ارسال به دیگران پرینت

حرف مردم؛ داسی در دست پدر

فکر می‌کنید چرا پدر سنگدل با دختر خود چنین کاری کرد؟ حفظ آبرو. اینکه مردم پشت سر ما چه می‌گویند؟ شده‌ایم نقل دهان دیگران.

حرف مردم؛ داسی در دست پدر

مصطفی داننده- در جامعه ما، حرف مردم مثل دسته چک یک بازاری قدیمی معتبر است. برای خیلی از خانواده‌های ایرانی، حرف مردم از هر مسئله دیگری مهم تر است. اصلا بر اساس حرف مردم زندگی می‌کنند.

حرف مردم می‌تواند یک زندگی ساده و آرام را تبدیل به یک تلخی مطلق کند. امان از حرف مردم و این عادت بد ما ایرانی‌ها.

شاید اگر حرف مردم نبود، امروز رومینا زنده بود و داس پدر گلوی او را نبریده بود. فکر می‌کنید چرا پدر سنگدل با دختر خود چنین کاری کرد؟ حفظ آبرو. اینکه مردم پشت سر ما چه می‌گویند؟ شده‌ایم نقل دهان دیگران.

پدر از بیم حرف مردم، داس به دست گرفت و حالا همان مردم وقتی که او گرفتار شده است، غایب‌اند و به فریاد او نمی‌رسند تازه هزار برچسب هم به او می‌زنند.

حرف مردم؛ داسی در دست پدر

اگر نبود این حرف مردم، دنیا قطعا زیباتر بود. به پسر یا دخترشان تجاوز شده است، فرد متجاوز را هم می‌شناسند اما حاضر نیستند شکایت کنند، چرا؟ چون از حرف مردم می‌ترسند.

می‌ترسند بعد از اینکه شکایت کنند، دیگر همه از آنها حرف بزنند. بگویند «بابا، اشکال از خود دختر یا پسر است. چرا به دختر ما کار ندارند؟ همینطور راه می‌رفت و یکی اومد خفتش کرد و ....:»

چه دختران و پسرانی راهی خانه بخت نشده‌اند، چون خانواده‌های‌شان از حرف مردم می‌ترسند. می‌ترسند مردم بگویند ببین دخترش را بدون جهیزیه راهی خانه شوهر کرده است.

سعدی در گلستان حکایتی دارد که:« یکی از علما را پرسیدند که یکی با ماه رویی است در خلوت نشسته ودرها بسته و رقیبان خفته و نفس طالب و شهوت غالب.

هیچ باشد که به قوت پرهیز کاری از او به سلامت بماند؟ گفت:اگر از مه رویان به سلامت بماند از بدگویان نماند!

شاید پس کار خویشتن بنشستن ..... لیکن نتوان زبان مردم بستن»

حرف مردم آفت جامعه شده است. بیایید به حرف مردم گوش نکنیم. ما برای آنها هیچ اهمیتی نداریم، خیالتان جمع! بعضی از مردم نشسته‌اند تا هرکاری که می‌کنید، دیگ غیبت را بار بگذارند و شورع به حرف زدن کنند.

کافی است تجربه شخصی‌تان را یک بار مرور کنید و ببیند چه تلخی‌هایی حرف مردم به زندگی شما تحمیل کرده است. کافی است یک بار به حرف مردم گوش نکیند تا ببیند چقدر زندگی‌تان بهتر و زیباتر می‌شود.

اگر خودمان هم جزء مردمی هستیم که پشت دیگران حرف می‌زنیم، بدانیم که در قتل تلخ رومینا و امثال او شریک هستیم. بدانیم که در زندگی‌های تلخ شده شریک هستیم. بدانیم که دست‌مان به خون دخترکان و پسرانی که به خاطر حرف ما، قربانی خشم پدران و خانواده‌شان شده‌اند آلوده است.

به ما هیچ ارتباطی ندارد که دختر فلانی یا پسر بهمانی چه می‌کند. اگر دختری را با پسری دیدیم لازم نیست تمام شهر را پر کنیم تا کلاغ‌ها به گوش پدرش برسانند. به زندگی مردم کار نداشته باشیم، که ممکن است حرف ما داسی شود در دست پدری!

البته باید به این نکته هم اشاره کرد که چه بسا در عالم واقع حرف مردم وجود نداشته باشد و تنها در ذهن و تصور ما شکل گرفته است. مانند وقتی لباسی می پوشیم و گمان می کنیم دیگران به آن توجه می کنند در حالی که درگیر مشکلات و مسایل خویش اند!

منبع : عصر ایران
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      حق آن بود که پدر رومینا شرایط ازدواج دخترش با با آن پسر فراهم میکرد و مسئولیت زندگی دخترش را برعهده خودش می گذاشت نه اینک وحشیانه اورا را بقتل برساند

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه