با اینکه همه کسانی که اسامی آنها در ابتدا بهعنوان پیشتازان تصدی پست وزارت خارجه مطرح میشد، عموماً از نظر فلسفه سیاسی افرادی محافظه کار محسوب میشدند، اما هر یک دارای پیشینه و خط فکری متفاوت و حتی سبک و سیاق مخصوص به خود بوده و معایب و مزایایی را نیز روی میز گذاشته بودند. اما آیا در میان نامزدهای احتمالی که نام بردم (و افراد مطرح دیگری چون «باب کورکر» سناتور ایالت تنسی و «جان هانتزمن» فرماندار سابق ایالت یوتا) اشتراکات و ویژگیهای برجسته یا دستاورد مهمی وجود داشت که ترامپ در جست و جوی آنها باشد؟ البته واضح است که نه، چنین اشتراکات و ویژگیهایی وجود نداشت. بنابراین کارشناسان و ناظران باید سؤال کنند: واقعاً چه اصولی بر فرآیند انتخاب افراد در تشکیلات ترامپ حاکم است؟ چرا نباید جولیانی بهعنوان دادستان کل (وزیر دادگستری) منصوب شود؟ شغلی که او اصولاً برای آن ساخته شده است. یا چرا رامنی ریاست کارکنان کاخ سفید را برعهده نگیرد تا بتواند مهارتهای غیرقابل انکار خود را در زمینه مدیریت و برنامهریزی راهبردی در این پست مهم ارائه کند؟ و چرا گینگریچ با دههها نظریهپردازی خلاقانه، بهعنوان رئیس سیاستگذاری و برنامهریزی داخلی کاخ سفید منصوب نشود؟
آیا ترامپ در انتخاب افراد برای پستهای مختلف فقط بهدنبال ویژگیهای کلیشهای، نمایشی و ظاهری بود؟ حرف و حدیثهای زیادی درباره این ادعا که ترامپ از سبیل من خوشش نمیآمد مطرح شده است. این موضوع واقعاً چه اهمیتی دارد. خود او یک بار به من گفت که سبیل من نقشی در عدم انتخابم (بهعنوان وزیر خارجه) نداشته است. ترامپ گفت که پدرش هم سبیل داشته است. باور ندارم ظاهر من تأثیری در نظر ترامپ نسبت به خودم داشته باشد، البته اگر واقعاً چنین چیزی صحت داشته باشد، فقط خود خدا باید به داد این کشور برسد. به نظر من بجز روانشناسان و کسانی که عمیقاً به «زیگموند فروید» روانشناس اتریشی علاقه دارند- خود من هیچ علاقهای به او ندارم - بعید است کس دیگری چنین تفکراتی داشته باشد. البته وقتی پای زنان زیبا و جذاب در میان باشد، موضوع برای ترامپ فرق میکند. وفاداری برای ترامپ یک عنصر کلیدی محسوب میشد و رودی جولیانی در ایامی که ویدئوی موسوم به «دسترسی به هالیوود» در اوایل اکتبر 2016 و برای تضعیف موقعیت انتخاباتی ترامپ پخش شد، وفاداری خود را قاطعانه و عاری از هر نوع شک و تردیدی به اثبات رساند (در این ویدئو که اولین بار روزنامه واشنگتن پست آن را علنی کرد ترامپ حرفهای رکیکی در مورد زنان زده بود، در این نوار صحبتهای ترامپ با بیلی بوش یکی از مجریان تلویزیونی ضبط شده بود که میگفت: «وقتی آدم ستاره باشد، میتواند هر کاری خواست با زنها بکند.» در این مکالمه، ترامپ همچنین درباره اینکه چهطور تلاش کرده با یک زن متأهل رابطه برقرار کند و همینطور درباره بوسیدن و دستدرازی به بعضی زنان دیگر با افتخار صحبت میکند).
میگویند لیندون جانسون، سیوششمین رئیس جمهوری امریکا، یک زمانی درباره یکی از دستیاران خود گفته بود: «من وفاداری واقعی میخواهم. من میخواهم او در وسط روز و در جای شلوغی مثل جلوی ویترین فروشگاه میسی در نیویورک پشت مرا ببوسد و بعد با صدای بلند به من بگوید؛ بَه بَه بوی گل رُز میدهد.» چه کسی میتواند تصور کند که ترامپ تا این حد اطلاعات تاریخی داشته باشد؟ رودی جولیانی بعداً که از رقابت برای کسب کرسی وزارت خارجه کنار رفت، بشدت به من ابراز لطف کرد. او میگفت: «جان (بولتون) احتمالاً گزینه پیشنهادی من به ترامپ برای تصدی پست وزیر خارجه خواهد بود. به نظرِ من جان محشره.»
دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب روز 17 نوامبر، حدود یک هفته بعد از انتخابات، به من تلفن کرد و فرصتی فراهم شد تا من پیروزی اش را تبریک بگویم. او در این مکالمه تلفنی اشاره ای به گفتوگوهای اخیرش با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه و «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین داشت و گفت که منتظر است بعد از ظهر با «شینزو آبه» نخستوزیر ژاپن نیز دیدار کند. ترامپ گفت: «طی چند روز آینده تو را در اینجا (برج ترامپ) خواهم دید و چند پست را هم برای تو مدنظر دارم.» روز 18 نوامبر برخی از اولین انتصابات رئیس جمهوری جدید اعلام شد که بر اساس آن «جِف سِشنز» بهعنوان دادستان کل منصوب شده بود و به این ترتیب جولیانی از این پست دور ماند. «مایک فلین» مشاور امنیت ملی ترامپ شد که در واقع به نوعی قدردانی از خدمات خستگیناپذیر وی در جریان مبارزات انتخاباتی محسوب میشد و «مایک پمپئو» نیز ریاست سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) را برعهده گرفت. چند روز پس از اعلام خبر انتصاب فلین بهعنوان مشاور امنیت ملی، «هنری کیسینجر» به من گفت: «عمر مسئولیت او به یک سال نخواهد رسید.» هر چند که در آن ایام کیسینجر نمیتوانست از آنچه قرار بود برای فلین اتفاق بیفتد، آگاه باشد ولی معتقد بود که او در جایگاهی اشتباه قرار گرفته است. پس از گذشت چند روز اسامی افراد بیشتری بهعنوان اعضای کابینه جدید و مقامات ارشد کاخ سفید علنی شد؛ از جمله در روز 23 نوامبر «نیکی هیلی» فرماندار سابق کارولینای جنوبی بهسمت نماینده دائم امریکا در سازمان ملل منصوب شد و عضویت تشریفاتی کابینه را نیز دریافت کرد. این یک انتصاب عجیب و غریب بود، چرا که هنوز وزیر خارجه تعیین نشده بود. هیلی فاقد شرایط و صلاحیتهای لازم برای این پست بود ولی برای کسی مثل او که آرزوی رئیس جمهوری شدن دارد، فرصت ایده آلی بود که بتواند جای خالی تجربه کاری در حوزه سیاست خارجی را در رزومه خود پر کند. در هر صورت نماینده امریکا در سازمان ملل (چه عضو کابینه باشد، چه نباشد) زیر مجموعه وزارت خارجه محسوب میشود و سیاست خارجی منسجم و یکپارچه نیز باید فرمانده واحدی داشته باشد. با وجود این ترامپ همچنان مقامات فرعی را در وزارت خارجه منصوب میکرد در حالی که هنوز هیچ نشانهای از وزیرخارجه جدید دیده نمیشد. طبیعی بود که منتظر بروز مشکلاتی باشیم، بویژه وقتی از یکی از کارمندان خانم هیلی شنیدم ترامپ حتی او را بهعنوان وزیر خارجه نیز مدنظر داشته است. به گفته این کارمند، هیلی بهدلیل فقدان تجربه در حوزه سیاست خارجی، این پیشنهاد را رد کرد. البته او امیدوار بود که بهعنوان نماینده امریکا در سازمان ملل چنین تجربهای را برای آینده سیاسی خود کسب کند.
«جرد کوشنر» داماد ترامپ که «پل منافورت» (مدیر کمپین انتخاباتی ترامپ) پیشتر و در ایام انتخابات مرا با او آشنا کرده بود، در روز شکرگزاری (یکی از اعیاد ملی امریکا که همه ساله در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر برگزار میشود) به من تلفن کرد. او به من اطمینان داد که در میان مجموعهای از گزینههای مختلف، هنوز برای پست وزیر خارجه مطرح هستم. کوشنر گفت: «ترامپ یکی از هواداران پر و پا قرص شماست، همچنان که همه ما هستیم.» همزمان روزنامه نیویورک پست هم درباره فرآیند تصمیمگیری ترامپ در انتصاب مقامات دولتی گزارشی منتشر کرده و بهنقل از یک منبع مطلع نوشته بود: «ترامپ در مراسم روز شکرگزاری در عمارت مجلل خود در فلوریدا موسوم به «مارالاگو» دوره افتاده بود و از میهمانان میپرسید به نظر شما چه کسی باید بهعنوان وزیر خارجه امریکا انتخاب شود. در این گفتوگوها انتقادات زیادی علیه میت رامنی مطرح شد، بسیاری از حاضران رودی جولیانی را تحسین میکردند و افراد زیادی هم بودند که جان بولتون را برای این پست پیشنهاد میدادند.» البته میدانم که من باید پیش از میهمانی مارالاگو مقدمه چینی و تلاش بیشتری میکردم.
دیدگاه تان را بنویسید