[شهروند] «میگن وقتی در حال غرق شدنی، زیر پات خالی میشه. برای نفس کشیدن تقلا میکنی و آب وارد ریهها میشه. تقلا میکنی اما پایینتر میری. تنفس در حال متوقفشدنه. تقلا میکنی، ضربان قلب کُند میشه. آب ریهها رو سنگین میکنه و مغز بدون اکسیژن از کار میافته.»
این ثانیههای دلهرهآور، آخرین لحظات زندگی زنان، مردان و کودکانی است که هر ساله برای شنا کردن داخل سدها میروند اما برنمیگردند؛ سدهایی که تابلوی «شنا ممنوع» داشته یا نداشته، قانون در آنها رعایت نمیشود و گرم شدن هوا بهانهای است برای آبتنی در آبهای ممنوع. «هنوز هم خیلی از پدر و مادرهایی که فرزندانشان در سدها غرق شدهاند در سالگرد عزیزانشان روزها میآیند کنار سد و آن اطراف میچرخند. بعد مینشینند کنار سد، زل میزنند به این آب به ظاهر آرام که آرامش را از زندگیشان گرفت.» اینها را حامد موسیپور، نجات غریق و مدرس آبهای خروشان جمعیت هلالاحمر به «شهروند» میگوید. او از غواصانی است که بیش از ١٠٠ جسد را از سد کرج و طالقان بیرون کشیده و در اینباره میگوید: «عمق سد اصلا مشخص نیست. بسیاری وقتی پایشان را در آب سد میگذارند، تصور میکنند آب تا محدوده مشخصی کمعمق است، اما یک دفعه زیر پایشان خالی میشود و چون با فنون شنا آشنایی ندارند، متأسفانه غرق میشوند. این حادثه ممکن است برای شناگران ماهر هم پیش بیاید، چون جریان آب در زیر سدها مانند روی آب اصلا آرام نیست، آب بسیار سرد است و در کف بسیاری از سدها سازههای آهنی، گیاهان و حتی تنههای درخت وجود دارد. به یاد دارم یکبار سر یکی از غریقها بین شاخههای درختان کف سد گیر کرده بود و مشخص شد همان لحظه اول که به داخل سد شیرجه زده، سرش بین شاخهها گیر کرده و با اینکه شناگر ماهری بوده، نتوانسته خود را نجات دهد.» موسیپور تجربههای عجیبی از غواصی در سدها دارد و میگوید خطر مرگ غواصان را هم تهدید میکند: «وقتی برای بیرون کشیدن جسد داخل سد میرویم اصلا مشخص نیست دقیقا باید کجا دنبالش بگردیم. زیر آب از عمق مشخصی به بعد خیلی تاریک است، ظلمات مطلق. چشممان هیچ چیز را نمیبیند؛ بهطوری که حتی با لمس کردن اطراف میتوانیم جسد را پیدا کنیم. غواصی در آبهای عمیق خیلی زمانبر است، چون فشار آب در کنار کپسول نیتروژنی که غواص با آن تنفس میکند، میتواند مثل بمب عمل کند و اگر هر چند متر توقف نداشته باشیم و به اصطلاح ایستگاه نگیریم، ممکن است با فشار به سطح آب پرتاب شویم و در آن وزن و حجم از آب قطعا منفجر خواهیم شد.» آمبولی ریه هم یکی دیگر از خطراتی است که جان غواصان را تهدید میکند. وقتی غواص به تدریج به سطح آب میآید، ممکن است فشار گازها رگهای ریوی او را پاره کند. همین عملیات پیچیده و سخت است که باعث میشود گاهی پیدا کردن جسد در زیر آب سد، روزها و هفتهها زمان ببرد و حتی گاهی غیرممکن شود! به گفته موسیپور، خانوادههای فرد غرقشده که حال روحی مناسبی ندارند شرایط کاری غواص را نمیدانند و برای همین تمام ساعتها و روزهایی که در کنار سد منتظر خبری از عزیزشان هستند، بیقراری میکنند و آنها را مقصر مرگ فرزندانشان میدانند تا جایی که یکبار کار به کتک زدن او هم رسیده است: «آب خصلت عجیبی دارد؛ تا زمانی که پدر و مادر جنازه فرزندشان را نبینند آرام و قرار ندارند. مدام فکر میکنند هنوز زنده است و یک جایی اسیر شده یا او را دزدیدهاند؛ حتی مادری بود که میگفت خواب دیدهام فرزندم میگفت روی یک تختهسنگ است، باید برویم و نجاتش دهیم. بارها و بارها پیش آمده که برای کمک، به صحنه حادثه رفتهام و کتک خوردهام، تهدید شدهام و حتی یکبار دندانم شکست. دلیلش هم این است که هیچکس مسئولیت این اتفاقات را نمیپذیرد و چون فقط نیروهای امدادی در محل حادثه حاضر میشوند، خانوادهها به اشتباه فکر میکنند ما از طرف ارگانی آمدهایم که متولی و مسئول این حوادث است.»
ویروس کرونا به سدها هم رسید
براساس آخرین آمار پزشکی قانونی، در چهار ماهه نخست امسال ٥١٣ نفر بر اثر غرقشدگی در کشور جان باختهاند. در این آمار، رودخانهها با ١٩٩ قربانی بیشترین تلفات را به خود اختصاص دادند و سدها با ٥١ غریق در رتبه چهارم قرار گرفتند. با این حال اگرچه سازمان پزشکی قانونی در تازهترین گزارش خود اعلام کرد که میزان تلفات غرقشدگی در سال ٩٩ نسبت به مدت مشابه سال قبل، ۱۶.۳درصد کاهش داشته، اما این آمار در جزئیات تفاوت مهمی با سال گذشته دارد، چرا که به دلیل شیوع ویروس کرونا و طرح فاصلهگذاری اجتماعی و به دنبال آن تعطیلی استخرها ظاهرا تعداد بیشتری از مردم برای شناکردن به دریاچه پشت سدها میروند و چهار ماهه اول سال ٥٢ نفر در سدها غرق شدهاند. این آمار در مدت مشابه سال گذشته ٣٣ مورد بوده است. از طرف دیگر مقایسه آمار چهار ماه نخست سالهای ٩٨ و ٩٩ نشان میدهد که امسال به دلیل نظارت بیشتر در سواحل دریاها، غرقشدگی در این مناطق نیز از ٥٠ نفر به عدد ٤٦ کاهش پیدا کرد. همه اینها درحالی است که امسال با افزایش تعداد غرقشدگان در سدهای استانهای همدان، کرمانشاه، اصفهان و قزوین زنگ خطر به صدا درآمده است.
بنابراین ظاهرا همچنان در کنار فرهنگسازی، نظارت نیز یکی از ابزار لازم برای کاهش حوادث اینچنینی است. هرچند بهطور مشخص وزارت نیرو متولی سدها به حساب میآید، اما هنوز هم تعداد زیادی از این سدها در کشور متولی مشخصی ندارند. درست مثل ٣٠ سد خاکی و کوچک زنجان که سازمان جهاد کشاورزی و منابع طبیعی این استان ساخته است، اما مدیریت آن به شورا و مردم که بهرهبرداران این سدها هستند واگذار شده است. هدایت فهمی، معاون سابق دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو در اینباره به «شهروند» میگوید: «مسئولیت تعیین حریم مخازن و سدها به عهده وزارت نیروست و بعد از آن باید با نصب تابلوهای «شنا ممنوع» نسبت به ممنوعیت شنا در آن منطقه به شهروندان اطلاع دهد. ضمن اینکه دیوارکشیهای بلند در محدوده یک سد هم امکانپذیر نیست، چرا که حجم مخازن در سالهای مختلف متغیر است، یک سال خشکسالی است و سال دیگر تَرسالی، بنابراین نمیشود راه یک سد را با دیوارکشی سد کرد! با این حال یک کار فرهنگی که وزارت نیرو با همکاری دستگاههای دیگر میتواند انجام دهد این است که در کنار برخی از سدها، که امکان ساخت مکانهای تفریحی وجود دارد، فضاهای امن احداث کند و در جاهایی که میشود شنا کرد، حریم مشخص شود و با حضور نجات غریق در محوطه سدها به این نوع حوادث پایان داد. اما متأسفانه این موضوعات در کشور وجود ندارد. تجربه نشان داده مردم چندان به هشدارها توجه نمیکنند وحتی در بعضی از سدها که حصارکشی شدهاند باز هم افرادی این حریم را میشکنند و برای شنا داخل سد میروند.» او معتقد است که در بحث کمیت و کیفیت حفاظت از مناطق آبی بهترین راه حل این بود که پلیس آب داشته باشیم. در بعضی از کشورهای خارجی، مناطق آبی چنین ضابطینی تحت عنوان پلیس آب دارند، بنابراین این روشها و مدلها میتواند تجربهای باشد تا به صورت جدی تمهیداتی برای برونرفت از این معضل فراهم کنیم.
این موضوع یکی از نکات مهمی است که درباره دو سد کرج و طالقان وجود دارد. موسیپور در اینباره میگوید: «هرچند هر سال تعداد زیادی از آمار غرقشدگان مربوط به این دو سد است، اما جالب است که سد کرج که در مسیر بسیار پرترددتری به نسبت سد طالقان قرار دارد، حصارکشی نشده، اما سد طالقان را حصار کشیدهاند.»
هلالاحمر متولی سدها نیست
طبیعتا نیروهای امدادی زمانی کارشان شروع میشود که حادثهای رخ داده باشد. وقتی گزارش غرقشدگی در سدها به امدادگران هلالاحمر داده میشود وضع مشخص است. وقتی آنها به محل حادثه میرسند دیگر زمانی برای نجات وجود ندارد. اما این موضوع به دلیل دیر رسیدن نیروهای امدادی نیست بلکه غرقشدن در کمتر از ٥ دقیقه اتفاق میافتد و طبیعتا تا رسیدن آنها به محل حادثه زمان طلایی از دست رفته است. با این حال، به دلیل اینکه نیروهای امدادی اولین گروهی هستند که به محل میرسند خیلی از خانوادهها آنها را مسبب این حادثه میدانند؛ درحالی که در بسیاری از نقاط کشور فاصله پایگاههای امداد و نجات با سدها زیاد است. شاید گفته شود که باز هم هلالاحمر مقصر است، چرا که باید در اطراف سدها نیز پایگاههای امداد و نجات وجود داشته باشد. اما برای توضیح این مطلب باید گفت که حضور نیروهای امدادگر در اطراف سدها مجوزی است برای حضور بیشتر شناگران در سد. درحالی که براساس قوانین، شنا کردن در سد ممنوع است و حضور پایگاههای امدادی اجازه میدهد مردم با خیالی راحتتر این قانون را بشکنند. مجتبی طحان، رئیس اداره آموزش و پژوهش جمعیت هلالاحمر استان خوزستان، در اینباره به «شهروند» میگوید: «این موضوع درست مثل تصادفات جادهای است. جمعیت هلالاحمر در زمان حادثه وارد عمل میشود، اما متولی این حوادث نیست. ما تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم آموزش و آگاهسازی مردم برای مراقبت از خودشان است.»
دلایل عمده غرقشدن در سد
میگویند سد شناگران ماهر را هم از پا درآورده است، پس راز درون این سدهای به ظاهر آرام چیست؟ واقعیت این است که دنیای زیر آب در سدها بسیار خطرناکتر از آن چیزی است که تصور میشود. لغزندگی حاشیه مخازن و بندهای انحرافی، ناپایداری بستر دریاچههای پشت سد، وجود اشیا و اجسام مختلف، مکش جریانهای سنگین در زیر آب، دمای سرد و عمق زیاد از اصلیترین دلایل غرقشدن در سد به شمار میرود. با این حال، ظاهرا سد هنوز هم یکی از نقاط پرجاذبه برای شناگران به حساب میآید و همچنان دور باطل این نوع مرگومیر ادامهدار است.
حالا در نبود متولی مشخص برای سدها در بسیاری از نقاط کشور، شوراها و مردم بهصورت خودجوش به فکر راهکاری برای فرهنگسازی درباره شنانکردن در مناطق ممنوع افتادهاند؛ درست مثل کمپین «غرق نشویم» در استان خوزستان. در چندسال گذشته آمار غرقشدگان، خوزستان را در صدر جدول قرار داد؛ آماری که حتی بالاتر از استانهای ساحلی مازندران و گیلان با تعداد مسافر و گردشگر بیشتر بود. بر این اساس، به گفته سازمان پزشکی قانونی در سال ٩٨، یکهزار و ٢٩٨ نفر بر اثر غرقشدگی به کام مرگ فرو رفتند که در این میان خوزستان با ١٥١ فوتی در صدر آمار غرقشدگی قرار گرفت. اگر چه طبق همین آمارهای رسمی، همچنان رودخانهها قربانیان بیشتری میگیرند اما در همین خوزستان نیز تعداد زیادی از غرقشدگان، قربانیان سدهای کارون ٣ اندیکا، زیر زرد رامهرمز هستند. به دنبال مرگها سریالی در آبهای استان خوزستان، جمعیت هلالاحمر این استان با همکاری فدراسیون نجات غریق و برخی از دستگاههای دولتی و سازمانهای مردمنهاد، پویش «غرق نشویم» را اجرا کرده است. مجتبی طحان در اینباره به «شهروند» میگوید: «روند صعودی آمار غرقشدگی چند سال گذشته در استان خوزستان باعث شد برای بالا بردن آگاهی مردم پویش «غرق نشویم» را کلید بزنیم. این پویش با هدف آگاهی دادن نسبت به غرقشدگی و الزامات امدادی در زمان غرقشدن به راه افتاده است. طبیعتا این کمپین باید در بخشهای مختلفی ازجمله شبکههای اجتماعی، آموزشهای ایستگاهی، تبلیغات محیطی، جشنوارههای محلی و استانی، صداوسیما و رسانههای مکتوب فعال باشد. باید حساسیت مردم درباره پیامدهای شنا کردن در مناطق ناامن و پرخطر زیاد شود.» واقعیت این است که برای برونرفت از حادثهای که در سالهای اخیر به بحرانی ملی تبدیل شده، باید همه دستگاههای متولی و مرتبط با حفظ جان شهروندان، با یکدیگر همکاری داشته باشند. نکته جالب در اینباره که شاید بسیاری از مردم از آن مطلع نباشند، این است که در صورت غرقشدن در مناطقی که شنا کردن در آنها ممنوع است، هیچ دیهای به خانوادهها تعلق نخواهد گرفت و این موضوع نشان میدهد قانون به صراحت مسئولیت رفتارهای هنجارشکن را از دوش متولیان برداشته است. بنابراین به گفته طحان، آموزش و اطلاعرسانی وسیع، سد بزرگی است در برابر شناگرانی که تصور میکنند سدها استخری هستند با وسعت بزرگتر.
هنوز شهریور ماه به نیمه نرسیده و آمار سفرها در همین روزهای کرونایی هم نشان میدهد که گردشگران بسیاری تا پایان تعطیلات تابستانی در سفر خواهند بود. مسافران جادههایی که بیشتر اوقات برای استراحت در کنار سدها و رودخانهها اتراق میکنند، بنابراین ناآگاهی و بیتوجهی به پیامدهای انتخابی اشتباه قطعا این دور باطل را تکرار خواهد کرد. از طرف دیگر، آمار سالهای گذشته نشان میدهد که خطر غرقشدگی تنها مختص به فصول اول سال نیست و بسیاری از شهرها و استانها به دلیل شرایط جوی و گرما، تا پایان سال با این معضل درگیر خواهند بود. برای برونرفت از هر حادثهای حتی جان یک انسان هم ارزشمند است و هنوز هم بسیاری از مردم باور ندارند که بازی در زمین بیرحم آب، به قیمت جانشان تمام خواهد شد.
میثاقنامه پویش ملی«غرق نشویم»
برای سلامتی خود، خانواده و دوستانم، برای سلامتی هموطنانم، برای ننشستن غبار غم و اندوه بر چهره آشنایانم، برای ننشستن اشک بر دیدگان عزیزانم، برای پیشگیری از افزایش آمار خانمانسوز غرقشدگی در کشور عزیزم:
در مکانهای ممنوعه و سالمسازینشده مثل سدها، آبگیرها، کانالهای آبرسانی و رودخانهها شنا نمیکنم.
هنگام شنا و استفاده از قایقهای تفریحی از جلیقه نجات استفاده میکنم.
در مکانهایی که ناجی غریق حضور ندارد، شنا نمیکنم.
هشدارها و توصیههای ناجیان غریق را محترم شمرده و به آن عمل میکنم.
مهارت شنا و امدادرسانی هنگام غرقشدگی را میآموزم.
هنگام شنا در مکانهای سالمسازیشده، مراقب کودکان و سالمندان هستم.
از شناکردن در مکانهایی که با تابلوی «شنا ممنوع» مشخص شدهاند، خودداری میکنم.
• هنگام خستگی و پس از استفاده از داروهای خوابآور شنا نمیکنم.
از شناکردن در آبراههای عمیق، آبهای خروشان، جریان شدید و غیرمجاز خودداری میکنم.
و به پویش «غرق نشویم» میپیوندم!
و دیگران را به این پویش دعوت میکنم.
دیدگاه تان را بنویسید