شرق- اسفند 98 برایمان همنشین دو واژه شده است: «اضطراب» و «قرنطینه». بعضیهایمان که امکانش را داریم، تماموقت در قرنطینه خانگی هستیم و بعضیهایمان هم که نمیتوانیم، تلاش میکنیم حضورمان خارج از خانه در حداقلیترین شکل خود باشد. اما «اضطراب» مشترک است؛ هم برای خانهنشینان، هم برای شاغلان، هم برای کادر درمانی و پرستاران، هم برای صاحبان مشاغل آزاد و هم برای مبتلایان. اما پرسش مهم این روزها این است که روزنامهنگاران کجای این معادله قرار دارند؟ رسانه چه نقش و جایگاهی در روزهای «اضطراب» و «قرنطینه» دارد و روزنامهنگار چگونه میتواند از ملال و اندوه این روزها کم و چشماندازی روشن را در مقابل ترسیم کند؟
به نظر میرسد پاسخ به هر سه این پرسشها، در یک تفاوتگذاری نهفته است؛ تفاوتی که روزنامهنگاران و رسانهها باید ابعاد آن را مشخص کرده و تکلیف خود را با آنها روشن کنند: تفاوت میانِ «خوشبینی» و «امید». پرواضح است آنچه این روزها برخی رسانههای رسمی در تلاشاند از «کرونا» و آینده آن در ایران برای مردم ترسیم کنند، همراه با چاشنی «خوشبینی» است؛ همین هم هست که آن را باورپذیر نکرده و مردم را به سمت سایر مدیومهای رسانهای هدایت کرده است. مردم در روزهای بحران، قرنطینه و اضطراب، بیشتر از سایر زمانها، روی خبرها حساساند، آنها را از چند کانال دنبال و تلاش میکنند رسانههای یکسونگر را بایکوت کنند. در چنین شرایطی، کماهمیت جلوهدادن کرونا، عادی نشاندادن شرایط و القای حس خوشبینی کاذب، نهفقط بلاهت که خیانت است. مردم در زمانه بحران، توقع دارند رسانهها با آنها صادق باشند، جز حقیقت را منتشر نکرده و تلاش نکنند با عادی نشاندادن شرایط، دامنه بحران را ناخواسته افزایش دهند.
اما چه تفاوتی بین «امید» و «خوشبینی» است؟ چه فاکتوری، رسانهای که از امید میگوید را متفاوت از رسانهای میکند که خوشبینی را ترویج میکند؟ آیا در واقع فرقی بین این دو هست؟ حتما که بین این دو تفاوت هست! تفاوتی از زمین تا آسمان. رسانه خوشبین، دنبال «عادی» نشاندادن اوضاع است؛ رسانهای که از امید میگوید اما نمیخواهد بهدروغ شرایط را «عادی» نشان دهد. رسانه خوشبین فقط به دنبال انتشار اظهار نظرهای مقامات مسئول است؛ رسانهای که از امید میگوید اما کارشناسان مستقل را به خدمت میگیرد تا ابعاد بحران را از زوایای مختلف ارزیابی و نقد کند. رسانه خوشبین همه واقعیتها را با مخاطب خویش در میان نمیگذارد؛ رسانهای که از امید میگوید اما چیزی برای پنهانکردن از مخاطبش ندارد. رسانه خوشبین امید کاذب میدهد؛ رسانهای که از امید میگوید اما با واقعبینی، راههای عبور از بحران را با مخاطب خود در میان میگذارد... .
به قول «هلن کلر»، امید، نادیده را میبیند، ناملموس را لمس میکند و ناممکن را ممکن میکند. رسانهای که از امید میگوید هم با طرح درست، دقیق و همهجانبه بحران، مردم را نسبت به آینده و روزهای پیشرو امیدوار میکند بیآنکه روزهای پیشرو را الزاما نزدیک یا مسیر را بیخطر نشان دهد. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند نباید حقیقت را مدیریت کند، باید حقیقت را بیکموکاست با مردم در میان بگذارد و وضعیت را آنگونه که هست، تشریح کند. رسانه یا روزنامهنگاری که از امید میگوید، میداند رعایت اصول بهداشتی چه تأثیری در کنترل بیماری دارد، میداند باید به مخاطبانش هشدار دهد که در خانه بمانند یا در صورت خروج از منزل، چگونه از خود در برابر ویروس محافظت کنند. این دسته از رسانهها و روزنامهنگارانش اما وضعیت را در بحرانیترین شرایط هم یکسره تیره و تار نمیبینند چراکه میدانند ناامیدی، رخوت میآورد، بیانگیزگی میآورد، توان عبور از بحران را از آدمها سلب میکند و آنها را نسبت به «فردا» ناامید میکند.
رسانهای که از امید میگوید، میداند دقیقا از چه چیزی سخن میگوید، میداند همین امید است که میتواند ما را به فردای بهتر برساند؛ به فردای سلامتی، به فردای عبور از بحران و به فردای بدون کرونا.
دیدگاه تان را بنویسید