هرچند به نظر میرسد بازار سرمایه این روزها دوباره مورد حمایت قرار گرفته اما آینده آن چندان هم قابل پیشبینی نیست. برخی تحلیلگران بر این باورند که هرچند مؤلفههای اثرگذار بر بازار سرمایه (افزایش نرخ ارز، تورم فزاینده و سود بالای شرکتهای بورسی) کماکان پابرجا هستند و احتمالا تا پایان سال، شاخص رکورد خود را شکسته و به دومیلیونو 800 هزار واحد میرسد اما بههرترتیب، خیلی وقتها «آقای بازار» همه را سورپرایز میکند. وداد حسینی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «شرق» نگاهی به فرازوفرودهای شاخص کل بازار سرمایه داشته و نقش دولت را در این بین مورد بررسی قرار میدهد. او با اشاره به دادههای موجود میگوید دولت از ترس نظارتهای بعدی، چندان حمایتی از بازار نداشته و سهام شرکتهای دولتی را عرضه نکرد، درحالیکه میتوانست بهترین استفاده را از بازار در این روزها داشته باشد. او در یک ارزیابی به آخرین آمار اعلامی از سوی رئیس سازمان بورس اوراق بهادار اشاره کرده و میگوید: «از ابتدای سال تاکنون به گفته رئیس سازمان بورس اوراق بهادار، 100 هزار میلیارد تومان وارد بازار شده است و از این میزان، رقمی که دولت برای خود نقد کرده، چیزی بین 16 تا 22 هزار میلیارد تومان است که رقم درخورتوجهی نیست. به عقیده من، روند برنامهریزیشدهای از سوی دولت پیش نرفته بود».
بسیاری از روند ریزشی بازار سرمایه نگراناند. شما بهعنوان نظارهگر بازار سرمایه، روند فراز و فرود بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه اقبال بازار سرمایه از اواخر سال گذشته تاکنون، خوب بوده به عوامل مختلفی باز میگردد که مهمترین آن، شرایط نهچندان جذاب دیگر بازارهای موازی بود. در نظر داشته باشید که سود بازار
پول بهشدت کاهش یافته و برای سرمایهگذار چندان جذاب نیست که اگر پیشتر،
نقدینگی خود را با سود بالای 30 درصد در بانک یا مؤسسه اعتباری یا مالی سرمایهگذاری میکرد، حالا با نرخ نزدیک به 20 درصد، سرمایهگذاری کند. از طرفی بازار
ارز نیز به دلیل تحریمها و قوانین مربوط به پولشویی، امکان سوددهی بالا را به سرمایهگذار نمیدهد، زیرا صاحب سرمایه تمایل دارد که بتواند سرمایه خود را از طریق بانک یا صرافی در ارقام بالا بیدردسر جابهجا کند و اکنون این موقعیت فراهم نیست. در نتیجه دو بازار مهمی که رقیب بازار سرمایه محسوب میشدند، کنار رفته و نقدینگی که در
جامعه به علت
کسری بودجه تولید میشد، به بازار سرمایه منتقل شد. به همین خاطر نیز شاهد بودیم که صف طویلی در کارگزاریها برای خرید سهام شکل گرفت و روزی حداقل 40 تا 50 هزار نفر برای دریافت کد بورسی اقدام میکردند.
بازار بیشترین تأثیر را از کدام بخش پذیرفت؟
بازار سهام معمولا از سه عامل، متأثر میشود؛ نرخ ارز، سود شرکتها و نرخ تورم. نرخ
دلار از حدود 11 هزار تومان حرکت کرده و نزدیک به 24 هزار تومان است. تورم نیز مرتبا فزاینده است و سود شرکتها نیز متأثر از تورم و نرخ ارز، افزایش مییابد. این سه عامل، بازار سرمایه را به سمت بالا حرکت میدهند. در این میان، نرخ ارز بیشترین تأثیر را روی بازار سرمایه میگذارد. اگر نگاهی داشته باشید به سه دهه اخیر، بعد از جهش نرخ ارز در سال 1373، با جهش بازار سرمایه در سالهای 1374 و 1375 روبهرو شدیم. بعد از جهش بازار ارز در سال 1377 و 1378، با جهش بازار سرمایه در سالهای 1379 و 1382، بعد از جهش نرخ ارز در سال 1390، با جهش بازار سهام در سالهای 1391، 1392 و 1393 روبهرو هستیم. همینطور با جهش
نرخ ارز در سال 1394 و 1395، با جهش بازار سرمایه در سالهای 1397 تا امروز روبهرو بودیم. در واقع، همواره بازار سرمایه از بازار ارز متأثر بوده است. به این ترتیب شاخص کل بازار بورس از 500 هزار واحد در ابتدای سال به دو میلیون واحد رسید و با یک نگرانی عمومی و اصلاح پس از آن، فعلا به یکمیلیونو 700 هزار واحد بازگشته است.
نقش دولت در این میان چیست؟
در این برهههای نگرانی حتی براساس تجارب جهانی، همیشه مداخله صورت میگیرد، زیرا مبنای بازار، اعتماد است. بنابراین دولت برای حمایت از بازار ورود میکند. اکنون چندروزی است که شرکتهای دولتی، خط اعتباری باز کردهاند و از بازار حمایت میکنند که این نگرانی عمومی از بازار دور شود و حقیقیها دوباره به عرصه بازار بازگردند. بنابراین نمیتوان نقش دولت را در این زمینه چندان جدی گرفت. در واقع نمیتوان گفت دولت بازار را کنترل کرد یا بر آن نظارت ویژهای داشت یا از آن بهره و سود برده است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم دولت با روند رو به
رشد بازار سرمایه، ژست گرفت و اعلام کرد که از آن بهرهمند میشود. جالب آنکه اتفاقا شرکتهای دولتی و دولت، سهام عرضه نکردند، درحالیکه دولت میتوانست بهخوبی از فرصت ایجادشده استفاده کند. در این بازار از ابتدای سال جاری تاکنون، به گفته رئیس سازمان بورس اوراق بهادار، 100 هزار میلیارد تومان وارد بازار شده و از این میزان، رقمی که دولت برای خود نقد کرده، چیزی بین 16 تا 22 هزار میلیارد تومان است که رقم چندان درخورتوجهی نیست. اکنون دولت به فکر استفاده از بازار سرمایه افتاده و صندوقهای ETF بانکی و پالایشی را به میان آورده است. به عقیده من، روند برنامهریزیشدهای از سوی دولت پیش نرفته بود.
چرا دولت این فرصت را از دست داد؟
مهمترین مشکل دولت آن است که سهام خود را با هر رقمی که بفروشد، ممکن است از سوی سازمانهای نظارتی مورد مؤاخذه قرار گیرد. بنابراین طبیعیترین اقدام دولت آن بود که در موقع صعود قیمت نسبت به فروش سهام دولتی اقدام نکند.
اینکه گفته میشد دولت با همکاری حقوقیها، عرضه آبشاری را از آنها خواسته بود، درست نیست؟
جلساتی که در این زمینه برگزار شده بود، برای بازگشت شاخص بود و نه عرضه آبشاری. جالب اینکه وقتی روند شاخص رو به صعود بود، بارها و بارها سازمان بورس با شرکتهای سرمایهگذاری تماس میگرفت، تا عرضه کنند اما آنها امتناع میکردند. این اصلاح اجتنابناپذیر بود و انجام میشد.
با توجه به نگرانی عمومی ایجادشده، فکر میکنید که مردم از عرضه دوباره سهام دولتی پالایش یکم ETF استقبال خواهند کرد؟
بله استقبال میشود. اصولا سرمایهگذار بازار سرمایه فراموشکار است و اگر دوباره صف خرید شکل بگیرد، همه در صف خرید قرار میگیرند. اگر شاخص از یکمیلیونو 800 هزار واحد عبور کند، آرامآرام شاهد ورود یکسری سهامدار خرد به بازار خواهیم بود.
در آینده نزدیک بازار سرمایه به چه نحوی پیش خواهد رفت؟
به نظر میرسد در هفته آتی، باز هم با عرضه حقیقیها و حقوقیها پیش خواهد رفت و با ریزش روبهرو خواهیم بود، اما به دلیل آنکه انگارهها و المانهای رشد شاخص برقرار است؛ نرخ ارز تا 23هزارو 500 تومان پیش رفته، دلار نیمایی به بالای 20 هزار تومان رسیده، تورم روند فزاینده خود را پیگیری میکند و دلار 4200تومانی نیز حذف میشود و در کنار آن با رشد سود شرکتها و گزارشهای خوب پنجماهه شرکتها روبهرو هستیم، بنابراین به نظر میرسد بازار کمی
تنفس کند و سپس تا پایان سال، شاخص کل بورس اوراق بهادار، رکورد قبلی خود را شکسته و تا دومیلیونو 800 هزار واحد نیز پیش خواهد رفت.
برخی کارشناسان معتقدند که دیگر بازار بهصورت صعودی با شیب تند پیش نخواهد رفت و به تعادل میرسد. نظر شما در این زمینه چیست؟
هیچکسی نمیتواند بازار را پیشبینی کند. ما تنها ادامه روندها را اعلام میکنیم که آن هم چندان قابل اتکا نیست. همیشه گفتهاند «آقای بازار» خودش تصمیمگیرنده است و نمیتوان آن را پیشبینی کرد. بااینحال براساس المانهایی که وجود دارد، میتوان حدس زد که بازار سرمایه روند بهتری را در پیش خواهد گرفت. توجه داشته باشید که
قیمت نفت نیز برخلاف انتظارات، صعودی شد و وقتی وضعیت بازار
نفت در سطح جهانی هم بهتر میشود، بازار سرمایه نیز رشد خواهد کرد.
این روزها اخبار درباره سیاست خارجی ایران نیز بسیار متنوع است. از مکانیسم ماشه و تهدید ترامپ گرفته تا زمزمههای بازگشت به برجام و نشستن بر سر میز مذاکره. این جو غالب چه اثری روی بازار سرمایه خواهد گذاشت؟
من فرد سیاسی نیستم اما همه ما میدانیم که روند مذاکرات اگر هم انجام شود، طولانی است. ما در انتظار
انتخابات آمریکا میمانیم و آمریکاییها هم پس از آن، در انتظار انتخابات
ایران خواهند ماند. بنابراین تا شهریور سال آتی به نظر نمیرسد اتفاق خاصی را در سیاست بینالملل شاهد باشیم. بازار سرمایه نیز به تبع آن، چندان متأثر نخواهد شد. آنچه قابل اتکاست، سه مؤلفه اثرگذار بر بازار سرمایه است که باید رصد آنها را دنبال کرد؛ تغییرات نرخ ارز، تورم و سود شرکتهای بورسی.
دیدگاه تان را بنویسید