امیرحسین ناظری کنزق، انصاف نیوز: هفته گذشته رئیس جمهور هیچکدام از «پایگاههای خبری» یا همان «سایتهای خبری » را برای نشست رسانهای خود دعوت نکرد. تنها خبرگزاریها و روزنامهها بودند که برای این نشست دعوت شده بودند. در تعریف حرفهای پایگاههای خبری معمولا به رسانههایی گفته میشود که یک حوزه تخصصی دارند؛ اما در کشور ما تفاوت چندانی بین «سایتهای خبری» و «خبرگزاری»ها نیست. عمدتا سایتهای خبری حوزههای مختلفی را پوشش میدهند و فقط معمولا ساختار جمع و جورتری نسبت به خبرگزاریها دارند.
البته بسیاری از پایگاههای خبری امروزه حتی بیشتر از برخی خبرگزاریها فعالیت میکنند. احتمالا شما نام «عصر ایران»، «انتخاب»، «الف»، «تابناک» که پایگاه خبری هستند را خیلی بیشتر از «شبستان»، «برنا»، «پانا» و «شانا» میشنوید. خبرگزاریهایی که به گفتهی برخی کارشناسان وجودشان چندان هم حرفهای نیست. «مجید رضائیان» استاد ارتباطات در گفتوگویی با ایسنا گفته بود: در هر کشور دو یا سه خبرگزاری یا آژانس خبری وجود دارد اما در ایران ۴۸ خبرگزاری داریم؛ که عمدتاً زیرمجموعهی نهادهای مختلف هستند و با سرمایهگذاریهای دستگاهها شکل گرفتهاند.
او ادامه میدهد: این خبرگزاریها گرایشهای مشخص سیاسی دارند؛ بنابراین، آن رسانه به دلایل متعدد کار حرفهای انجام نمیدهد؛ بلکه بیشتر در فضای سیاست رسانه فعالیت میکند. این خبرگزاریها به جای اینکه مخاطب برایشان اهمیت داشته باشد، سیاست رسانه و آژانس خبری را مهم میدانند.
با توجه به اینکه تعدادی خبرگزاری به صورت تخصصی به موضوعات میپردازند و هستند پایگاههای خبری که تمام حوزهها و حتی شهرستانها را به خوبی پوشش میدهند بنابراین در شرایط فعلی تفاوت چندانی میان این رسانهها نیست.
در شرایطی که سایتهای خبری نیز مانند خبرگزاریها و احتمالا خیلی بیش از روزنامهها اثرگذاری دارند؛ اینکه رئیس جمهور از هیچ یک از آنها برای نشست خبری دعوت نکرده است اتفاق عحیبی است. تعدادی از سایتهای خبری پربازدید ایران بدون در نظر گرفتن جناح سیاسی ضمن پوشش ندادن نشست خبری در نامهای خطاب به رئیس جمهور به این اتفاق اعتراض کردند. البته برخی سایتهای خبری هم با این اعتراض همراه نشده اند.
انصاف نیوز برای بررسی نقش رسانههای دیجیتال و کاغذی در افکار عمومی و همچنین نگاه دولت به این رسانهها با چهار نفر از مسئولین پایگاههای خبری با دیدگاهها سیاسی مختلف گفتوگو کرده است.
صدای وزیر به آقای روحانی نمیرسد چگونه صدای رسانهها برسد؟
«مصطفی فقیهی» صاحب امتیاز پایگاه خبری «انتخاب» یکی از کسانی بود که این نامه را امضا نکرده بود؛ او دربارهی امضا نکردن این نامه اعتراضی گفت: ما این نامه را بازنشر کردیم ولی آن را امضا نکردیم چون : اولاً نباید تصور شود که رسانههای مجازی که قطعا پرتاثیرترین رسانههای حال حاضر کشورند نیازی دارند که جمال دل آرای آقای رئیس جمهور را از نزدیک زیارت کنند. و ثانیا آنکه تجربه نشان داده دیدار و صحبتهای اهالی رسانه در کنار رییس جمهور یا دیگر مقامات دولت، تاثیری هم بر سیاستهای دولت نخواهد گذاشت.
فقیهی در گفتوگو با انصاف نیوز تصریح کرد: در فیلم منتشره از این دیدار، مشاهده کردم که یکی از مدیران رسانه خطاب به رییس جمهور گفت «این ۷ سال رسانههای از سوی دولت شما مورد آزار و اذیت قرار گرفتند» و رییس جمهور گفت «خب این موضوع را ما خبر میدادید»، من اما اگر جای آن همکارم بودم، میگفتم «اولاً وزرای شما به جنابتان دسترسی ندارد، چه رسد اهالی رسانه و ثانیاً مگر میشود شما بیاطلاع از شکایات دولت باشید؟ دفتر شما دهها موضوع شکایت را علیه «انتخاب» انجام داد، واقعا آقای رییس جمهور! باور کنیم که مطلع نبودید؟ اگر مطلع بودید که وااسفا و دیگر «پناه نبرید به خداوند از بستن دهان منتقدان» و اگر مطلع نبودید، شگفتا از چنین مدیریتی که زیرمجموعه هر آنچه بخواهد و هر کینهی «بدریه – حنینیه» نسبت به مدیران رسانه را در مقام دولت و با شکایت قضایی پیش میبرد».
اگر سایتها اثرگذارترند پس چرا رئیسجمهور روزنامهها را ترجیح میدهد؟
این موضوع که سایتهای خبری با وجود بازدید بسیار بیشتر نیست به رسانههای کاغذی به این نشست دعوت نشده اند؛ اما روزنامهها دعوت شدهاند این سوال را به وجود میآورد که آیا مسئولین ما از جمله آقای رئیس جمهور درک درستی از رسانهها دارند؟ آیا آنها میدانند که امروزه کدام رسانهها بیشتر مورد اقبال مردماند؟ اگر اطلاع دارند پس چرا رسانههای کاغذی به آن نشست دعوت شده اما سایتهای خبری دعون نشده اند؟
«جعفر محمدی» سردبیر سایت «عصر ایران» یکی از پربیننده ترین سایتهای خبری است دربارهی این سوال گفت: به باور من مسئولین ما نه فقط در این مورد بلکه در خیلی از موارد دیگر نیاز به بروز شدن دارند و این بروز نشدگی و ماندن آنها در دهههای گذشته نمودهای متعددی دارد. این یکی از آن نمودهاست؛ و چیز تعجب آوری نیست. عدم التفات به رسانههایی که فراگیری بیشتری دارند ناشی از عدم باور مسئولین به افکار عمومی است.
او ادامه داد: البته در شعار و زمان انتخابات زیاد حرف از افکار عمومی میزنند اما عموما افکار عمومی برایشان اهمیتی ندارد. افکار عمومی فقط پلهای است برای رسیدن به پست و مقام؛ حالا این پست ممکن است نمایندگی مجلس؛ وزارت؛ ریاست جمهوری و…باشد هیچ فرقی میان آنها نیست.
اخبار به صورت کانالیزه به دست رئیس جمهور میرسد؟
«محمد صادق عرب» مدیر مسئول سایت «تابناک» هم با محمدی دربارهی دیدگاه سنتی مسئولین موافق است و معتقد است که «با نگاهی به سن و سال مسئولین» میشود این موضوع را حدس زد که مفهوم رسانه برای آنها با رسانهی کاغذی گره خورده است. او توجه به رسانههای آنلاین را معیاری برای توجه مسئولین به اتفاقات واقعی جامعه دانست و اضافه کرد: میشود منتظر ماند و دید که آقای رئیس جمهور به نامهیای که مستقیما خطاب به ایشان نوشته شد و توسط دهها پایگاه خبری منتشر شد، حدود ۶ میلیون بازدید داشت و صدها هزار بار کلیک خورده واکنشی نشان خواهند داد یا نه.
عرب ادامه داد: واکنش نشان دادن یا ندادن رئیس جمهور مشخص خواهد کرد که خبرهایی که به او میرسد کانالیزه شده است یا نه؟ این واکنش میتواند نشانهای باشد برای اینکه متوجه شویم رئیس جمهور واقعیت جامعه را میبینید یا اخباری که میخواهند ببینند. اگر ایشان واکنش ندهند ما متوجه میشویم که چرا گاهی به واقعیتهای جامعه واکنشی نشان نمیدهند و یا خیلی دیر واکنش نشان میدهند.
این فعال رسانهای قدیمی با اشاره به تذکرات آقای روحانی در زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی به سایتها، به انصاف نیوز گفت: پایگاههای خبری ۱۵ سال است که قدمت دارند. ما در پایگاه خبری بازتاب، زمانی که آقای روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی بودند بارها تذکر دربافت کرده بودیم و در آن زمان آقای روحانی به پایگاههای خبری توجه داشتند ولی حالا که در مقام رئیس جمهور هستند باید دید چه میکنند!
مسئولین به سبک پیرمردها
«مصطفی فقیهی» صاحب امتیاز انتخاب اما مدعی است که هم آقای رئیس جمهور و هم بقیهی مسئولین عالی رتبه کشوری از سایتها و کانالهای تلگرامی اخبار را دنبال میکنند. او میگوید: « مسئولین برای اخبار سوختهی روز قبل و اخبار کپی روزنامهها وقت نمیگذارند». او این نوع برخورد مسئولین را «برخورد به سبک پیرمردها» خواند و گفت: با وجود اینکه مجموع فروش رسانههای کاغذی در روز به اندازه کلیک یک خبر یکی از پایگاههای خبری، یا بازدید یک کانال تلگرامی هم نیست ولی برخی همچنان به رسانههای کاغذی توجه بیشتری دارند. این چند دلیل دارد. یکی آنکه برخی از این رسانههای کاغذی به واسطه رانتی که دارند میتوانند فروش سازمانی داشته باشند و این رسانهها همواره و جبراً روی میز برخی مدیران است. مدیران سنتی ما هم چون با جامعه فاصله دارند فکر میکنند چون خودشان این نشریات مکتوب را میبینند پس جامعه هم همین را میبیند و در واقع چشم و گوش خود را چشم گوش آحاد ملت میدانند و همین است که فاصلهای بس عمیق میان آنان و مردم ایجاد شده است.
او دلیل دیگر اهمیت دادن مدیران به رسانههای مکتوب را اینگونه تشریح کرد: یکی دیگر از این دلایل فیزیکی بودن رسانههای کاغذی است. اینکه یک رسانه کاغذی همیشه باقی میماند. اینکه اگر فلانی تیتر یکی از روزنامهها شد همیشه این یک کاغذ برایش یادگاری میماند. این هم برای مدیران ما احتمالا خیلی ارزشمند است چون برخلاف فضای مجازی که مدام به روز میشود، ماندگاری دارد و ممکن است برای قاب کردن و دیوار کوب کردنش هم توجیه داشته باشد.
از صدر تا ذیل نهادها دنبال این سایتها هستند اما اینجور مواقع رسانه حساب نمیشوند!
فقیهی ضمن عجیب دانستن رفتار دولت با سایتها و کانالهای خبری اضافه کرد: دولتیها یک خُلق ویژهای دارند. تصور میکنند که روزنامه و خبرگزاری یک ابهت ویژهای دارد و به سیاف پیرمردها تصور میکنند که کانال تلگرامی و سایتهای خبری توسط مشتی بچه سال اداره میشود. من از دعوت نشدن «انتخاب» کوچکترین ناراحتی ندارم و اعتراضی هم به آن ندارم و قبلتر هم که دعوت میکردند، نمیرفتیم ولی خیلی زشت است که فقط بخواهند ژست عکس گرفتن با به قول خودشان «مدیران ارشد رسانه» را بگیرند و تاثیرگذارترین رسانههای کشور را دعوت نکنند. رسانههایی که از صدر تا ذیل این دولت و حاکمیت به دنبال دسترسی به این رسانهها و انتشار اخبارشان هستند ولی اینجور مواقع اصلا به عنوان رسانه به حساب نمیآیند.
مدیر مسئول سایت انتخاب درباهی توقیف یک روزنامهی اقتصادی گمنام گفت: من از توقیف هر رسانهای متاسف میشوم ولی حقیقتی را باید در نظر گرفت. چند نفر در جامعه اسم این روزنامه را شنیده بودند؟ ولی وقتی همین رسانه توقیف شد؛ خبر توقیف تبدیل شد به تیتر یک بسیاری از رسانههای مجازی و مکتوب و بحث تحلیلی «چرایی توقیف این رسانه». اصلا خیلیها تازه همان موقع متوجه شدند که چنین روزنامه ای وجود دارد؛ یک روزنامه اقتصادی است که فکر میکنم تیراژش زیر ۵۰۰ نسخه است.
فقیهی با مقایسهی اثرگذاری فضای مجازی و روزنامهها ادامه داد: من سوال میکنم که اگر پربینندهترین سایت خبری ما که در حال حاضر عصر ایران است یا پربینندهترین کانال تلگرامی ما که خبر فوری است توقیف بشود چند درصد از این رسانههای کاغذی حاضرند تیتر یک خود یا حتی تیترهای حاشیهای را به این خبر اختصاص دهند؟ رسانههای کاغذی به کنار؛ چقدر خود ما رسانههای دیجیتال به این موضوع میپردازند؟ جای سوال این است که چرا جامعه خبری اینگونه برخورد میکنند. با وجود اینکه هم بازدید و هم تاثیرگذاری رسانههای دیجیتال اصلا قابل قیاس با رسانههای مکتوب نیست؛ و پرفروشترین روزنامههای خصوصی زیر ۲۰۰۰ تا فروش دارند. و سرجمع فروش ۵ روزنامه اول خصوصی ما به ده هزار نمیرسد.
نباید سایت و روزنامه را با هم مقایسه کنیم
«بیژن مقدم» مدیر مسئول سایت الف اما معتقد است که نباید در مقام مقایسهی روزنامهها و رسانههای دیجیتال برآمد. او ضمن تاکید بر جایگاه روزنامهها در فضای رسانهای ایران گفت: مسئله ما این نیست که چرا دولت به روزنامهها و رسانههای سنتی توجه دارد. مسئله ما این است که انتظار داریم از مسئولین و آقای رئیس جمهور که کارکرد رسانههای مختلف در ساحتهای متفاوت را بداند. به همین دلیل انتظار داریم که برخوردشان با رسانهها و حتی حمایت از رسانهها با توجه به این شناخت باشد.
مقدم در گفتوگو با انصاف نیوز دربارهی نامهی اعتراضی که خود هم این نامه را امضا کرده بود توضیح داد: طبیعی است که هر نشستی محدودیتهای خاص خودش را دارد؛ شرایط کرونا هم به این محدودیتها اضافه شد؛ ما هم این موضوع را درک میکنیم. اما آنچه که باعث شد تعدادی از سایتهای خبری پربازدید و فعال نامهای در اعتراض به این جلسه بنویسند این بود که هیچ کس از این گروه رسانههای فعال حضور نداشتند. اما آنچه که مهم است این است که مسئولین ما؛ آقای رئیس جمهور؛ و تیم رسانهای او باید به یک ارزیابی دقیقتری از شرایط رسانهها برسند. رفتارها و کنشهایشان را بر اساس ارزش گذاریهای واقعی تنظیم کنند که گلایه ای نباشد.
یکی از نکات جالب دربارهی روزنامهها این است که تقریبا همه صفحه اول این روزنامهها را از طریق فضای دیجیتال میبینند. فقیهی این کار را باعث دامن زدن به اهمیت بیش از حد دادن مسئولین به رسانههای کاغذی میداند. او دربارهی انتشار اخبار روزنامهها توسط پایگاههای خبری گفت: من متاسفم بگویم که ما اهالی رسانههای دیجیتال داریم کمک میکنیم به اثرگذاری یک سری روزنامهی بی اثر و سوخته. عموماً و بر حسب عادت، صفحه یک روزنامهها را که مجموعهای از اخبار سوخته هست را در تیراژی وسیع منتشر میکنیم! درواقع امید این دست روزنامهها به انتشار صفحه یکشان در فضای مجازیست البته هستند روزنامههایی که مطالب قابل توجه و مفید تحلیلی هم دارند ولی تعدادشان خیلی کم است. من بحثم پیرامون روزنامههایی است که تیراژ اندک و محتوای تولیدی بسیار پایینی دارند.
سردبیر سایت عصر ایران اما مخالف این نظر فقیهی است. او دربارهی انتشار اخبار روزنامهها در سایتهای خبری به انصاف نیوز گفت: به نظر من اشکالی ندارد که سایتها به روزنامهها کمک کنند؛ یا حتی بالعکس. آن چیزی که در جامعه خبری مهم است هم افزایی میان رسانه هاست. روزنامهها جایگاه خودشان را دارند؛ سایتهای خبری جای خودشان را دارند و خبرگزاریها هم همینطور.
روزنامهها به جز یارانهی مطبوعات که به همهی رسانهها تعلق میگیرد از آگهی هایدولتی و همچنین یارانهی کاغذ نیز بهرمند هستند. از طرفی بسیاری از مسئولین فعلی و سابق کشور از جمله نمایندگان مجلس و…؛ و بسیاری از سازمانهای خصولتی روزنامه دارند. روزنامههایی که احتمالا حتی اسمشان را هم نشنیدهاید. اینکه خود مسئولین رسانههای کم تاثیر یا بی تاثیری دارند که میتوانند از طریق آنها از دولت پول بگیرند شاید این شائبه را ایجاد کند که خود مسئولین به خاطر مسائل مالی روزنامهها را پر اهمیت نشان میدهند.
عرب مدیر مسئول سایت تابناک که سایتش در سومین رتبه بندی ارشاد به عنوان برترین سایت کشور انتخاب شد دربارهی این موضوع گفت: میشود یک مرحله عقب تر رفت. یک سوالی به وجود میآید که چرا برخی از مسئولین دولتی وقتی میخواهند مجوز رسانه بگیرند به سراغ روزنامه میروند. در صورتی که مراحل انتشار روزنامه مانند صفحه بندی، چاپ و افست در مقایسه با انتشار خبر در سایت خیلی سختتر است. خود اینکه چرا مسئولین به سراغ روزنامه میروند یک سوال است.
وی افزود: هستند روزنامههایی که توسط نمایندههای سابق و فعلی مجلس اداره میشوند. مانند روزنامههای «اعتماد»،«مردمسالاری»، «ابتکار»، «رسالت» و… اما اینها رسانههای شناسنامه داری هستند. احتمالا آنهایی که تیراژی ندارند و فقط یارانه دریافت میکنند هستند منظور سوال شما هستند. البته این چند هفته اخیر هیات نظارت کار خوبی کرده است و رسانههایی که منتشر نمیشوند را لغو امتیاز کرده است.
برخی روزنامهها «دکان» هستند
جعفر محمدی هم در این باره گفت: یکی از معظلات ما رسانهها در ایران پدیدهی یارانه است. یارانه باعث رشد رسانهنما شده. شما همین الان بروید سایت «جار» را نگاه کنید؛ روزنامههایی وجود دارد که قطعا شما اسم آنها را هم نشنیدهاید؛ روزنامههایی که تیراژشان کمتر از دویست نسخه است؛ روزنامههایی که نه برای مردم و نه برای مسئولین منتشر میشوند بلکه برای چپاول یارانههای دولتی منتشر میشوند.
او برخی روزنامهها را «دکان»خواند و اضافه کرد: بسیاری از اینها از نظر من رسانه نیستند؛ اینها فقط دکان هستند. خیلی از روزنامهها حتی تحریریه هم ندارند؛ فقط صفحه بند دارند؛ خبرها را از منابع مختلف کپی میکنند و روزنامه چاپ میکنند. اینها فقط برای این به وجود آمده اند که اموال عمومی را چپاول کنند. البته تاکید میکنم که روزنامههای محترمی که تحریریه و خط مشی دارند. مهم نیست این روزنامهها از کدام جناحاند؛ اینها رسانههای مخترمی اند. ولی بسیاری از این رسانهها اصولا رسانه نیستند. اینها کاغذهایی هستند که با پول مردم منتشر میشوند محتوایشان هم دسترنج رسانههای دیجیتال است. آنها فقط مطالب دیگران را صفحه بندی و منتشر میکنند که سرموعود بروند پول را بگیرند و خرج مصارف غیر رسانهای کنند. که این بزرگترین خیانت است.
دولت به رسانهها کمک کند یا نه؟
مدیر مسئول سایت انتخاب هم ضمن مخالفت با کمک دولت به همه رسانهها بهویژه آنهایی که تاثیر گذاری کمتری دارند گفت: من منتقد جدی کمک دولت به رسانهها هستم و سالهاست مبلغهای تحقیرآمیز (به نسبت رسانههای مکتوب – دولت را دریافت نکردیم. با همین استدلال بسیار بیشتر با کمک دولت به رسانههای کاغذی که هم مخاطب کمتر و هم تاثیرگذاری کمتری دارند مخالفم.
او در انتها تاکید کرد: الان تعداد زیادی روزنامه هستند که هم از دولت بودجه میگیرند؛ هم یارانه کاغذ میگیرند، هم آگهی دولتی میگیرند و هم آگهیهای رانتی دیگری میگیرند. و هم کمکهای دیگری دریافت میکنند.
بیژن مقدم اما برخلاف برخی همکاران خود مخالفتی با یارانه به روزنامهها ندارد. او در این باره گفت: من مخالفتی با حمایت دولت از روزنامهها ندارم؛ روزنامهها از رشد رسانههای مجازی و همینطور کرونا آسیب دیده اند و نیازمند کمک هستند و من مشکلی با این کمک ندارم. بلکه نکته مهم این است که رئیس جمهور باید فهم درستی از رسانهها در کشور داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید