برخی از مخالفان سنتی به بهانههای مختلف و بهنام انتقاد، عملیات روانی و تخریب دولت را همچنان ادامه میدهند، همواره یکی از سیاستهای دولت شفافسازی و توضیح به افکار عمومی برای رفع شبهات و ابهامات به وجود آمده در افکار عمومی است و این پاسخگویی البته نه صرفاً برای دفاع از دولت یا مقابله با جنگ روانی علیه دولت که با هدف دفاع از حق و صیانت از اعتماد عمومی انجام میشود.
با این حال سؤال اساسی این است که در بحبوحه نبرد همهجانبه کشور در دو جبهه دشوار تحریم و کرونا، چرا باید بخشی از تمرکز و قوای دستگاههای اجرایی، بهجای اولویتهای کشور، صرف رفع شبهه و مقابله با تشویش اذهان عمومی شود؟ آیا وقت آن نشده که همه ما که در این کشور فعالیت سیاسی میکنیم یا مشغول خدمت در مسئولیتهای رسمی هستیم، علایق و منافع شخصی و حزبی خود را کنار بگذاریم و ...
بهنام ایران و منافع ملی در کنار یکدیگر بایستیم؟ این سؤالی است که مردم هم این روزها میپرسند؛ دیگر چه بحرانی باید رخ دهد که اینها رقابتهای بیحاصل و مخرب سیاسی را کنار بگذارند، بحرانی بزرگتر از همزمانی نامیمون کرونا و تحریم که جان و معیشت تک تک مردم را تهدید میکند؟
گروههای معاند خارج از کشور با کمک برخی کشورها از طریق رسانههای خود جنگ روانی تمامعیار علیه ایران راه انداختهاند، آنها مأموریت دارند به روشهای مختلف در هر مقطع روی موضوعاتی تبلیغ کنند تا مردم را نسبت به نظام و مسئولان و کارآمدی دستگاههای اجرایی بیاعتماد سازند. در این روزهای سخت لازم است مبانی و روشهای سیاستورزی تغییر کند. جریانی که در انتخابات موفق نمیشود، نباید تمام هم وغم خود را مصروف این کند که به مردم ثابت کند اشتباه انتخاب کردهاند. در رقابتهای سیاسی سطح معقولی از بگومگوها میان جناحهای مختلف تا زمانی که به امنیت و منافع ملی ضربه نزنند، پذیرفتنی است. اما در شرایطی که کشور درگیر بحرانی عالمگیر است که سلامت یکایک شهروندان کشور را تهدید میکند، مردم تحت هیچ شرایطی، انشقاق، چند دستگی و دعاوی مرسوم را از نیروهای سیاسی نمیپذیرند. مردم بحق این انتظار را دارند که دغدغه همه نیروهای سیاسی حفظ جان و سلامت آنها باشد و از همین رو، آنهایی که امروز بر طبل سیاسیبازی و تخریب و تخطئه میکوبند، عکس خواست و سلیقه مردم گام برمیدارند.
گذشته از این، میزان توفیق سیاستهای کنترلی در مصاف با پاندمی کرونا، وابستگی مستقیم به میزان همراهی مردم دارد. هرچقدر دستورالعملها و پروتکلهای ابلاغی از سوی مردم جدی گرفته و بدرستی و با دقت اجرا شود، شانس موفقیت سیاستگذاریها بیشتر است و هرچقدر اقبال عمومی به سیاستهای ابلاغی کمتر باشد، سرعت شیوع بیماری بالاتر میرود. در چنین شرایطی اگر ارکان کشور و نیروهای سیاسی در راستای وحدت و یکپارچگی گام برندارند، چطور میتوانیم از مردم انتظار وحدت و انسجام و همراهی کامل با سیاستگذاریها را داشته باشیم؟ البته بر خلاف برخی نیروها و گروههای معدود سیاسی، مردم درک بالایی از موقعیت کشور دارند. آنها بدرستی از همه مسئولان و جناحهای سیاسی انتظار دارند در شرایط فعلی منافع حزبی و جناحی خودشان را –لااقل موقتاً- کنار بگذارند و فکر و ذکرشان سلامت و معیشت شهروندان باشد.
بنده بهعنوان عضو کوچکی از دولت، صراحتاً به مردم و همه جناحهای سیاسی عرض میکنم که موفقیت در کنترل بیماری کرونا، فقط در کارنامه دولت تدبیرو امید ثبت نمیشود و موفقیت همه ارگانهای نظام و مردم است. برخی از گروههای سیاسی قادر نیستند از مارپیچ منافع حزبی بیرون بیایند و از موضع ملی به مسائل کشور بنگرند. آنها باید بدانند که غلبه بر کرونا، نه فقط پیروزی دولت که پیروزی یکایک ملت و همه نیروها و جناحهای سیاسی است. تاکنون هم اگر بنا برآمار و ارقام و مستندات سازمان بهداشت جهانی، نسبت به خیلی کشورهای دیگر، عملکرد بهتری را در مدیریت کرونا داشتهایم، نتیجه وحدت و انسجام ساختارها و نیروها در کشور و همراهی بسیار خوب مردم است. هرچقدر وحدت و انسجام را تقویت کنیم، توفیق بیشتری خواهیم داشت و اگر در جهت عکس گام برداریم، در حقیقت علیه سلامت مردم، منافع ملی و امنیت ملی گام برداشتهایم.
جریانهایی که دغدغه انتخابات سال آینده را دارند هم مطمئن باشند، راه انتخابات پرشکوهی که کشور را از خطرات و بلایای آتی بیمه کند، قطعاً از میدان مبارزهای میگذرد که کشور امروز درگیر آن است. امروز اگر با یکپارچگی، بتوانیم بر ویروس کرونا غلبه کنیم و بحران را با کمترین هزینه و بهترین شکل پشت سر بگذاریم، فردا شاهد مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خواهیم بود اما امروز اگر نتوانیم آنطور که مردم انتظار دارند، از سلامت و معیشتشان حفاظت کنیم، نتیجهاش تضعیف اعتماد عمومی و ناامیدی آنها از آینده خواهد بود. بیاعتمادی و ناامیدی مردم هم بلیهای است دودش نه فقط به چشم دولت، که به چشم همه فعالان و جناحهای سیاسی خواهد رفت.
دیدگاه تان را بنویسید