[نیره خادمی] مرد فانوس به دستِ کلبه هور، مرد ماهیگیرِ شرق جزیره، ننه سرمای موتورسوار، آدمهای شیک و خوش لباس مینیاتورهای رضا عباسی، «مرد جوان» مینیاتور محمد یوسفِ نگارگر و افراد حاضر در مینیاتورهای نقاشان ایرانی گمنام مکتب نگارگری عثمانی همه توی تابلوهای تبلیغاتی جزیره کیش ماسک به صورت زده، دستکش به دست کرده و مواد ضدعفونی کننده در دست گرفتهاند تا مردم را به رعایت اصول بهداشتی فردی ترغیب کنند. کسی هم گمان نمیکرد این آثار فاخر هنرمندان ایرانی حاشیه ساز شود اما شد.
از روزهای نخست تیرماه امسال در کیش هم مانند بسیاری از نقاط کشور با بحرانی شدن شیوع ویروس کرونا کمپینهای تبلیغاتی برای ترویج استفاده از ماسک و همینطور رعایت اصول بهداشتی به راه افتاد. استفاده از مینیاتورها و برخی از المانهای شهری در کیش در دستور کار قرار گرفت. چهار مینیاتور و پنج طرح از نمادهای شهری جزیره کیش، برای پیوستن به پویش من ماسک میزنم، انتخاب و تا ششم تیرماه بر روی تابلوهای تبلیغاتی نقاط مختلف جزیره نصب شد. چند روز پس از نصب تابلوها، حرف و حدیثها درباره واگذاری جزیره کیش به چینیها بحث داغ روز شد و انتشار تصاویر مینیاتور «مرد جوان» اثر شاخص مهمترین شاگرد رضا عباسی در فضای مجازی، برای ساکنان خیابان سنایی جزیره کیش دردسر ساز شد. منتقدان با تصور اینکه مینیاتورها چینی است، نگران چینی شدن جزیره رنگارنگ کیش شدند. سعید پورعلی، معاون فرهنگی- اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش به «شهروند» میگوید برداشتها اشتباه بوده و نقاشیها کاملا ایرانی است و قصد منطقه آزاد از بهکارگیری آنها فرهنگسازی برای رعایت اصول بهداشتی مراقبتی در برابر کرونا بوده است.
«سیاست ما در این مرحله فرهنگسازی برای جلوگیری از رفتارهای پرخطری بود که منجر به شیوع بیشتر بیماری کرونا میشود، مثل استفاده نکردن از ماسک، توجه نکردن به شستوشوی دستها یا حضور در اجتماعات. باید فرهنگسازی میکردیم و یکی از مهمترین وجوهی که به نظرمان رسید، کمک گرفتن از ظرفیتهای فرهنگی و هنری مانند موشن گرافیک و پیامهای تبلیغاتی بود. نظارت بر رفتار، اگر بدون فرهنگسازی باشد به کندی پیش میرود و اگر با تاریخ، پیشینه و تمدنمان باشد، تأثیر بیشتری خواهد داشت، بنابراین بررسی پیامهای جذاب برای ترغیب مردم برای استفاده از ماسک را آغاز کردیم.»
اردیبهشت سال٩٥ شهر تهران با تصمیمگیری شورای سیاستگذاری «نگارخانهای به وسعت یک شهر» پر شد از ٧٠٠اثر مهم هنری از هنرمندان و نقاشان داخلی و خارجی، از کمالالملک گرفته تا ونگوگ که استقبال زیادی هم از آن شد. گویا مدیران منطقه آزاد کیش هم قصد چنین تجربهای داشتند که با واکنشهای منفی برخی کاربران مجازی روبهرو شدند. «تابلوهایی که قابلیت جذب مخاطب و نصب ماسک در کنار داشتن المانهای ایرانی و اسلامی را داشت، شناسایی شد. درواقع مهمترین وظیفه تابلوها زمینهسازی برای تأمین امنیت فردی به شیوهای هنرمندانه و دلنشین بود. این ٩ طرح از نمادهای جزیره و مینیاتورهای بنام ایرانی انتخاب شده بود و با اندکی تغییر در نقاط مختلف شهر نصب شد. به دنبال آن، برخی از مجموعهها یا سازمانها هم از ماسک در نمادهای بصریشان استفاده کردند. متأسفانه شایعات واگذاری ایران و چین باعث به وجود آمدن سوء برداشت شد اما درنهایت شایعهسازیها به شناخته شدن بیشتر نقاشان ایرانی و شناسنامه آنان انجامید و از این طریق با هنر نگارگری دوره صفوی هم آشنا شدند. این سر و صداها برای ما توفیق بود و به بالا بردن سواد هنری جامعه که بخشی از هدف طراحان هم بود، کمک کرد.»
با وجود توضیحات معاون فرهنگی- اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش اما از نظر محمود محمدی تبریزی، هنرمند نقاش، انتخاب این تصاویر در چنین شرایطی برای نگارخانه شهری کج سلیقگی بوده است: «مشابه این عکسها زیاد است و به نظرم اینها همه کجسلیقگی در انتشار عکس است. کسی که عکسی را انتخاب میکند حتما باید مسائلی را درباره زمان و مکان انتشار آن در نظر بگیرد.»
البته انتخاب از میان آثار و نگارههای ایرانی کار چندان آسانی نیست. تیم انتخاب باید در وهله نخست، آثار نقاشانی را برای نمایش در شهر انتخاب کند که در قید حیات نباشند. آنها باید نقاشی را انتخاب کنند که علاوه بر نیاز نداشتن آثارش به ممیزیهای مرسوم درباره لباس، طرح اندام یا ابزار خودش نیز مشکل سیاسی یا مذهبی نداشته باشد.
از همه اینها گذشته یکی از دلایل حاشیههای به وجود آمده درباره مینیاتورهای پویش من ماسک میزنم، نبود اطلاعات اثر و صاحب اثر پای این تصاویر بود و اگر از همان ابتدا در تابلوهای نصب شده در کیش، اطلاعات لازم به مخاطب داده میشد، حالا شاهد این همه حاشیه نبودیم و پروژه با موفقیت ادامه پیدا میکرد. این حاشیهها در روزهای گذشته، باعث شده است که مدیران مناطق آزاد دیگر تمایلی برای ادامه این پروژه نداشته باشند و جهت آن را برای هفتههای آینده تغییر دهند. قرار است چند روز دیگر کمپین «جان یکدیگر» در کیش راهاندازی شود و با انتخاب و انتشار عکسهای برتر از میان عکسهایی که مردم درباره کرونا گرفتهاند، نگارخانه شهری دوباره در معرض دید عموم گذاشته شود.
محمد یوسف شاگرد خلف رضا عباسی
رضا عباسی مهمترین نقاش مکتب اصفهان در عصر صفوی و محمد یوسف نگارگر هم از شاخصترین شاگردان این هنرمند نامی ایران در دوره صفویه است. این دو هنرمند چند قرن پس از حمله مغولها و در نتیجه تأثیر و تأثرات فرهنگی با خاور دور، همزمان با توجه دادن دربار به نقاشی، توانستند آثار زیادی خلق کنند. تابلوی نقاشی دو عاشق، سیاحِ پرتغالی، جوانِ شمشیر بهدست و پرتره شاهزاده گرجی از آثار برجسته رضا عباسی است که برخی در موزه هنر دیترویت نگهداری میشود. از آثار محمد یوسف نگارگر هم میتوان از «مرد جوان»، «مرد جوان جام به دست»، «درویش با تسبیح» و «مرد به عصا تکیه داده» نام برد که سه مورد نخست در موزه ارمیتاژِ سن پترزبورگ روسیه نگهداری میشود. اثر مهم دیگر او مجموعه نگارگری نسخهای از شاهنامه با همکاری محمد قاسم است که در موزه آستان قدس مشهد محفوظ است. مکتب نقاشی اصفهان از زمان تغییر پایتخت ایران از قزوین به اصفهان به دست شاه عباس اول صفوی شکل گرفت. از ویژگیهای مهم نقاشی این دوره میتوان به کاهش تعداد نفرات در تصاویر، توجه کردن به تک چهره، حتی سر و ریش، پیکره انسان، لباس فاخر و شیکپوشی و در نتیجه حاکمیت انسان بر کادر اشاره کرد که آن را نسبت به سایر مکاتب نقاشی متمایز میکند.
دیدگاه تان را بنویسید