55 آنلاین-بیش از یک سال از اعلام رسمی اولین ابتلا به ویروس کرونای جدید یا کووید 2019 می گذرد. در کشورهای مختلف دنیا شیوع ویروس کرونا گسترش پیدا کرد و تاکنون به طور مشخص بیش از یک میلیون و 600 هزار نفر در کل دنیا به خاطر مبتلا شدن به ویروس کرونا، جان خودشان را از دست داده اند.
در ایران نیز تعداد فوتی های ناشی از گرفتن ویروس کرونا، به حدود 53 هزار نفر رسیده است. در عین حال، در کشورهای مختلف تلاش های وسیعی انجام شده که واکسن کرونا کشف شود و تلفات انسانی ناشی از این ویروس و بیماری آن متوقف شود و در این میان برتینایا از 16 آذر و آمریکا و کانادا از روز 24 آذر 1399، واکسیناسیون گروه های اولویت دار خودشان از جمله افراد بالای 80 سال را شروع کردند.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر سروش سرداری، فرآیند طولانی تولید واکسن های معمولی و فرایند اخذ مجوز اضطراری واکسن کرونا و اقدامات برخی کشورهای پیشتاز در تزریق واکسن کرونا، بررسی و ارزیابی شده است. سرداری، دکتر علوم دارویی از دانشگاه آلبرتای کانادا داشته، در حوزه بیوتکنولوژی پزشکی (زیست فناوری) فعال بوده و رئیس انجمن زیست فناوری سلامت ایران است.
*****
*در روزهای اخیر واکسن کرونا به صورت اضطراری مجوز گرفت و تزریق آن در برخی کشورها شروع شد. چند ماهی بود که بحث تولید این واکسن برای مقابله با کرونا مطرح بود و الان واکسن تولید مجوز مصرف گرفته است. اساساً یک واکسن چه مراحلی را باید طی کند تا به مرحله تزریق و مصرف انسانی برسد؟
-در اولین مرحله، تست های در آزمایشگاه انجام می شود و بدون این که موجود زنده ای باشد، این کار صورت می گیرد. بعد از محیط آزمایشگاه، باید تست ها وسیع تر شود و حتی میزان سمیّت و مضر نبودن آن در آزمایشگاه هم تست شود.
در این مرحله، تا جایی که ممکن است و علم اجازه می دهد، هم میزان موثر بودن و هم میزان سمی بودن آن، در محیط آزمایشگاه بررسی می شود و بعد در حیوانات مورد استفاده قرار می گرد.
البته برخی بیماری ها، مدل حیوانی نداشته و برخی از بیماری ها دارند. برای مثال، در مورد عفونت ادراری، مدل حیوانی وجود دارد ولی بیماری ایدز که مخصوص انسان است، مدل حیوانی آن به آن صورت وجود ندارد یا اگر باشد روی برخی میمون ها آزمایش می شود ولی خرید میمون هم گران است.
به این صورت هر وقت از علم و آزمایشگاه صحبت می شود، باید بحث پول را در نظر گرفت. ما برای ویروس کرونا، چندان مدل حیوانی متصور نیستیم. اگر هم در حیوانات، این بررسی انجام شود، می توان نتایج غیر مستقیم گرفت و نمی شود با صراحت بگوییم که روی حیوان، اثر مطلوب داشته است.
بعد از این آزمایش ها، نوبت به مدل انسانی می رسد. آزمایش های انسانی هم سه مرحله دارد که به آن کارآزمایی بالینی می گویند. کارآزمایی بالینی مرحله اول، این طور است که وقتی کارهای مربوط به تست های آزمایشگاهی اولیه با موفقیت پشت سر گذاشته شود و مرحله حیوانی نیز با موفقیت طی شود، این واکسن را به یک تعداد افراد سالم تزریق می کنند تا ببینند واکسنی که ساخته شده اثر نامطلوب ندارد، مضر نباشد و احیاناً چقدر آلرژی زایی دارد و اگر ندارد مشخص باشد.
در فاز دوم، واکسن به یک تعداد افراد بیمار تزریق می شود و مثلاً به 40 نفر یا 50 نفر یا 100 نفر تزریق می شود. اگر در این مرحله هم، موفقیت آمیز باشد، فاز سوم شروع می شود. در فاز 3، افراد زیادی مورد آزمایش قرار می گیرند. در این مرحله افرادی که بیمار هستند یا افرادی که ممکن است بیمار شوند، تحت آزمایش قرار می گیرند.
در برخی موارد از جمله ویروس کرونا، تست ها انجام می شود و مطالعات و بررسی ها صورت می گیرد. در هر تست نیز، یک گروه کنترل در نظر گرفته می شود و این گروه کنترل، گروهی است که دارو نما یا واکسن نما به آنها تزریق می شود. البته خود مریض ها نمی دانند که جزو گروه کنترل بوده یا جزو گروه اصلی هستند.
پزشکان و محققان، نتایج گروه اصلی را می دانند و این نتایج را با نتایج گروه کنترل مقایسه می کنند. در این مطالعات مشخص می شود که مثلاً در گروه کنترل، چه تعداد مریض شدند و در گروهی که واکسن یا دارو را دریافت کرده اند، چه تعداد مریض شده اند. در این مرحله، کار آماری انجام می شود و اگر نتایج، مطلوب باشد جشن گرفته و می گویند این واکسن تزریق شود.
البته این جشن، جشن نهایی نیست چرا که وقتی واکسن وارد بازار شود فاز 4 کار شروع می شود. این مرحله به خاطر این است که می گویند شاید ما در مرحله و فاز 3، واکسن را به افراد کمی تزریق کرده باشیم ولی ممکن است در جامعه اوضاع به گونه دیگری باشد و نتایج دیگری حاصل شود.
به همین دلیل، همچنان کارخانجات دارو سازی یا واکسن سازی که دلسوز باشند یا قوانین محکمی در کشور وجود داشته باشد، به هر بیمار که واکسن یا دارو بدهند، یک فُرم هم تحویل می دهند یا آنها را تشویق می کنند که اگر دچار عارضه ای شدند، آن را اعلام کنند یا آن فرم را پر کنند.
در مرحله بعد و بعد از وارد شدن واکسن به بازار، مثلا می بینند در هر یک میلیون نفر، فلان تعداد سرگیجه گرفته اند. در مورد برخی داروها، در همین فاز 4 عوارض برخی داروها و اقلام دیگر، مشخص شده و حتی این عارضه ممکن است در فاز 3 دیده نشده باشد یا حتی از سازمان غذا و داروی آمریکا مجوز هم گرفته و در جامعه مصرف شده ولی بعداً فهمیده اند که عوارض دارد و در نتیجه آن محصول را از بازار جمع می کنند.
*معمولاً فرآیند تولید واکسن و مجوز گرفتن آن در حالت عادی حداقل 10 سال زمان می برد. در حال حاضر فقط 10 ماه از مرحله تحقیقات تا مرحله تولید انبوه، برای واکسن های کرونای تولیدی وقت صرف شده.
از نظر جنابعالی به عنوان فردی که رئیس انجمن زیست فناوری سلامت هستید و با فناوری های نوین ساخت واکسن و بیوتکنولوژی سروکار دارید، چقدر این واکسن های کرونا، اطمینان بخش هستند؟
-واکسیناسیون با واکسن کرونا با مجوز اضطراری، یک تصمیم است و این تصمیم یک مقدار به مراجع نظارتی مثل سازمان غذا و داروی آمریکا برمی گردد که این واکسن ها را تایید می کنند. یک مقدار هم، به تصمیمات دولت ها برمی گردد و شاید عوامل سیاسی نیز روی آنها اثر داشته باشد.
در حقیقت بررسی می کنند که ضرر این کار چقدر و سود آن چقدر است و هزینه ـ فایده می کنند. البته هیچکس دوست ندارد که به قول معروف یک محصول نصفه و نیمه و ناقص به بازار بیاید و همه می خواهند محصولی که عرضه می شود با کیفیت باشد ولی از آن طرف نیز، مراجع تصمیم گیری می بینند که چقدر مرگ و میر به خاطر کرونا اتفاق می افتد و چقدر فشار اقتصادی وجود دارد.
این مراجع تصمیم گیری که مجوز استفاده می دهند، خودشان می بینند که افراد جوامع مختلف، تحت قرنطینه بوده و افسردگی ها افزایش پیدا کرده است. در کشوری مثل ژاپن تعداد خودکشی ها در یک ماه به شدت افزایش پیدا کرده و از 2 هزار فقره عبور کرده است. در حالی که کل تلفات ژاپن در مدت یک سال حدود 2 هزار نفر بوده است.
بر این اساس، خودکشی ها و افسردگی ها به دلیل ایجاد قرنطینه زیاد شده و این که افراد باید در خانه بمانند. لذا این تصمیم ها، در حد تصمیم گیری مراجعی مثل سازمان جهانی بهداشت و سازمان غذا و داروی آمریکا بوده است.
*اگر تزریق این واکسن ضروری است و مجوز استفاده کردن ضرورت داشته، چرا فقط مجوز اضطراری به واکسن های شرکت های «فایزر» و «مُدرنا» داده اند؟
-واکسن اضطراری به دلیل وجود همین شرایط خاص داده شده یعنی ممکن است شما اطمینان کامل به یک چیز خاص ندارید ولی می بینید سود آن، بیش از ضرر آن است. در نتیجه تصمیم می گیرید که از آن استفاده کنید. این مجوز اضطراری را برای همین مواقع خاص، در نظر گرفته اند.
*جنابعالی در کشور کانادا تحصیل کرده اید و دولت کانادا هفته های قبل یعنی پیش از این که شرکت های فایزر و مدرنا، مجوز مصرف واکسن کرونا بگیرند، از این شرکت ها 400 میلیون دوز واکسن کرونا را پیش خرید کرد. از طرفی، جمعیت کانادا 38 میلیون بوده و با توجه به این که هر فرد باید 2 دوز واکسن کرونا مصرف کند، باز تعداد زیادی از واکسن هایی که دولت کانادا پیش خرید کرده، باقی می ماند.
دولت کانادا اعلام کرده که می خواهد بقیه واکسن ها را به کشورهای فقیر و کم درآمد اعطا کند. خرید واکسن کرونا، هزینه زیادی دارد و اعطای این واکسن ها، هزینه زیادی را به کانادا تحمیل می کند. این کشور چگونه متقبل می شود که برای کشورهای دیگر هم هزینه کند؟
-این کارها مثل آبرو خریدن است. بعد از جنگ جهانی دوم، چرا آمریکا گفت ساختمان سازمان ملل در نیویورک ساخته شود و زمین و نیمی از هزینه ساخت و ساز را می دهد؟ این اقدامات، برای آبرو خریدن است و می خواهند پرستیز خود را بالا ببرند.
به نظر می آید که اعطای واکسن با این هدف انجام می شود. سال ها قبل بیل گیتس نیز، کامپیوتر و لب تاپ های کوچک به کودکان سیاه پوست آفریقا، هدیه کرد یا بنیاد خیریه بیل گیتس را تاسیس کرد.
یک بخش از این کار، جنبه اقتصادی دارد. در آمریکا و کانادا قوانینی وجود دارد که اگر افراد کار خیریه انجام بدهند معادل همان مقدار از مالیات آنها کم می شود. بر این اساس، افراد پیش خودشان می گویند به جای این که پول مالیات بدهند، یک کمک خیریه انجام می دهند و آبرو و اعتبار در سطح داخلی و جهانی کسب می کنند و از مالیات هم کم می شود. شاید بیل گیتس، به این دلیل این لب تاپ ها را هدیه کرد که اعتبارش هم، نزد دیگران افزایش پیدا کند.
*دولت کانادا از هفته ها قبل، پیش خرید 7 نوع واکسن مختلف را شروع کرد و مثلاً واکسن شرکت فایزر نیاز دارد که در دمای منفی 70 درجه نگهداری شود یا واکسن مُدرنا باید در دمای منفی 20 درجه باشد.
کانادا واکسیناسون مردم این کشور را از دوشنبه 24 آذر شروع کرد ولی اگر این واکسن ها این شرایط خاص را برای نگهداری و انتقال نیاز دارند چگونه ممکن است کانادا این واکسن ها را به کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیر برساند؟
-قاعدتاً در مورد آن باید تدابیری را در نظر بگیرد. پیش خرید یعنی این که این واکسن ها به تدریج تولید شده و به تدریج به دولت کانادا تحویل داده می شود بر اساس قراردادی که داشته اند.
*به هر حال، واکسن شرکت فایزر، زودتر مجوز گرفت و تزریق آن شروع شد.
-برای انتقال این واکسن ها، از هواپیماهای مخصوص استفاده می کنند. گویا این واکسن ها را با دی اکسید کربن جامد یا همان یخ خشک مجاور کرده و بسته بندی کنند و با هواپیما به کشورهای دیگر انتقال می دهند.
در زمانی که واکسن تولیدی به فرودگاه یک کشور وارد می شود، قاعدتاً باید بلافاصله این واکسن مصرف شود یعنی تا زمانی که آن یخ خشک در بسته بندی پا بر جا باشد. انجام این کارها از نظر تکنیکی، شدنی است.
*واکسن کرونای شرکت فایزر با همکاری یک شرکت آمریکایی و یک شرکت آلمانی، تولید شده ولی تولید انبوه آن در کشور بلژیک انجام می شود.
این نوع همکاری های بین المللی چگونه شکل گرفته که شرکت های کشورهای مختلف درگیر تولید واکسن کرونا شده اند؟
-دنیای اقتصادی، این همکاری ها را می طلبد و حتی شرکت ها، سعی می کنند محصول خودشان را مثلاً یک سنت ارزان تر تولید کنند. این شرکت ها، مزایده و مناقصه نیز برگزار می کنند.
این شرکت ها، روابط زیر میز هم با همدیگر دارند یعنی توافقاتی دارند که روی میز نیست و زیر میز است. فرضاً یک شرکت می گوید حاضر است فلان مقدار را ارزان تر بدهد یا مثلاً به جایش، فلان محصول را بگیرد.
همین طور ممکن است خط تولید برخی کارخانجات فعال نباشد و این کارخانجات حتی حاضرند بدون کسب سود، تولید کنند. شاید بلژیک، یک خط تولید داشته که مورد استفاده نبوده و برای این که کارگران آن را اخراج نکند، به شرکت فایزر پیشنهاد داده واکسن را با کمترین هزینه تولید می کند. امکان دارد به این صورت توافق کرده باشند و در دنیای اقتصاد، از این نوع توافقات، زیاد دیده می شود.
*به هر حال واکسن تولیدی شرکت فایزر آمریکا، در اصل از بلژیک به کانادا و آمریکا منتقل و واکسیناسیون شروع شد.
-این نوع همکاری ها جای تعجب ندارد و معمولاً این شرکت ها چند ملیتی هستند. این طور نیست که بگوییم فایزر، یک کمپانی آمریکایی است. شما اگر ریشه شرکت فایزر را نگاه کنید، از آلمان منشاء گرفته است یعنی چند نفر دانشمند و سرمایه گذار آلمانی، شرکت فایزر را در سال 1849 در آمریکا پایه گذاری کردند.
بنابراین، این شرکت توسط آلمانی ها در آمریکا تاسیس شده و چون این نوع شرکت ها سرمایه در گردش نیاز دارند، بخشی از سهام خودشان را می فروشند. در نتیجه سرمایه سهامداران این نوع شرکت ها، از کشورهای مختلف هستند.
*روشی که با آن شرکت های «فایزر» و «مُدرنا»، واکسن کرونا تولید کرده اند با استفاده از علم ژنتیک و بیوتکنولوژی است. این روش و تکنولوژی، چه خصوصیت و چه مزایایی دارد که واکسن تولیدی هم مجوز اضطراری دریافت کرد و سریعاً تزریق ان شروع شد؟
-برای تهیه واکسن کرونا از روش «ام آر ان ای» استفاده شده که یک روش جدید است و اولین بار است که از این روش استفاده می شود. برای تولید واکسن های قبلی، مثلاً ویروس را غیر فعال کرده و می کشتند و از طریق حرارت دادن، ویروس را غیر فعال می کردند.
این که آیا این روش جدید تولید واکسن، عارضه های بدی دارد یا ندارد، به طور قطعی در آینده مشخص می شود. یک دلیل استفاده از این واکسن کرونا، شاید این است که این تکنولوژی جدید است و وقتی محصولی، جدید باشد انسان مایل است محصول جدید را امتحان کند.
این تکنولوژی جدید، خودش را به صورت اضطراری به بازار رسانده و بعداً مشخص می شود که این واکسن جدید، در مقایسه با واکسن های سنتی و قدیمی، چقدر اثربخشی دارد.
*هر دوز واکسن کرونای شرکت فایزر 20 دلار قیمت دارد و هر دوز واکسن شرکت مدرنا 33 دلار و هر دوز واکنش دانشگاه آکسفورد هم 4 دلار است. به نظر شما، قیمت ها چرا فرق دارد و تفاوت قیمت به چه دلیل است؟
-علت در یخ خشک نگهداشتن و چگونگی نگهداری است وگرنه تولید آنها با این روش جدید، شاید زیاد سخت نباشد. یک نکته هم این است که بازار چقدر کِشش دارد. اگر شما اولین نفری باشید که یک محصول تولید می کنید و همه به آن نیاز دارند، می توانید هر قیمتی روی آن محصول بگذارید.
این طور نیست که بگوییم شرکت فایزر حتماً 19 دلار هزینه کرده و واکسن را با قیمت 20 دلار می فروشد. در خیلی از موارد، تولید کننده می گوید قیمت محصولش چقدر است و هرکس می خواهد بخرد. چون فایزر، جزو اولین گروه ها بود که واکسن تولید کرد این آزادی عمل را داشته که قیمت بالایی اعلام کند.
اگر بعداً مسئولان این شرکت ها ببینند مردم از واکسن آکسفورد استقبال می کنند، چه بسا شرکت فایزر، قیمت را پایین بیاورد و حتی قیمت را زیر قیمت واکسن آکسفورد بیاورد. در دنیا، موضوعی به نام دامپینگ مطرح است.
دامپینگ یعنی این که وقتی دو رقیب به جان هم می افتند به طور آگاهانه قیمت را پایین می آورند. برای مثال، اگر یک تولید کننده بخواهد محصولی را در ایران تولید کند که از خارج وارد می شود، خارجی ها می فهمند که با این اوضاع، بازار ایران را از دست می دهند. در این حالت، خارجی ها یک دفعه قیمت را پایین آورده و مثلاً قیمت محصول خودشان را تا نصف یا یک سوم پایین می آورند.
شرکت های خارجی، اینقدر محصول خود را ارزان می فروشند که تولید کننده ایرانی ورشکسته می شود. بعد هم این دامپینگ را ادامه می دهند تا این ورشکستگی کامل شود یعنی آن تولید کننده ایرانی، اصلاً نتواند کمرش را راست کند و به طور کامل متلاشی می شود.
برای مثال، آن شرکت های خارجی به مدت یک سال این دامپینگ را ادامه می دهند و بعد از یک سال که آن شرکت ایرانی ورشکسته شده و از بازار خارج شد، دیگر تولید کننده ایرانی وجود ندارد. در نتیجه دو مرتبه قیمت محصول خودشان را بالا می برند و دیگر، تولید کننده ایرانی وجود ندارد که با آن شرکت های خارجی رقابت کند.
دیدگاه تان را بنویسید