُری در هر استان و با چه مشخصاتی وجود دارد و مشخص باشند که چند درصد آنها تعطیل هستند و چند درصد آنها فعالیت دارند.
بر اساس آن چیزی که در بازار اصفهان و بازار تهران و شهرستان های مهم کشور مثل محلات استان مرکزی، می بینم می توانم بگویم 30 تا 40 درصد کارخانجالت ایران تعطیل نیستند. پیش بینی من، روی 20 درصد کارنخانه های فرآوری سنگ است و امکان دارد از 6 هزار واحد، تعداد 1000 تا 1200 واحد تعطیل باشند ولی الباقی فعالیت دارند و در عین حال، با ظرفیت کامل کار نمی کنند و با 40 درصد ظرفیت کار می کنند.
*در مورد کارخانه های پیشرفته فرآوری سنگ گفته شده که 300 واحد تجهیزات بُرش با استانداردهای صادراتی دارند ولی فقط 50 واحد آنها فعال هستند. آیا این نوع واحدها صادراتی که دارند با کیفیت بالا بوده و می توانند محصول خودشان را با قیمت بالا به فروش برسانند؟
-در اینجا یک بحث مطرح بوده و البته یک مزیت است. بازار داخلی کشور ما، بازار بزرگی است و یک بازار 7 یا 8 میلیون تُنی، از صنعت سنگ حمایت می کند. خیلی از کشورها این بازار را ندارند.
ایران از نظر سرانه مصرف سنگ در رتبه ششم جهان قرار دارد یعنی ششمین کشور دنیا هستیم که نسبت به جمعیت کشور که به ازای هر نفر، چند متر سنگ در ساختمان ها مصرف می شود. در حالی که در بقیه کشورها، این طور نیست و بازار داخلی، سهم زیادی را از سنگ تولید داخلی کسب می کند.
در برخی واحدهای فرآوری، سنگ با کیفیت بالا تولید می کنند که خصوصاً واحدهای اسلَب بُری (سنگ با ابعاد بزرگ) هستند. ما واحدهایی داریم که سنگ را با استانداردهای بالا به صورت اسلب یا پلاک های بزرگ سنگ تولید می کنند ولی بازار داخلی هم به همان نسبت برای این نوع سنگ تقاضا دارد. چون این بخش سنگ های لاکچری و با کیفیت بالا تولید می کنند.
بازار مصرفی این نوع سنگ ها، زیاد است و الان واردات سنگ به ایران به صورت بُریده ممنوع است. به دلیل این که برج سازها و ساختمان سازهای بزرگ تهران، سنگ های خاص می خواهند، سنگ مورد نیاز را از همان 500 یا 600 واحد پیشرفته فرآوری سنگ تامین می کنند.
پولی که به این واحدها برای خرید این نوع سنگ پرداخت می شود در خیلی از موارد بیش از پولی است که این نوع سنگ صادر شود یعنی تقاضای بازار داخلی زیاد است و دریافت پول آن در داخل کشور راحت تر است.
البته من قبول ندارم که این واحدها تعطیل هستند. اتفاقاً به صورت سه شیفت کار می کنند و همه آنها هم بازار خوبی دارند ولی واحدهایی داریم که دستگاه های بُرش آنها، قله بُری بوده و سنگ های با عرض و طول کمتر، تولید می کنند. من خبر دارم که خیلی از آنها و بالای 50 تا 60 درصدشان، فعالیت نمی کنند.
*عوارض صادراتی 20 درصدی که در سال 1398 بر صادرات سنگ اِعمال شد و افزایش چند برابری حقوق دولتی از معادن در دی ماه 1399 تصویب شده. با این اوضاع چشم انداز صنعت سنگ را چطور می بینید؟
-من چشم انداز صنعت سنگ را اصلاً خوب نمی بینم. حداقل تا سه سال آینده، شرایط خیلی نامناسبی را برای صنعت سنگ ایران می بینم.
دیدگاه تان را بنویسید