سوفیا زینسر در روزنامه «South China Morning Post» نوشت: در تاریخ 28 نوامبر، محسن فخری زاده، دانشمند برجسته هستهای ایران، در نزدیکی تهران ترور شد. آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این ترور خواستار مجازات قطعی عاملان این جنایت شد. این عملیات ظاهراً نتیجه یک عملیات پیچیده بوده است. رهبران ایران، موساد و آمریکا را مقصر حمله میدانند.
این ترور در حالی صورت گرفت که تنشهای ایران و آمریکا بیشتر شده بود. در روزهای منتهی به [ترور] دانشمند ایرانی، آمریکا پنج شرکت چینی و روسی را که گفته بود در توسعه برنامه موشکی ایران نقش داشتند تحریم کرد.
در تاریخ 30 نوامبر، هوآ چونیینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در کنفرانسی مطبوعاتی [ترور] فخری زاده را محکوم کرد و گفت که این اقدام صلح و ثبات منطقهای را تضعیف میکند.
در ماه جولای پیش نویس قرارداد همکاری استراتژیک 25 ساله بین پکن و تهران به بیرون درز کرد، اما چین در واکنش به آن اصرار داشت که این یک راز نیست. با این حال شواهد دیگر دال بر این است که چین انگیزه اقتصادی قابل توجهی دارد و بی سر و صدا خود را آماده بهره برداری از این منافع میکند. پکن برای ایفای نقش پررنگ تر در دیپلماسی خاورمیانهای خود که صراحتاً یک جانبه گرایی آمریکا در خارج را رد می کند به بهره برداری از این منافع نیاز دارد. افزایش تنشهای آمریکا با ایران میتواند به چین فرصت دهد تا در امور دیپلماتیک تهران حضور داشته باشد.
در اواخر ماه اکتبر، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از دیدار با همتای ایرانی خود جواد ظریف در پکن، خواستار یک نشست جدید خاورمیانه با سازماندهی چین شد تا بدین وسیله تنشها از بین برود و راه حلهای سیاسی و دیپلماتیک برای مسائل امنیتی خاورمیانه پیدا شود. این جلسه بخشی از یک سری تغییرات سریع سیاست چین در جهت حضور دیپلماتیک در خاورمیانه بود که به طور ضمنی با اقدامات اخیر واشنگتن مانند توافق ابراهیم رقابت میکند.
پس از لغو تحریم تسلیحاتی سازمان ملل متحد علیه ایران، وزارت امور خارجه و دفاع آمریکا تحریمهای یک جانبه خود علیه ایران را آن هم بدون تصویب شورای امنیت ادامه داده و حتی توسعه بخشیدند. در مقابل، چین در گذشته تعهد کرده که یک شریک ثابت در توافق هستهای ایران خواهد بود. وزیر خارجه چین پس از ملاقات با ظریف، حتی پیشنهاد کرد که کشورهای شرکت کننده در مجمع جدید خاورمیانه ملزم به ملحق شدن به برجام شوند.
تعمیق اتحاد بین برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل و مقصر دانستن تل آویو در قتل فخری زاده نقش حساس ایران در منطقه را تقویت میکند. فراتر از ترور فخری زاده، رهبران خاورمیانه به طور فزایندهای به سمت چین به عنوان یک شریک استراتژیک تمایل دارند. پکن در حال حاضر در مورد سرمایه گذاری برای حمایت از ابتکارات بلند پروازانه و فن آوری در منطقه ، از جمله چشم انداز 2030 بن سلمان و بازسازی سوریه به دنبال راهکار است.
در ماه اکتبر، مرکز ملی هوش مصنوعی عربستان سعودی توافق نامههایی را با شرکتهای چینی هوآوی و علی بابا به عنوان بخشی از استراتژی جدید هوش مصنوعی خود امضا کرد. واشنگتن تخمین میزند که در حال حاضر کنترل یا تأثیر پکن در حدود یک چهارم صنعت چند میلیارد دلاری اسرائیل است. از طرف دیگر چین به انرژی خاورمیانه در هر دو بخش انرژی پاک و نفت نیاز دارد و به همین خاطر هم حفظ ثبات اقتصادی و سیاسی در منطقه به نفع این کشور است.
بعلاوه، نمونه ها و سوابقی مبنی بر تعامل دیپلماتیک گسترده بین چین و خاورمیانه نیز وجود دارد. قدم ابتدایی برای اتحادیه ای به مانند انچه وزیر خارچه چین پیشنهادش را داد، در ماه ژوئن اتفاق افتاد، نشستی آنلاین با عنوان «گفتگوی گروه های سیاسی دول عرب و چین». این نشست نشان داد که چین از تعمیق تعامل دیپلماتیک در خاورمیانه اجتناب نمی کند.
این نشست همچنین سرنخهای مهمی را در مورد چین نشان می دهد، سرنخ ها که می گوید پکن چگونه ممکن است از ترور دانشمند ایران به عنوان یکی از فاکتورهای موجود برای توجیه رهبری اتحاد بزرگتر ژئواستراتژیک در خاورمیانه استفاده کند.
سیاستهای چین به ما نشان داد، اتفاقی که اشکار ساخت ترور دانشمند ایران به عنوان یکی از عوامل مهم برای توجیه رهبری یک اتحاد بزرگ ژئواستراتژیک توسط چین میتواند مورد استفاده قرار گیرد. دستگاه دیپلماسی پکن حداقل به دنبال روابط سیاسی بی طرف با کشورهای منطقه است. علاوه بر این، چین سازمان همکاری شانگهای را رهبری کرده که از سال 2001 به عنوان اتحادیه اوراسیا در حوزه سیاسی، اقتصادی و امنیتی کار کرده است. اولین مجمع بزرگ بین المللی گفتگوهای کشورهای عربی و چین در ماه مه 2018 برگزار شد، این نشست به احتمال زیاد راهی برای توجیه گفتگو بود.
به نظر میرسد اگر چین بخواهد اتحاد جدیدی تشکیل دهد، بیش از پیشبرد یک دستور کار سیاسی، باید به فکر فعال کردن دیپلماسی باشد. صرف نظر از اینکه چنین مجمعی طی چند سال آینده پدیدار شود یا نه، درک انگیزههای پیچیده چین در منطقه به موارد دیگری بیش از منافع اقتصادی پکن وابسته است و باید آن را در چارچوب تنشهای منطقهای از جمله تنش ایران و آمریکا دید.
دیدگاه تان را بنویسید