[ترجمه زهرا نوروزی] میشل وِلبک مهمترین نویسنده نسل جدید فرانسه معمولا در رمانهایش به موضوعات روز که صدر اخبار جهان هستند، میپردازد و بسیاری از این موضوعات در فرانسه و اروپا جنجالبرانگیزند. او بهعنوان پیامآور مدرن عصر حاضر که پیشگوییهایش تاکنون درست از آب درآمدهاند، بر این باور است که «بعد از کرونا همه چیز دقیقا مثل قبل خواهد بود». این نویسنده معاصر فرانسوی که سال ۲۰۱۰ به علت خلق رمان «نقشه و قلمرو» برنده جایزه ادبی معتبر گنکور شد، به دلیل طنز نیشدار و رندانه خود به شهرت رسیده است. آثار او سرشار از دلزدگی و بیزاری از جنبههای روزمره زندگی اجتماعی است.
واکنش به یک نامه
میشل ولبک در نامهای که چند هفته پیش در رادیو خوانده شد، ایده «دنیای جدیدِ» پس از اپیدمی کرونا را که جهان تحتتأثیر آن قرار میگیرد، رد میکند. افرادی که ایدهآلیستتر هستند، کسانی که در بحران سلامت فعلی، طلوع تغییری قریبالوقوع را دیدهاند، احتمالا از تجزیهوتحلیل میشل ولبک دلسرد خواهند شد. این رماننویس توضیح میدهد برخلاف نامهای که چهارم می در کانال رادیویی فرانس اینتر خوانده شد، اعتقادی به ظهور «دنیایی جدید» پس از اپیدمی کرونا ندارد.
او که ملقب به فرزند شورشی فرانسه است، سال ۱۹۸۵ نخستین اشعار و متون ادبی خود را نوشت و پس از انتشار چندین نوشته پراکنده، سال ۱۹۹۸ با کتاب «ذرات بنیادی» به شهرت جهانی رسید. این کتاب با استقبالی فراوان روبهرو شد، در مدتی کوتاه به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شد و توسط اسکار رولر، کارگردان آلمانی به فیلم تبدیل شد.
ولبک در مورد دنیای پس از کرونا میگوید: «به این نوع گفتهها که دیگر هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود، ذرهای اعتقاد ندارم.» نویسنده «نقشه و قلمرو» میگوید: «برعکس، همه چیز دقیقا همانطور خواهد ماند.» نویسنده معاصر فرانسه که آثار او در خارج از کشور بیشتر خوانده شده است، تأکید میکند: «ما بعد از قرنطینه در یک دنیای جدید از خواب بیدار نخواهیم شد. همان دنیا خواهد بود، فقط کمی بدتر.» این رماننویس معتقد است نتیجه اصلی اپیدمی ویروس کرونا «تسریع برخی جهشهای رو به رشد» بهویژه به سمت «کاهش روابط انسانها» خواهد بود. میشل ولبک همچنین افزود: «اپیدمی کرونا دلیلی فوقالعاده برای بودن خود در این روند سخت ارایه میدهد: منسوخ شدن خاصی که به نظر میرسد روابط انسانی را تحتتأثیر قرار میدهد.» و ادامه میدهد که «گفتن این حرف همانقدر اشتباه است که بگوییم ما تراژدی، مرگ، اندوه و غیره را بار دیگر کشف کردیم.»
مرگ ٢٥هزار فرانسوی
میشل ولبک در نامهاش خطاب به برخی از نویسندگان میگوید آنها در خانههای ویلایی خود قرنطینه شدهاند «در حالی که اپیدمی کووید-١٩ باعث مرگ نزدیک به ٢٥هزار نفر در فرانسه شده است». این نویسنده اشاره میکند که «مرگ هرگز به اندازه هفتههای اخیر مرموز نبوده است.» نویسنده مشهور دو رمان «نقشه و قلمرو» و «تسلیم» میگوید: «قربانیان در واحدی از آمار تلفات روزانه خلاصه میشوند، اضطرابی که میان مردم شیوع پیدا کرده، به اندازهای است که افزایش جمعیت مردهها را در پی دارد و به طرز عجیبی انتزاعی است.» در این هفتهها رقم دیگری، یعنی سن بیماران، بسیار مهم خواهد شد. او نیشدارترین افکار خود را برای بیان سرنوشت افراد سالخورده در طول دوره همهگیری کرونا که اغلب در خانههای سالمندان به تنهایی فوت کردهاند، نگه داشته است. او اظهار داشت: «هرگز با چنین وقاحتی روشن و واضح بیان نشده بود که زندگی همه ارزش یکسانی ندارد.» این رماننویس میپرسد: «تا کی باید این افراد از یک سن خاص به بعد -۷۰، ۷۵، ۸۰سال به بعد- دوباره احیا شوند و تحت درمان قرار بگیرند؟ انگار ما از قبل مردهایم.»
آب پاکی روی دست کرونا!
ولبک که از منظر طرفدارانش بهعنوان پیامآور مدرن عصر نهیلیست و فردگرایی شناخته میشود، آب پاکی را روی دست کسانی که این بیماری همهگیر را یک نقطه عطف احتمالی میدانند، ریخته است. ولبک هشدار داد خودقرنطینگی و کار در خانه که اپیدمی به ارمغان آورده است «از نظر تکنیکی فشاری برای تسریع روند منزوی و ایزولهکردن افراد وارد میکند.» با این حال نویسندگان، این دورهای را که بشر آخرین گامهای خود را برمیدارد، با رمان آخرالزمانی او «امکان یک جزیره» مقایسه کرده بودند و او این نویسندگان را مورد تمسخر قرار میدهد.
این رماننویس که با چانیون لایسسلی، دانشجوی چینی ٣٤سال جوانتر از خود ازدواج کرده است، میگوید: «تعریف این داستان خیلی طول نمیکشد.» او ادعا میکند که حتی شمار تلفات نیز به بهترین صورت ممکن، وضع جهان را همانگونه که از قبل میشناختیم، بازتاب میدهد: «فرانسه بهتر از اسپانیا و ایتالیا از این بحران خارج میشود، اما نه بهتر از آلمان. خیلی تعجب ندارد.»
ولبک همچنین ردیفی از ستارههای ادبیات فرانسه را که راجع به بحران صحبت کرده بودند، مسخره کرده است. او میگوید: «در رفاه دوران قرنطینه آنها، کنار دریا و آسایش ییلاقیشان هرگز توضیح نمیدهند در ساختمانی در پاریس قرنطینهاند یا خیر.» با این وجود از اینکه براساس قوانین سختگیرانه دولت فرانسه نمیتواند بیشتر از یک کیلومتر از خانه دور شود، شکایت داشت. بدیهی است این مسأله باعث شود مردی را که سال گذشته با وجود ابراز علاقهمندی به وطن در سری کتابهایش، کسی که بزرگترین افتخار فرانسه، نشان لژیون دونور را دریافت کرده است، تخریب کنند. در آوریل ۲۰۱۹ بود که به درخواست امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نشان لژیون دونور به میشل ولبک اهدا شد. او بهعنوان مردی شصتوچهار ساله که بسیار سیگار میکشد و در یکی از پرخطرترین گروههای ابتلا به ویروس کرونا قرار دارد، گفت: «نویسنده به پیادهروی نیاز دارد.» او میگوید: «تلاش برای نوشتن، اگر امکان پیادهروی برای چند ساعت با ریتمی ثابت ندارید، به هیچوجه توصیه نمیشود. تنش عصبی انباشته از افکار و تصاویر درحال نوشتن حل نمیشود و همچنان در سرِ بیچاره نویسنده میچرخد که اگر دیوانه نشود، به سرعت عصبی میشود.»
نویسنده پیشگو
ولبک با رمانهای نهیلیستیاش به شهرت رسید. این رمانها ماجرای مردانی زنستیز را به تصویر کشیده است که در هستی بدون عشق به دام افتادهاند و شیفته روابط گاهبهگاه خود هستند.
آخرین رمان او «سروتونین» درباره کارمند افسرده دولت است که فاجعه روستایی فرانسه را کشف میکند و از آنجا که میشل ولبک به نوعی جنبش اعتراضآمیز جلیقه زردها را در فرانسه پیشبینی کرده بود، به فروش کمسابقهای دست یافت.
ولبک را رماننویس آینده فرانسه میدانند؛ نویسندهای که در رمانهایش شهرهای ویرانهای را توصیف میکند که در انتظار این کشور است.
«سروتونین» نیز به طرز عجیبی به اوضاع و احوال امروز فرانسه شبیه است: کشاورزانی روستایی که جهانیشدن و اتحادیه اروپا زندگیشان را بر باد داده است و حالا برای گرفتن حقشان به شهرها ریختهاند؛ همان جلیقهزردها. این رمان نیز خوانندگان را به دل روستایهای فرانسه میبرد و همانند آثار قبلی او مملو از اخبار سیاسی و اجتماعی است. ولبک این اثر را قبل از پیدایش جلیقهزردهای فرانسه
که نماد اعتراضات اخیر در این کشور هستند، نوشته بود،اما او در این اثر جنبش و تظاهرات اخیر فرانسه را پیشبینی کرده بود، به نحوی که هیچ سیاستمدار دیگری نتوانسته بود آن را حدس بزند. او همچنین پیشبینی کرده است که فرانسه در سال٢٠٢٢ رئیسجمهوری مسلمان انتخاب میکند و بهزودی تابع قانون و شریعت اسلام خواهد شد. این نویسنده با انتشار «تسلیم» نیز در سراسر جهان مخالفان و ستایشگران بسیاری پیدا کرده است.
برگرفته از نشریه لوپوئن
دیدگاه تان را بنویسید