مزهر جبر الساعدی در القدس العربی نوشت: چند روز پیش، ایالات متحده در تصویب قطعنامه پیشنهادی خود برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران شکست خورد.
این شکست، اشاره واضحی به انزوای ایالات متحده و کاهش تاثیرگذاری آن در صحنه بین المللی، حتی در میان نزدیکترین هم پیمانان از دولتهای اتحادیه اروپا، یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا دارد.
وزیر خارجه آمریکا شکایتی علیه ایران به سازمان ملل ارائه داد، که مبتنی بر عدم پایبندی ایران به تعهداتش در توافق هستهای است، به این اعتبار که ایران بر میزان اورانیوم غنی سازی شده خود افزوده و این مساله، از دیدگاه آمریکا نقض توافق هستهای است! البته ایران این اتهامات را رد کرده و آن را خروج از توافق هستهای نمیداند.
در این میان، سه دولت اروپایی افزایش میزان غنی سازی اورانیوم توسط ایران را خروج از توافق هستهای میدانند و بارها از این کشور خواسته اند به بندهای توافق پایبند باشد. اخیرا رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی از سفر به ایران برای بازرسی پایگاههای هستهای این کشور و دست یابی به اجازه ایران برای بازرسی از دو پایگاهی که پیش از این امکان بازدید از آن وجود نداشت، خبر داد. بنابر اعلام ایران، گفتگوها با رئیس آژانس، سازنده بوده است. اما در اینجا، زمان بندی این سفر اهمیت دارد و میتواند به این معنا باشد که آمریکا قصد دارد با استفاده از نتیجه این بازدیدها، تحریمهای سناباک را به مرحله اجرا درآورد، چرا که به ادعای مسئولان آمریکایی، در صورتی که قطعنامه آمریکا برای بازگشت تحریمهای ایران به مدت ۳۰ روز به همین شکل باقی مانده و هیچ قطعنامه دیگری در شورای امنیت ضدّ آن ارائه نشود، به صورت خودکار قطعنامه آمریکا اجرایی میشود.
در اینجاست که مشکلی آغاز میشود که قطعا منجر به بروز شکافها و اختلافاتی در شورای امنیت ملی میشود. باقی دولتهای بزرگ، مخالف بازگشت تحریمهای ایران هستند. در این بین، البته موضع دولتهای اروپایی میتواند تحت فشار آمریکا تغییر کند و این فشارها میتواند یا نتیجه بازدید آژانس بین المللی انرژی هستهای و یافتن مدارکی علیه ایران باشد و یا نتیجه افزایش سطح غنی سازی اورانیوم توسط ایران.
در هر صورت، به دو دلیل ذکر شده، در حالتی که دولتهای اروپایی در برابر اراده آمریکا برای فعالسازی مکانیسم ماشه تسلیم شده و یا حتی موضع بی طرف را انتخاب کرده و هیچ تحرکی در قبال درخواست آمریکا نداشته باشند، امکان بازگشت تحریمهای ایران وجود دارد. در این حالت، چین یا روسیه و یا هر دوی آنها مجبور به ارائه قطعنامهای برای رد قانونی درخواست آمریکا شده و به نداشتن حق از سوی ایالات متحده برای بازگشت تحریمهای سناباک یا فعال کردن مکانیسم ماشه استناد میکنند.
همچنانکه گذشت، این شرایط مطمئنا میتواند باعث بروز اختلافات بین اعضای شورای امنیت شده، بر انزوای آمریکا بیفزاید و از تاثیرگذاری آن در صحنه بین الملل بکاهد. چین توافقهای طولانی مدتی با ایران امضا کرده که در بین آنها واردات سلاح است، از این رو، نمیتواند عمل به مکانیسم ماشه را بپذیرد. همچنانکه وزیر دفاع ایران به روسیه سفر کرده تا همکاری بین دو کشور را مورد بررسی قرار دهد و قطعا موضوع همکاری نظامی، در رأس گفتگوهاست.
مشکل ایالات متحده در سیاست خارجی اش آن است که نمیخواهد قبول کند رهبری اش بر جهان و حکمرانی اش بر تمام دولتها، به پایان رسیده است. سیاست خارجی ایالات متحده که متکی بر تحریمهای اقتصادی، بعنوان ابزاری برای تحمیل اراده خود بر دولتهاست، به انتها رسیده یا حداقل مساحت تاثیر خود را از دست داده است. در واقع این سیاست آمریکا برخی دولتهای بزرگ جهان از جمله چین و روسیه را بر ان داشته تا محورهای متحدی را برای همکاری در راستای غلبه بر تحریمهای آمریکا تشکیل دهند، ضمن آنکه اساس فعالیت آنها، بر کاهش اتکا به دلار آمریکا، بعنوان ارزی برای مبادلات تجاری استوار است.
دیدگاه تان را بنویسید