علی ربیعی، سخنگوی دولت در یادداشتی درباره برجام نوشت: امریکا سی روز پیش در اقـــــدامی خــــلاف حقـــوق بینالمـــللی خواســت تا سازوکار ماشه را بهکار بیندازد. شواهد نشان میدهد ایران میتواند شاهد موفقیت دیگـــ ری در چارچوب دیپلماسی چندجانبهگرا و ناکامی امریکا در اســـتفاده از سیاست یکجانبهگرایی و شکست این کشور در استفاده از مکانیسم ماشه باشد. دولت امریکا تنها با ایران در تنش نیست اما در هیچکدام از بحرانهای خودساختهاش تا این حد در عرصه بینالمللی کماعتبار نشده است.
یک دهه قبل، حتی باور کردنی هم نبود که امریکا چنان منزوی شود که متحدان سنتیاش در اروپا نیز از این دولت رویگردان شوند و با صدای بلند به خواستههای آن «نه» بگویند. باورنکردنیتر اینکه این ایستادگی دسته جمعی در مهمترین نهاد امنیتی جهان برای نجات توافقی انجام بگیرد که ایران در محور آن قرار دارد. یادمان نرفته است که دولت امریکا در آن سالها تنها با اشارهای میتوانست قدرتهای کوچک و بزرگ جهان را برای تصویب شش قطعنامه علیه ایران همراه سازد، ولی امروز کشورهای همراهیکننده امریکا در جامعه جهانی نه تنها به تعداد انگشتان یک دست نمیرسند بلکه برخی از آنها از میان منفورترین و منزویترین دولتها و خود از نقضکنندگان قواعد بینالمللی هستند.
ادعای وزیر امور خارجه امریکا درخصوص بازگشت تحریمهای پیشین شورای امنیت و ارعاب جوامع به متابعت از آن تحریمهای منقضی شده، رسوایی دیگری است که در عمل اثر حقوقی برجای نخواهد گذاشت. سؤال این است که چرا دولت امریکا با وجود آگاهی از این امر، همچنان به این راه بنبست اصرار میکند؟ پاسخ ساده است: آنها با نزدیک شدن به انتخابات امریکا و در ناامیدی از دو سال برنامهریزی برای متقاعد کردن اعضای برجام به نابودی این توافق امیدوارند که با تحریک ایران به خروج از برجام این مأموریت ناتمام را تکمیل کنند. جنگطلبترین آنها میخواهند با تنشآفرینی در روزهای باقیمانده تا انتخابات، توجهات داخلی را از کارنامه ناکام دونالد ترامپ منحرف کرده و نظر افکار عمومی را به انتخاب دوباره او برای به سرانجام رساندن یک ماجراجویی جدید، جلب کنند.
ما در سالهای گذشته - به رغم به تن خریدن سختیهای بسیار و وارد آمدن دشواریهای زیاد بر ملت و دولت - با افزایش مقاومت در داخل و تدبیر در عرصه بینالمللی همه نقشههای آنها را جهت ایجاد اجماع جهانی برای بالا بردن سطح تنشها تا حد خارج از کنترل کردن بحرانها و وارد آوردن خسارات تمدنی علیه ایران نقش بر آب کردهایم و امروز نیز با تداوم مقاومت و همراه کردن جامعه و نیز با انسجام سیاسی نباید اجازه دهیم هیچکدام از نقشههای ضد ایرانی محقق شوند. این احتمالاً آخرین مرحله از نمایش ساکنان کاخ سفید است که به دنبال کسب اعتباری برای خرج کردن در مبارزات انتخاباتی میگردند. دولت فعلی امریکا کلیه ظرفیتهای مؤثر تحریم را بهکار گرفته و بهواقع چیزی فراتر از آنچه تاکنون حاصل شده از هر گونه تحریم جدیدی به دست نمیآید. آنچه اکنون در صحنه سیاست امریکا درخصوص مکانیسم ماشه در جریان است، تلاش برای کشاندن ایران به زمین بازی جدیدی است که امکانات جدیدی هم در اختیار این کشور قرار دهد. تلاش برای نابود کردن ظرفیتهای باقیمانده از برجام است.
ما از آنچه ممکن است در روزهای آینده و حتی فعال شدن مکانیسم ماشه در پیش باشد نگران نیستیم اما نگران ماشهای هستیم که به هر دلیل اعم از ناآگاهی یا بیدقتی در کشورمان چکانده شود؛ آنها که هنوز مشت امریکا برایشان باز نشده و منطق بازی کنونی امریکا را نمیدانند. این روزها و هفتههای تعیینکننده، جایی برای رفتارها و گفتارهای احساسی و هیجانی و امتیازگیری در سیاست داخلی نیست. بالا بردن تب برجامستیزی نتیجهای جز تغییر زمین بازی به نفع دولت درمانده امریکا نخواهد داشت. کار شایسته این روزها ایجاد مقاومت فزاینده و اجتماعی کردن بیشتر آن و نیز انسجام سیاسی و سیاستی بر محور بازدارندگی دیپلماتیک برآمده از برجام، انزوای دیپلماتیک تحمیلشده بر دولت کنونی امریکا در پرونده هستهای ایران و به تماشا نشستن دست و پا زدنهای دولت امریکا در باتلاقی است که خود ساخته است. طمأنینه و ظرفیت صبوری کردن گاه مؤثرین اقدام برای مقابله با دشمن است.
انزوای دیپلماتیک امروز امریکا محصول شکیبایی ما در همان روزی است که دونالد ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود. شاید اگر آن روز تصمیم به تلافی زودهنگام میگرفتیم تا احساس خشم خود را نشان دهیم یا در عرصه سیاست داخلی به امتیازی دست یابیم، امروز از انزوای امریکا و حمایت اکثریت اعضای شورای امنیت از ایران خبری نبود. استراتژی دوگانه افزایش مقاومت در داخل و دیپلماسی هوشمندانه زیربنای همه این دستاوردهای سیاسی و دیپلماتیک است.
از مدیریت محترم مشرق تشکر میکنم که نظرات خوب مخاطبان خود را انعکاس می دهد
ضربات خودی ها به کشور و نظام همواره مهلک تر از ضربات دشمنان بوده است . امثال آقای علم الهدی که دانش و فهم کافی از سیاست و مسایل جهانی ندارند را باید از تاثیر گذاری بر ارکان مملکت دور کرد و کلاس های توجیهی و مؤثر جهت بالا بردن درک و فهم آنها گذاشته شود