این استاد زبان و ادبیات فارسی درباره واژههایی که اخیرا توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی جایگزین شدهاند و شوخیهایی که در فضای مجازی با آنها میشود اظهار کرد: البته بخشی از این شوخیها طبیعی است؛ نسل جوان با هر چیزی که از طریق مجامع رسمی باشد - فرقی نمیکند حکومتی باشد یا دانشگاهی - شوخی میکند. این خود به خود عیبی ندارد. فضای مجازی هم نشاندهنده فضای کل جامعه نیست. ما هم وقتی جوان بودیم، با گذشتگانمان شوخی میکردیم. این به معنای ستیز نیست.
او با بیان اینکه متولی زبان فارسی نباید یک دستگاه حکومتی باشد گفت: اگر قرار است فرهنگستان داشته باشیم، باید یک مجمع علمی باشد که مجامع دانشگاهی در انتخابش دخالت داشته باشند نه اینکه رئیس آن با حکم کسی انتخاب شود، این کار خوبی نیست، چون این منصب، منصبی حکومتی نیست و علمی است؛ این مسئله باعث شده است که یک جور مقاومت نسبت به کارهای فرهنگستان وجود داشته باشد. فرهنگستان زبان فارسی کارهای خیلی مختلفی میکند، که کارهای مهمی هم به لحاظ علمی است؛ مثلا تحقیق کردن درباره لهجهها و گویشها و تحقیق کردن درباره پیشینه زبان فارسی. اما اینکه حالا رسم شده و حتی رئیس دانشگاهها را هم با حکمی منصوب میکنند، درست نیست. رئیس یک مجمع علمی باید با مشورت اعضای هیئتعلمی، دانشمندان و صاحبنظران انتخاب شود. بخشی از ستیزهای که نسبت به کارها و رفتارهای فرهنگستان هست هم مربوط به این است. من فکر میکنم مجامع این شکلی را باید از زیر سلطه دستگاههای رسمی حکومتی دربیاوریم که اعضایشان با تغییر مسئولان و پسند دولت تغییر نکنند.
امینی واژهگزینی را کار مردم، نویسندگان، مترجمها و متخصصان دانست و بیان کرد: ممکن است کسی استاد فیزیک باشد و در ترجمه متون پیشنهادهایی کند که امکان دارد بخشی از آن را جامعه علمی و عمومی بپذیرد و ممکن هم هست نپذیرد و این هیچ عیب و اشکالی ندارد. طبیعت واژههای جدید است که بخشی از آنها پذیرفته و بخشی هم فراموش میشود. اما خیلی از کلمههایی که حالا استفاده میکنیم، ساخت فرهنگستان هستند؛ مثل: «فرودگاه»، «دروازهبان»، «بزرگراه»، «یارانه» و ... .
این شاعر به اینکه زبان ما از کجا شکل میگیرد اشاره و اظهار کرد: امروز روزگار تسلط رسانهها است. امروزه رسانهها حتی به نسبت خانوادهها بیشتر بر زبان ما تاثیر دارند، درحالی که در گذشته جمع خانواده و جمعهای کوچک صنفی و محلهای در زبان تاثیر داشتند.
او ادامه داد: در حال حاضر رسانه تقریبا کاری کرده که شیوه سخن گفتن ما یکسانسازی شده و زبان ما بیشتر تحت تاثیر رسانه است. به نظر من اگر قرار است کلمات جدیدی که میسازیم، جا بیفتد باید به رسانهها توجه کنیم. بعد هم اصل مسئله فقط کلمات نیستند، مسئله نحو شاید مهمتر است و ما امروزه در نحو مشکل داریم. بسیاری از نحوهایی که مترجمهای ناشی به خاطر ترجمه تحتاللفظی وارد زبان کردهاند، جایگزین شده و آن لحن طبیعی زبان فارسی را تغییر میدهد.
اسماعیل امینی در توضیح درباره تاثیر و استفاده از رسانهها گفت: منظورم این برنامههای بینمکی نیست که تلویزیون درست میکند که اینجوری بگوییم و اینجوری نگوییم؛ اینها اصلا به درد نمیخورد. کسانی که متولی نوشتن خبر هستند باید دوره ببینند. مثلا «کلید خورد» به جای «شروع شد» را رسانهها ساختند؛ مردم که نساختند. چون رسانهها تحت سلطه حکومت هستند و حکومت بیشتر نظر سیاسی دارد و زبان برایش اولویت ندارد، بنابراین آدمهای سیاسی را برای رسانه انتخاب میکند، ولی این آدم سیاسی باید دوره ببیند. در قدیم اینطور بود؛ کسانی که رسانههای مهم دستشان بود، به لحاظ ادبی هم صاحبنظر بودند.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: عدهای هستند که خیال میکنند وقتی میگوییم «زبان فارسی» یعنی ستیز با زبان انگلیسی یا عربی. برخی اخیرا در رسانهها رایج کردهاند که به جای «سلام» میگویند «درود». درحالی که وقتی میگوییم «زبان فارسی» منظورمان زبانی است که مردم روزمره از آن استفاده میکنند. یک عده از استادان زبان فارسی هم این کار را در تلویزیون میکنند و از کلماتی مثل «پگاهان» استفاده میکنند، در حالی که اینها اصلا زبان مردم نیست و زبان هیچ متنی هم در متون کهنمان نیست. این زبانهای جعلی و ساختگی که هر کسی برای خودش درست میکند ممکن است استفاده شخصیاش اشکال نداشته باشد اما نمیتوان از آن در رسانه استفاده کرد. زبان رسانه باید زبان طبیعی مردم باشد، چرا باید بگویند «کلیه محورهای مواصلاتی مسدود است»، وقتی خبر و گزارش میشنویم به زبانی است که اصلا طبیعی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید