ارسال به دیگران پرینت

به بهانه چالش‌های اخیر ایران و آمریکا : اوج‌گیری تازه تقابل قدیمی

ایران و ایالات متحده سال تازه شمسی را نیز با تقابل آغاز کردند و تا همین جای کار، یعنی تا ماه دوم سال، چهار سوژه اختلاف بین ایران و ایالات متحده شکل گرفته‌ است.

به بهانه چالش‌های اخیر ایران و آمریکا : اوج‌گیری تازه تقابل قدیمی

 روح‌اله نخعی:

از دعوا بر سر خود کرونا تا دعوا در حین شیوع کرونا، ایران و ایالات متحده سال تازه شمسی را نیز با تقابل آغاز کردند و تا همین جای کار، یعنی تا ماه دوم سال، چهار سوژه اختلاف بین ایران و ایالات متحده شکل گرفته‌ است. تحریم‌ها و برجام، وام صندوق بین‌المللی، تقابل نیروهای نظامی در خلیج فارس و ارسال ماهواره نظامی ایران به مدار زمین. این تازه در حالی است که تقابل مستقیم و صریح را معیار بگیریم، وگرنه همین حالا از یک طرف در مسئله صلح افغانستان و از یک طرف در مسئله تشکیل دولت عراق، ترجیحات و منافع دو کشور در تضارب با هم قرار گرفته‌اند، در مسائل یمن، عربستان، ترکیه، روسیه، چین و... نیز اختلافات دو کشور پابرجاست. نیروهای نظامی آمریکا که در عراق در حال جابه‌جایی هستند نیز اصطکاک‌هایی با نیروهای نظامی حشدالشعبی دارند که به ایران نزدیک هستند.می‌شود گفت از زمانی که خاطره معاصر یاری می‌کند، این دو پایتخت در تقابل بوده‌اند. صابون واشنگتن در بازه‌های زمانی مختلف به تن گروه‌های سیاسی مختلف ایرانی خورده ‌است. مشخصا پس از انقلاب‌، سیاست رسمی ایران و آمریکا در دشمنی با هم تعریف شده است اما حتی پیش از انقلاب نیز چالش‌ها وجود داشته‌اند، کودتا و سرنگونی دولت محمد مصدق مثال بدیهی این رویکرد است اما جالب اینجاست که حتی گروه منتفع از این اقدام، یعنی حکومت پهلوی نیز به نوبه خود، در بخشی از مشکلاتش و از زبان بازماندگان خود، ایالات متحده را مقصر توصیف می‌کند. اما تقابل کلی‌تر در سال‌های پس از انقلاب بوده ‌است و مشخصا از همان اولین سال‌های شکل‌گیری جمهوری اسلامی، ایالات متحده از در حمایت از حکومت صدام حسین در جنگ با ایران و نیز گروه‌های تروریستی مانند سازمان منافقین درآمد و از این سو در ایران، سفارت ایالات متحده توسط دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شد. 

...سیاست رسمی حکومت نیز در تقابل با متحدان آمریکا در منطقه، شامل عربستان سعودی و به‌خصوص اسرائیل شکل گرفت.

 ترامپ و ارتقای سطح تنش‌ها

نمونه‌های این تقابل‌ها فراوان است اما نکته قابل توجه اینجاست که از آغاز دولت دونالد ترامپ تناوب این تقابل‌ها شیب صعودی جدی داشته است. رئیس‌جمهور فعلی آمریکا از همان زمان کارزار انتخاباتی خود، دشمنی با ایران را در صدر مواضع سیاست خارجی خود قرار داد و این در حالی بود که به نسبت، او درباره دیگر دشمنان یا رقبای سنتی ایالات متحده، مواضع بسیار نرم‌تری نسبت به گذشته داشت. او در همان دورانی که با لحنی تند ایران را هدف می‌گرفت و به طور خاص، توافق هسته‌ای سلفش با ایران با همراهی پنج کشور و سه نهاد بین‌المللی را به باد نقد می‌گرفت و وعده پاره‌کردن آن را می‌داد، به بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی، در باغ سبز نشان می‌داد و حتی هرازگاهی لب به تحسین آنها می‌گشود. این رویکرد کم‌وبیش پس از پیروزی او در انتخابات نیز ادامه پیدا کرد تا سرانجام کار دولت او به خروج از توافق هسته‌ای و بازگرداندن تحریم‌ها، بلکه تشدید بی‌سابقه فشارها علیه ایران از همه جنبه‌ها رسید، در قالب سیاستی که با نام «فشار حداکثری» معرفی می‌شد. در بخشی از همین سیاست بود که آمریکای ترامپ مترصد فرصتی برای جلب توجه منفی به سمت رفتار ایران، به‌خصوص در میان متحدان خود بوده ‌است؛خواه در قالب تأکید بر اختلافات، خواه در قالب مقصرخواندن ایران در اتفاقات مختلف. در همین دوران است که نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحدد، به دنبال نمایش تکه‌هایی از یک موشک از میانه درگیری‌های یمن و عربستان می‌رود تا با نشان‌دادن آن مدعی دست‌داشتن ایران در حمله یمنی به فرودگاه سعودی شود و باز در همین دوران است که پس از حادثه‌ای که برای دو نفت‌کش در خلیج فارس رخ داده، تنها ساعتی پس از حادثه دولت ترامپ مدعی می‌شود اسناد دست‌داشتن ایران در حمله را در اختیار دارد و پس از فشارها در این زمینه، فیلمی تار و بدون نشانه را به نام سند منتشر می‌کند که به سختی می‌توان تشخیص داد در حال نمایش چند نفر آدم روی یک قایق و نزدیک یک کشتی است، بدون اینکه جزئیات بیشتری معلوم باشد.‌هرچند تا همین امروز نیز به طور دقیق مشخص نیست هدف او از این سیاست چیست. دولت ترامپ در همین مدت اجرای سیاست فشار حداکثری، درهای مذاکره را یکی پس از دیگری بسته و امکان گفت‌وگو را هر روز بیش از پیش تخریب کرده تا با ازبین‌بردن فرصت مذاکره مشخص باشد مقصد این سیاست، مذاکره تنظیم‌نشده است. در عین حال دولت او همواره تأکید داشته به دنبال تغییر رژیم هم نیست. وزارت خارجه ترامپ البته شروط 12گانه‌ای برای مذاکره با ایران تعیین کرده که از نگاه تحلیلگران، جز با تغییر رژیم محقق نمی‌شوند و روابط بسیار مثبت و بی‌سابقه‌ای در سطح رسمی با گروه‌های ایرانی ضدنظام در خارج از کشور داشته است اما این حمایت‌ها قدمی عقب‌تر از آنچه بوده‌اند که دولت ایالات متحده معمولا در جهت تقابل با دولت‌هایی که منافعش را تأمین نمی‌کنند، انجام می‌داده. به طور مثال در همین مدت دولت ترامپ، در اقدامی که البته با شکست مواجه شد، یکی از گروه‌های مخالف نیکولاس مادورو در ونزوئلا را به عنوان نیروهای دارای حمایت خود معرفی کرد اما به هیچ کدام از گروه‌های مخالف ایران، نه سازمان منافقین، نه حامیان سلطنت سرنگون‌شده پهلوی و نه دیگر گروه‌ها چنین سطحی از رسمیت را نبخشیده است. ترامپ در همین دوران و با همه این فشار سیاسی، با یکی، دو نمونه مبادله زندانی با ایران، حامیان ضدایرانی خود را غافلگیر کرده است.‌دولت ترامپ حتی در موقعیت‌هایی که اصطلاحا بهانه شروع جنگ نظامی با ایران را داشته نیز در نهایت عقب نشسته است. در ماجرای معروف سرنگون‌شدن پهپاد آمریکایی در آسمان ایران، دولت ترامپ ایران را متهم به نقض مقررات هوایی بین‌المللی کرد و در نمونه‌هایی مثل حمله انصارالله به پایگاه‌های نفتی عربستان سعودی و حوادثی که در خلیج فارس برای نفت‌کش‌ها رخ داد نیز دولت ایران را مقصر مستقیم خواند اما در هیچ کدام از این نمونه‌ها، ترامپ حاضر به آغاز جنگ نشد و حتی در همین زمینه، با سیاست‌مدار مشهور به مواضع ضدایرانی، جان بولتون که آن زمان در جایگاه مشاور امنیت ملی ترامپ مشغول بود، به مشکلی حل‌نشدنی برخورد کرد.

توقف، یک قدم قبل از جنگ

دولت ترامپ البته دست به ترور یک مقام نظامی رسمی ایران در خاک کشوری ثالث زد اما پس از آن و در مواجهه با واکنش ایران با حمله به پایگاه عین‌الاسد، ترجیح داد با انکار مجروحیت‌های نیروهایش در این پایگاه در عراق، ماجرا را فیصله‌یافته بداند.‌این شیب صعودی به‌خصوص وقتی به چشم می‌آید که برای بازه زمانی کوتاه هم‌زمانی دولت باراک اوباما و دولت حسن روحانی، به نظر می‌رسد شاید ایران و آمریکا در عین تقابل به سمت درکی متقابل از نحوه مواجهه با دشمنی سنتی‌شان رسیده‌اند. توافق هسته‌ای و امضای برجام نمونه‌ای مشهور در این زمینه بوده ‌است اما در همین دوران بود که ماجرای ملوان‌های آمریکایی که توسط ایران بازداشت شده بودند، با هماهنگی‌های جان کری وزیر خارجه سال‌های آخر اوباما و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه روحانی، با کمترین تنش به پایان رسید. همه امیدها در پیداشدن راهی برای عبور دو کشور از دشمنی‌های سنتی به سمت حداقلی از فهم مشترک، البته با راه پیداکردن ترامپ به کاخ سفید بر باد رفت و در نهایت با شرایطی که برای دولت روحانی و نیز نیروهای اصلاح‌طلب در ایران رقم خورد، به نظر نمی‌رسد جانشین احتمالی دموکرات ترامپ هم فرصتی برای چرخاندن دوباره فرمان به سمتی داشته باشد که با بی‌اعتمادی سنگین حاصل از رویکرد ترامپ، مین‌گذاری شده است.

سال جدید، حالا با شرایطی شروع شده است که ترامپ دوباره جرقه یک تقابل لفظی-نظامی با ایران را در خلیج فارس زده است، مانع از دریافت وام ایران از صندوق بین‌المللی پول شده و به دنبال کشاندن ماجرای ارسال ماهواره نظامی ایران به شورای امنیت سازمان ملل است تا شاید بتواند مانع از لغو تحریم‌های تسلیحاتی ایران طبق قطع‌نامه سازمان ملل در پاییز پیش‌رو شود. در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده و یک سال پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، همچنان هدف غایی دولت ترامپ در قبال ایران مشخص نیست اما آنچه مشخص است اینکه تناوب تنش بین دو پایتخت همچنان بالا خواهد بود و کشورهای منطقه که بین این دو قدرت منطقه‌ای و جهانی قرار گرفته‌اند، همچنان گوش‌به‌زنگ منازعه‌ای تازه.

 

 

 

منبع : شرق
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه