[ مریم لطفی] در آستانه سال نو بود و جولان ویروس کرونا که آسایشگاه کهریزک زمینگیر شد. همان روزها که بیشتر حرف از درگیرشدن سالمندان بود و جوانترها خاطرشان قرص بود که خطر دامن آنها را نمیگیرد. همان وقتی که نگرانی و اضطراب را در چشمان مادربزرگها و پدربزرگها بیشتر میشد دید. بماند که چند ماه بعد، همه فرضیات و یافتهها درباره کووید-١٩ نقش بر آب شد و این ویروس هزارچهره ثابت کرد که بزرگ و کوچک و پیر و جوان برایش توفیری ندارد. همان موقع، آسایشگاه کهریزک در پستی اینستاگرامی کمک طلبید و گفت به دادمان برسید، به دادمان برسید که اگر کمک نکنید، اتفاقات ناگواری گریبانمان را میگیرد. جایی که اوضاعش نگرانکننده بود، کادر درمانی و پرسنلش در بند بیماری گرفتار شده بودند و بیشتر از گذشته به نیروهای داوطلب احتیاج داشت.
نادره معصومی یکی از پرستاران داوطلب هلالاحمری بود که در همان روزهای ابتدای سال ٩٩ راهی کهریزک شد. کسی که سالها نفسش با نفس بیماران قطع نخاعی و یادگاران جنگ گره خورده است. معصومی درباره چندوچون حضورش در آسایشگاه کهریزک به «شهروند آنلاین» میگوید: «٢٧ سال، کار درمان جانبازان در بیمارستان ساسان با من بود. بعد از اینکه از بیمارستان ساسان بازنشسته شدم، همکاریام را با هلالاحمر شروع کردم؛ حدودا چهار سال پیش بود. آن موقع جریان زلزله کرمانشاه اتفاق افتاده بود و بعد هم سیل سال ٩٩. پس از آن هم که نوبت به ویروس کرونا رسید. اواخر بهمن بود که همکاریمان با هلالاحمر بیشتر شد شروع کار من در آسایشگاه کهریزک بود.»
کهریزک جزو اولین نقاطی بود که مورد هجوم بیماری قرار گرفت و پرسنل و کادر درمانی آن هم کم بود. همان موقع بود که هلالاحمر فراخوان همکاری داد و معصومی جزو اولین نفراتی بود که برای همکاری پذیرفته شد، بعد هم دو هفته کامل در محل آسایشگاه قرنطینه شد.
او تجربه کار با سالمندان را نداشت، اما با جانبازان حسابی خو گرفته بود؛ «من کار با سالمندان را پذیرفتم، چون فکر کردم شبیه به جانبازان هستند. جانبازی که قطع نخاع است یا معلولیت جسمی دارد، با سالمندی که همین محدودیتها را دارد، شبیه به هم هستند و همین انگیزهای برایم بود. البته بعدتر دیدم دعایی که سالمندان در حق آدم میکنند، حتی از دعای جانبازان هم گیراتر است. مادران مسنی بودند که کسی را نداشتند برای ملاقات، چشمشان به در بود همیشه و من سعی میکردم علاوه بر درمان، هوای دلشان را هم داشته باشم.»
او از حالوهوای آن روزها میگوید: «آن روزها که من رفتم کهریزک، اوج بیماری بود و پیک اول. هنوز خیلی از سالمندان با بیماری آشنا نبودند و از ماسکزدن و گان پوشیدن ما وحشتمیکردند. فکر میکردند خودشان مشکلی دارند، توضیحش سخت بود به آنها بگوییم که تمام اینها برای حفظ سلامتی خودشان است. سر همین ماجرا خیلی اذیت شدند. بعد کمکم ملاقاتها قطع شد و کسانی که خانواده داشتند هم حق ملاقات نداشتند. بعد کار به جایی رسید که تلفنها را هم قطع کردیم؛ چون تلفن ابزار ارتباط گروهی بود و امکان استریل مداوم آن وجود نداشت. اینها کار را سخت و بعضیها را منزویتر میکرد. بعدتر چند نفری فوت کردند و کمکم جا افتاد که ماجرا جدی است. آن موقع من در بخش نارون یک بودم و سه فوتی داشتم، اما همین هم میتوانست بیشتر شود که خوشبختانه نشد، چون آن موقع شش، هفت اتاق زرد داشتیم. اما خدا را شکر به خیر گذشت.»
در همین گیرودار، معصومی خودش هم مانند بسیاری از پرستاران این روزها، گرفتار بیماری میشود؛ «در آسایشگاه نیروها امکانات درستی نداشتند، حتی ماسک و شیلد کم بود. یکبار خودم میخواستم برای یکی از مریضها خون بزنم و چون گان و تجهیزات نداشتیم، مجبور شدم همینطور بدون امکانات بروم و کارم را انجام دهم. آن مریض هم حالش خوب نبود و بعد او را به بیرون از آسایشگاه منتقل کردیم و البته فوت کرد. چند روزی گذشت، روزهای آخر کارم بود که دیدم نفس کم میآورم. تست پیسیآر دادم و مثبت شد. من شیفت شب را داشتم و تعداد کسانی که در شیفت شب بیمار میشدند، بیشتر بود، چون در شیفت شب هم کار بیماران بیشتر بود و هم اکسیژن کمتر میشد. خلاصه یک ماهی درگیر اکسیژنتراپی و درمان دارویی بودم و با این ماجرا کنار آمدم.»
همیشه آماده باشیم
نادره معصومی جزو نیروهایی است که به شکل داوطلب با هلالاحمر همکاری دارد. جا و مکانش فرقی نمیکند و همیشه حاضر و آماده است. یک بار مأموریت کهریزک است و یک بار گیلان و دفعه بعد معلوم نیست که باید برای کجا بار سفر ببندند. به هرحال، او بعد از بهبودی از بیماری راهی گیلان شده و ١٧ روز در نقاهتگاههای استان گیلان خدمت کرده است. خودش میگوید: «ما همیشه آمادهباشیم.»
او به تجربه حضورش در گیلان اشاره میکند: «بعد از تجربه کهریزک، هلالاحمر نقاهتگاههایش را بیشتر کرد. بعد از درمان یکسری از اقدامات باید در نقاهتگاهها انجام شود. نقاهتگاهها مثل بیمارستانهای سیار هستند. جایی نیست که سیستم بیمارستانی داشته باشد، اما بیمار دو هفته در این نقاهتگاهها تحت درمان دارویی قرار میگیرد، گاهی هم میتوانیم برای آنها اتاق کددار در نظر بگیریم؛ مانند آیسییو. چون خیلیها بعد از ترخیص از بیمارستان امکان حضور در خانه را ندارند، در نقاهتگاه نگهداریمیشوند. نقاهتگاهها هم معمولا باشگاههای ورزشی هستند که در این مدت بسته شدهاند و تهویههای بیشتری دارند. چون به تهویههای خیلی بزرگ و قوی نیاز است، باشگاهها انتخاب خوبی برای این موضوع هستند.»
معصومی میگوید که این بیماری سراسرش دلخراش است، اما معتقد است یکی از مشکلات اساسی که ما را این روزها حسابی زمینگیر کرده، کمبود دارو است: «اگر داروی مناسبی داشتیم، شرایطمان خیلی بهتر بود. امسال برخلاف سالهای گذشته حتی واکسن آنفلوآنزا را هم داریم محدود میکنیم. الان سالمندان هم گروهبندی میشوند و واکسن بنابر اولویت در میان آنها توزیعمیشود. اما اگر دستمان در توزیع واکسن و داروهای مورد نیاز بیشتر بود، شاید با بحران این روزها مواجه نمیشدیم.»
وضعیت سفید است
با این حال، چند صباحی است که خبر رسیده اوضاع آسایشگاه کهریزک روبهراه است و تمام بخشهایش سفید شده است. گرچه پریروز، محمدرضا صوفینژاد، مدیر آسایشگاه کهریزک خبر داد که از ابتدای شروع بیماری کرونا تاکنون ٣٠ سالمند بالای ٨٥سال در این آسایشگاه بر اثر ویروس کرونا فوت کردهاند. جالب این است که امسال، روز جهانی سالمند هم گره خورده به ویروس کرونا و همین ماجرا تلنگری در شعار جهانی امسال ایجاد کرده است؛ «کرونا، فرصتی برای تغییر نگاه به سالمندان.»
زهرا یکی دیگر از پرستاران آسایشگاه کهریزک از حالوهوای این روزهای آسایشگاه و وضع سالمندان به «شهروند آنلاین» میگوید: «چهار سال است که در آسایشگاه کار میکنم و انصافا باید بگویم که کار کردن با سالمندان سخت است و در دوران کرونا سختتر هم شده است. من در بخش نارون هستم که مخصوص زنان سالمند است. بخش ما بهطور کامل سفید است و اینکه از بیرون گاهی میشنوید که وضع آسایشگاه خوب نیست و مرگومیر زیاد است، باید بگویم که اصلا از این خبرها نیست. تا این لحظه هم هیچکدام از سالمندانمان مبتلا نیستند. خیلی مراعات و از ماسک و شیلد استفاده میکنیم و همهجوره حواسمان هست. هنوز هم ملاقاتها در آسایشگاه قطع شده، با این حال بعضی از روزها با هماهنگی قبلی و با رعایت تمام و کمال پروتکلها خانوادهها در حد ١٠ تا ١٥ دقیقه میتوانند مددجوهایشان را در فضای حیاط ملاقات کنند. البته در این مدت تعدادی از پرستارها مبتلا شدهاند که اغلب آنها هم در بیرون از آسایشگاه مبتلا شدند.»
او به تجربه کار با نادره معصومی هم اشاره میکند: «تجربه خیلی خوبی بود. خانم معصومی خیلی مسئولیتپذیرند و حسابی هوای مددجوها را داشتند. روزهای خوبی بود و هنوز هم گاهی یادشمیکنیم.»
آموزش پیشگیری از کرونا به سالمندان
سازمان بهداشت جهانی تخمین زده تا که ٣٠ سال دیگر حدود دومیلیارد نفر از مردم جهان را سالمندان بالای ٦٠سال تشکیلدهند. ضمن اینکه آمار و ارقام از وجود ٨میلیون سالمند هم در ایران خبر میدهند. رشد جمعیت سالمندان در ایران، ضرورت آموزش مخاطرات به آنها را بیش از هر زمان دیگری ایجاب کرده است. بهویژه این روزها که بیماری کرونا بیش از هر مخاطره دیگری سلامت تمام افراد جامعه بهویژه سالمندان را تهدید میکند. برای همین مدتی است که معاونت آموزشوپژوهش هلالاحمر برنامههایی برای آموزش سالمندان تدارک دیده است.
فیروز رجایی، معاون آموزش و پژوهش جمعیت هلالاحمر استان زنجان به «شهروند آنلاین» میگوید: «هر کدام از خانههای سالمندان که اعلام آمادگی کنند، دوره کمکهای اولیه را برایشان برگزار میکنیم. همچنین آموزشهایی درباره پیشگیری از بیماری کرونا برای آنها تدارک دیده شده است و بروشورهایی در این زمینه توزیع کردهایم. حتی اعلام آمادگی کردیم تا برای سالمندان در سطح استان، آموزشهای آنلاین پیشگیری از کرونا برگزارکنیم. بسته به نیاز خانههای سالمندان در این زمینه پیشقدم خواهیم شد، البته تمام اقدامات ما هماهنگ با دانشگاه علوم پزشکی استان است.»
پیام مهربانی کودکان به فرشتگان سپید مو
طرحهای جمعیت هلالاحمر درباره سالمندان به خدمات داوطلبان و توزیع بستههای بهداشتی بین مبتلایان محدودنمیشود و آنطور که رئیس اداره پیشدبستانی و مهدهای کودک سازمان جوانان جمعیت میگوید قرار است به مناسبت هفته سالمند طرحهای خلاقانه استانی با هدف حفظ کرامت و حمایت از زندگی و سلامت سالمندان اجرا شود.
عذرا والی توضیح میدهد: «با عنایت به اهداف عالی جمعیت هلالاحمر؛ برنامهریزیهای لازم و خلاقانه استانی برای بزرگداشت، حفظ کرامت و حمایت از زندگی و سلامت سالمندان بهطور مستمر در طول سال نیز اجرا میشود، اما این طرح با توجه به شرایط سخت شیوع کرونا و با هدف توجه خانوادهها و افراد جامعه به سلامت روحی و جسمی سالمندان و نیز ترویج فرهنگ احترام، همدلی و تعامل مهرورزانه کودکان با مادربزرگ و پدربزرگ سالمند و همچنین احترام و همیاری افراد سالمند به صورت ویژه در این هفته اجرایی میشود.»
به گفته او در این زمینه به صورت هماهنگ و سراسری مسابقهای تحت عنوان «پیام مهربانی کودکان به فرشتگان سپید مو» به صورت ملی برنامهریزی و اجرایی میشود.
والی با بیان اینکه این طرح ملی برای تمام کودکان ۵ تا ۱۳سال سراسر کشور طراحی شده است، میگوید: «کودکان پیام مهرورزی و تبریک صمیمانه خود را به مناسبت هفته سالمند به صورت تصویری با موبایل ضبط و با ارسال به پدربزرگ و مادربزرگهای سالمند و نیز سالمندان اقوام و آشنایان خود، یک نسخه از آن را نیز برای شرکت در مسابقه به شماره پیامرسان مشخصشده در هر استان با ذکر مشخصات خود ارسال میکنند.»
او یادآور میشود: «کارشناسان امور جوانان استان نیز ضمن بررسی، انتخاب، اهدای لوح تقدیر و هدیه به صاحبان سه پیام برتر، نسبت به نشر پیامها در فضای مجازی و ارسال سه پیام برتر به ستاد سازمان جوانان اقدام میکنند.»
آنگونه که والی توضیح میدهد قرار است برترین طرحهای اجراشده استانی مرتبط با موضوع تکریم و حمایت از زندگی و سلامت سالمندان که طی سالیان گذشته اجرا شده است یا ایدههایی که قابلیت اجرای آن در سطح کشوری و ملى وجود دارد، حداکثر تا پایان مهرماه به سازمان جوانان ارسال شود.
دیدگاه تان را بنویسید