شرق-
ویروس کرونا نه نخستین و نه آخرین پدیده پیشبینینشده جهانی است. اینکه این پدیده به خواست خداوند به جان مردم جهان افتاده یا دستساز بشر بوده و به صورت عمدی یا به هر دلیل دیگر بروز کرده، موضوع بحث این یادداشت نیست. ما عادت داریم که برای هر پدیده از اینگونه داستانها بسراییم یا آن را به گردن رقبای سیاسی خود بیندازیم. مهمترین نکته در اینجا پیشبینیپذیربودن یا نبودن آن است. از ظهور تا نابودی قدرتهای جهانی - مانند پیدایش و فروپاشی امپراتوریهای ایرانی و رومی، حمله مغول، آبگرفتگی کره زمین و نجات گروهی از انسانها و حیوانات به امر خداوند تبارک و تعالی، بروز جنگهای جهانی اول و دوم و ظهور و سقوط اتحاد جماهیر شوروی هیچکدام پیشبینی نشده بودند. اکنون میخواهیم به پدیده ویروس کرونا و تبعات مثبت و منفی آن در اداره جوامع بشری بپردازیم.نکته درخورتوجه از دید مثبت این است که پدیده ویروس کرونا مانند چراغی است که در فضای تاریک جوامع بشری به گونه شگفتیبرانگیز روشن شده تا زوایای تاریک و ناشناخته آن را با نور خود نمایان کند. این زوایا دستکم دربرگیرنده موارد زیر هستند که در این یادداشت به آنها پرداخته میشود:
۱- غافلگیری دولتها و ملتها در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و علمی، نهفقط در مقیاس ملی هر کشور؛ بلکه در مقیاس بینالمللی. از دید اقتصادی، نهفقط اقتصاد تولیدی و مصرفی دچار بلاتکلیفی شده؛ بلکه دولتها دستکم از دو راستا گیج و بلاتکلیف شدهاند. نخست، اینکه موجودی خزانه کشورها بههیچوجه کافی نیست و همه دولتها ماندهاند که چگونه کشور را اداره کنند. قویترین کشورهای جهان مانند ایالات متحده کاملا گیج شدهاند که چگونه نیازهای اولیه مردمی را تأمین کنند که به دلیل خوابیدن اقتصاد کار خود را از دست داده و به نان شب نیازمند شدهاند؛ تا چه رسد به اجرای برنامههای دولت و گرداندن چرخ خود. از سوی دیگر، در کشورهایی که دارای دولتهای خودکامهاند، مانند کره شمالی و چند کشور در منطقه خاورمیانه، مردم کوچه و خیابان از ترس حکومت تا حدی ناچار به سکوت هستند؛ اما از خط قرمز گرسنگی و بیماری که بگذرند، صدای آنها هم بلند میشود. کشورهای دموکراتیکتر یا شبهدموکراتیک که در آنها دولتها برگزیده مردماند، نمیدانند چگونه وعدههای انتخاباتی را که به مردم داده بودند، تحقق بخشند. محاسبات پیشبینی انتخابات بعدی نیز به هم خورده است. در کشوری مانند ایران که ساختار پرجمعیت دولتی تا این اواخر با پول بادآورده نفت حجیم شده است، متحیرند. شمار کارمندان دستگاههای دولتی چندین برابر شمار مشابه در کشورهای پیشرفته است. سعدی شیرازی خودمان بیش از 700 سال پیش حرفی زده است که باید امروز به کار آید؛
اما ما آن را در قفسههای کتابخانهها حبس کردهایم: «علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد/ دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست. به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز/ وگرنه سیل چو بگرفت سد، نشاید بست». گفته سعدی به این مفهوم نیست که ما باید کرونا و مانند آن را از پیش بشناسیم؛ بلکه بدانیم که در آیندهای دور یا نزدیک وقایعی به صورت ناگهانی پیش میآید که باید برای آن آماده و ورزیده بود.
۲- محدودیتهای اعمالشده از سوی مسئولان بهداشتی برای جلوگیری از تجمع و رعایت فاصله موجب بههمریختن دادوستد و معاشرت و رفتوآمد و گردهمایی و عبادت دستهجمعی شده است. از قدیمالایام هر اتفاقی که در جامعه روی بدهد، آنکه بیشترین سرزنش را تحمل میکند، دولت است. اگر مشکلی باشد، آن را به مشیت الهی نسبت میدهند. مراکز عبادت و زیارتگاهها در سراسر جهان مکانهایی هستند که مؤمنان از گوشه و کنار کشور و جهان برای گردهمایی و عبادت به آنجا میروند. مسجد و کلیسا و پرستشگاه از بهترین جاها برای عبادت و زیارت، اخذ تصمیمات دستهجمعی و هماهنگی اجتماعی است؛ به شرطی که از آلودگی مصون باشند. این مراکز و امکان آمادگی زیادی برای واگیری دارند. روشنترین دلیل آن اشتراک مکانهای نشستن و مسیرهای راهرفتن است. در کلیساها مردم روی نیمکت مینشینند و جابهجایی آنها موجب سرایت بیماری است؛ تا چه رسد به عطسهزدن و دستدادن با یکدیگر. در مساجد کشورهای اسلامی مردم کفشهای خود را از پا درمیآورند و با پای برهنه یا جوراب روی فرش کف مسجد یا زیارتگاهها راه میروند. این فرشها به صورت روزانه که هیچ؛ بلکه ماهها هم شستوشو و ضدعفونی نمیشوند. مردم در رفتار خود و مراجعه به این مراکز با نهایت ایمان و اخلاص عمل میکنند؛ اما ما میدانیم که در همه جای دنیا بهویژه در مناطق کمتر توسعهیافته، شستن دست و عادات ضدعفونی مرسوم در منافق توسعهیافتهتر مرسوم نیست.
۳- برگردیم به ایران خودمان. ایران از دیگر کشورها جدا و تافته جدابافته نیست. در همین مبارزه با کرونا پابهپای کشورهای پیشرفته فعالیت دارد؛ اما کرونا دست دولت را رو کرده و آیندهنگری را مشکل کرده است. برنامهریزی، توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی متکی به آیندهنگری است. ما با رویدادهایی مانند کرونا ناگهان درمییابیم که حتی دو قدم فراتر از پای خود را نمیتوانیم ببینیم؛ تا چه برسد به برنامهریزی بلندمدت و میانمدت.
۴- آنچه برای ایران و دولت آن مهم است، آن است که از رویداد ویروس کرونا برای شناخت مشکلات ساختاری دولت و روشهای آیندهنگری و رفع موانع توسعه درس عبرت بگیرد و پابهپای پیشرفتهترین کشورها به فکر توسعه پایدار باشد.
دیدگاه تان را بنویسید